• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 200
تعداد نظرات : 156
زمان آخرین مطلب : 4256روز قبل
نوجوان و جوان

به بهانه رونق دوباره اردوهای جهادی در سراسر کشور ، سخنان و نظرات آقا رو آوردم ، به امید ایجاد انگیزه برای قدم گذاشتن در این جبهه.

 

1-      شما با عمل خودتان مردم را به ایمان ، به اسلام ، به دین دعوت می کنید. شما اگر درس قرآن هم آنجا ندهید، خود حضور یک جوان مومن و متدین و متشرع در یک مجموعه ی روستایی، دربین جوانان، در بین مردم، مظهر مجسم آیه قرآن است . آنها را به دین ، به انقلاب، به معنویت سوق می دهد.

2-      از این مهم تر، خدمتس است که شما جوانان به خودتان می کنید; استعدادهای درونی خودتان را فعال می کنید; به بالقوه های که در وجود شما هست، فعلیت می بخشید; تجربه پیدا می کنید; با زندگی مردم آشنا می شوید ; این  حصارهای طبقاتی شکسته می شود; واقعیت های زندگی را    لمس می کنید; در خودتان شعف و بهجت خدمت رسانی را احساس می کنید و این احساس را در وجود خودتان زنده میکنید . کسی که لذت خدمت و کار را بچشد، از کار خسته نمی شود.

3-       فایده ی سوم این است که شما سفیران کار و تلاش خواهید شد. وقتی شما در یک محیطی حاضر می شوید; در کویر، در کوهستان، در نقاط دور از دسترس، در میان مردم محروم مشغول کار میشوید، جوانی که در آنجاست، از شما الهام میگیرید و شما می شوید سفیر تلاش و کار و خدمت و جهاد و مجاهدات.

 

من گزارش های متعددی داشته ام از جوان هایی که در تابستان، تعطیلات دانشگاهی یا دبیرستانی خود را در نقاط دور دست گذرانده اند و برای روستایی ها مسجد، درمانگاه، راه، حسینیه، جاده و پل ساخته اند. عکس های این فعالیت ها را برای من آورده اند و من آنها را دیده ام. پیغمبر طبق روایتی فرمودند :

« انما سیاحه امتی الجهاد فی سبیل الله »

« جوانهای ما سیاحتشان را هم از این راه تامین میکنند; سیاحتشان هم در ضمن کار برای مردم است; این ارزش دارد و جوانی خود را قدر بدانید»

چهارشنبه 8/6/1391 - 11:45
فلسفه و عرفان

1- عبادت مامورانه ؛

یعنی طبق دستور او و بدون کم و زیاد و خرافات .

2- عبادت آگاهانه ؛

تا بدانیم مخاطب و معبود ما کیست .

3- عبادت خالصانه

و لا یشرک بعباده ربه احدا .

4- عبادت خاشعانه .

فی صلاتهم خاشعون .( مومنون . آیه 2 )

 

5- عبادت مخفیانه

 

پیامبر (صلی الله علیه و آله ) فرمودند : اعظم العباده اجرا اخفاها

عبادتی بزرگترین پاداش را دارد که پنهانی باشد

6- عبادت عاشقانه .

پیامبر (صلی الله علیه و آله ) فرمودند :

افضل الناس من عشق العباده    برترین مردم کسی است که عاشق عبادت باشد

خلاصه مطلب این که برای عبادت سه نوع شرط است :

 

الف ) شرط صحت ، نظیر:

طهارت و قبله .

 

ب ) شرط قبول ، نظیر:

تقوا .

 

ج ) شرط کمال، نظیر:

این که عبادت ؛ آگاهانه ، خاشعانه ، مخفیانه و عاشقانه و . . . باشد .

 

خدای من

* یاریم ده تا راست بگویم و عیب مجویم

 

* کمکم کن تا حرمت پیران آزموده نگه دارم

 

* کمکم کن بر هیچ آفریده ای سنت نگذارم

 

* کمکم کن تا نفسی هست از آموختن دست بر ندارم

 

* دستگیرم شو تا بیهوده طمع نبندم

 

* مرا امیدی عطا کن تا پیوسته به در تو آیم

* یاریم ده تا دل به تو بندم

 

* مرا هوشیاری ده تا از دام وسوسه ها در امان بمانم

 

* یاریم ده تا از آتش جانسوز خطا ، بر کنار باشم

 

* مرا قناعتی عطا کن تا در این جهان یاد و نام تو ، و در

 

آن جهان دیدار و سلام تو غایت آرزویم باشد.

 

* یاریم ده تا به هزاران هزار نعمت ها و موهبت ها بینا باشم و شاکر.

* وجودی شاکر مرا عطا کن

    
سه شنبه 8/6/1390 - 2:6
سخنان ماندگار
  

شما جنس مرغوب را در کادو می پیچید، روی تلویزیون پارچه می اندازید،

  

کتاب قیمتی را جلد می کنید، طلا و جواهرات را ساده در دسترس قرار نمی دهید.

  

بنابر این جلد وحجاب نشانه ارزش است.

  خداوند برای چشم که ظریف است و خطرات آنرا تهدید می کند،   حجاب قرار داده حجاب باعث تمرکز فکر مردان که بخش عمده تولید جامعه به دست آنان است می گردد.   

 

در کشورهایی که بی حجاب است نظام خانواده از هم گسسته و آمار طلاق غوغا می کند.

  

اسلام به خاطر حفظ حیا، کرامت و جلال ، جلوگیری از تشتّت و هوسبازی و گسستن نظام خانواده حجاب را واجب فرموده.

  باید دانست که حجاب مانع تولید نیست ، بزرگترین صادرات ایران بعد از نفت ، قالی است که تولیدش به دست زنان با حجاب است.  حجاب مانع تحصیل نیست صدها هزار دانشمند زن در کشور اسلامی ایران شاهد این ادعّاست حجاب آرم جمهوری اسلامی ایران است.  

دنیا انقلاب اسلامی ایران را باحجاب بانوان می شناسد و ابرقدرتها از این نشانه پرارزش انقلاب آنقدر هراس دارند که چند دختر مسلمان را با پوشش اسلامی بر سر درس تحمل نمی کنند.

سه شنبه 8/6/1390 - 1:47
سخنان ماندگار


حرف هایی هست برای نگفتن و ارزش عمیق هر کسی به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


مهربانی جاده ای است که هرچه پیش می روند ، خطرناک تر می گردد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست

 اسراف محبت است


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مسئولیت زاده توانایی نیست ، زاده آگاهی است و زاده انسان بودن.

سه شنبه 8/6/1390 - 1:29
خانواده



 

الهی ، این بنده حقیر تو جز كمك تو راه نمی یابد و جز به یاری تو قدم بر نمی دارد .

 

رحیما، حق و راستی، روشن است و راه گشا ، ولی چه بسیار خطاها كه در كنارش جلوه گرند و چه بسیار ناحق ها كه ظاهری فریبنده دارند.

 

 چه گره ها كه در ظاهر به دورغی گشوده می شوند و چه درهای بسته كه در

 ظاهر به فریبی باز می شوند.
 

ای پناه من، تو دستم را بگیر و دلم را به حق و راستی زنده بدار تا گرفتار ظاهر

 بینی نشوم و این گشایش ها را باور نكنم و چاره راه نشمرم .
 

 

الهی، تو مرا به حق فراخواندی، هرچند در ظاهر به ضرر خودم و خویشانم باشد(1) و من به راستی برآن باورم كه گرهی به ناحق گشوده نمی شود ، مگر آنكه گرهی بزرگ تر در كار آید و چاره ای به ناحق راه مگشاید، مگر آنكه انسان را به بیچارگی ها افكند.

 

 

ای عزیزا، یاری ام كن تا این باور را در همه لحظه هایم جاری كنم كه مولایم امام حسن عسگری علیه السلام فرمود «هیچ عزت مندی ، حق را رها نكرد، مگر آنكه

 خوار شد و هیچ حقیر و ذلیلی حق را نگرفت، مگر آنكه عزیز و بزرگ شد .

سپس مددم كن كه به توصیه مولایم علی علیه السلام با تلخی حق بسازم و سختی

 اش را تحمل كنم و از اینكه شیرینی باطل غافلم كند، دور بمانم .)
 

 

ای مهربان ولی برحق تو، مولا علی علیه السلام رفتار بر پایه حق را میزان رضایت تو بر شمرده و فرموده است : برتراز همه مردم نزد خدا كسی است كه عمل به حق نزد او محبوب تر باشد، هر چند عمل به حق، مایه اندوه وی باشد و عمل به باطل ، سبب جلب منفعت او باشد.

 

برای من ناتوان بی پناه، چه سودی برتر از نزدیكی به تو و محبوب بودن نزد توست. پس چنان خواه كه جز به حق كلامی نگویم، جز به حق گامی برندارم و جز .به حق دست به كاری نزنم، هر چند برایم تلخ و ناگوار اشد.  
سه شنبه 8/6/1390 - 1:24
لطیفه و پیامک

دروغگو

  دو تا دروغگو پایین کوه با هم صحبت می کردند.اولی گفت: اون مورچه را روی نوک کوه می بینی؟

دومی گفت: کدام، اونی که چشماش را بسته یا اونی که چشمهایش باز است؟

منبع:لطیفه های ریزه میزه و لطیفه های شیرین ایرانی
سه شنبه 8/6/1390 - 0:45
فلسفه و عرفان
 

1- خدا نمی پرسد چه ماشینی سوار می شدید. بلکه می پرسد چند نفر بی وسیله را سوار کردید؟

 

2- نمی پرسد مساحت منزلتان چقدر بود. بلکه می پرسد در آن خانه به چند نفر خوش آمد گفتید.

 

3- نمی پرسد در کمد خود چه لباسهایی داشتید. بلکه می پرسد به چند نفر لباس پوشاندید.

 

4- نمی پرسد بیشترین حقوق دریافتی شما چقدر بوده است. بلکه می پرسد برای به دست آوردن آن چقدر شخصیت خود را تنزل دادید.

 

5- او نمی پرسد عنوان شغلی شما چه بود. بلکه می پرسد چقدر سعی کردید با بیشترین توانتان، بهترین کار را انجام دهید.

 

6- نمی پرسد چند دوست داشتید. بلکه می پرسد دوست چند نفر بودید.

 

7- او نمی پرسد که در همسایگی چه کسی زندگی می کردید. بلکه می پرسد چه رفتاری با همسایگانتان داشتید.

 

8- در مورد رنگ پوستتان نمی پرسد. بلکه از محتوای شخصیت شما سئوال می کند.

 موفق و پیروز باشید... 
يکشنبه 6/6/1390 - 0:49
فلسفه و عرفان

به نام مهربانترین

 لطفا تا آخر بخوانید... 

 چه قدر خنده داره که...

 یک ساعت خلوت با خدا  سخت و طاقت فرساست ، اما  90  دقیقه بازی فوتبال مثل باد می گذره!

 

چه قدر خنده داره که ...صد هزار تومان در راه خدا مبلغ هنگفتیه ،

 

اما وقتی با همون پول می ریم خرید اصلا به چشم نمی یاد.

 

چه قدر خنده داره که ...
یک ساعت عبادت کردن در مسجد طولانی به نظر میاد اما
...یک ساعت فیلم دیدن مثل باد می گذره!

 

چه قدر خنده داره که...
 هر وقت می خوایم عبادت کنیم هر چی فکر می کنیم چیزی یادمون نمیاد تا بگیم اما...
 وقتی بادوستمون حرف می زنیم هیچ مشکلی نداریم!

 

چه قدر خنده داره که...
 وقتی بازی تیم محبوبمون به وقت اضافه می کشه تو پوست خودمون نمی گنجیم ،اما..
وقتی که مراسم دعا و نیایش یکم طولانی تر می شه شکایت می کنیم و آزرده خاطر می شیم!

 

چه قدر خنده داره که ...
خوندن یک یا چند سطر از قرآن کار سختیه ،
اماوقتی نوبت به خوندن پر فروش ترین رمان سال میشه خواندن حتی صد ها صفحه از آن هیچ مشکلی ندارد!

 

چه قدر خنده داره که ...
سعی می کنیم ردیف های جلوی کنسرت یا مسابقه ها را رزرو کنیم ،
امازمانی که به نماز جماعت می رسد تمایل به صف های آخر داریم !

 

 چه قدر خنده داره که...
 برای عبادت و کارهای مذهبی هیچ وقت زمان کافی در برنامه های روزمره خود پیدا   نمی کنیم
اما 

بقیه برنامه‌ها رو سعی می‌کنیم   تا آخرین لحظه هم که شده انجام بدیم!

 

 چه قدر خنده داره که ...
شایعات روزنامه ها را براحتی باور می کنیم اما ،

وقتی نوبت به سخنان قرآن می شه اون ها رو به سختی باور می کنیم!

 

 چه قدر خنده داره که ...همه ی مردم می خوان بدون اینکه به چیزی اعتقاد داشته باشند به بهشت برن! چه قدر خنده داره که ...
وقتی جوکی رو از طریق پیام کوتاه و یا ایمیل
به دیگران ارسال می‌کنیم به سرعت آتشی که   در جنگلی انداخته بشه همه جا رو فرا می‌گیره اماوقتی سخن و پیام الهی رو می‌شنویم در مورد گفتن یا نگفتن اون فکر می‌کنیم .

 

خنده داره؟؟؟...

 

این طور نیست؟...

 

 

دارید فکر می کنید؟؟

این حرفا رو به گوش بقیه هم برسونید و خدا رو شکر کنید که  اون خدای دوست

داشتنی هاست.  
پنج شنبه 3/6/1390 - 1:41
شعر و قطعات ادبی
 

بنده من ! نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است.

 

خدایا ! خسته ام نمی توانم نیمه شب یازده رکعت بخوانم.

 

بنده من ! دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان.

 

خدایا ! خسته ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم.

 

بنده من ! قبل از خواب این سه رکعت بخوان.

 

خدایا ! سه رکعت زیاد است.

 

بنده من ! فقط یک رکعت نماز وتر را بخوان.

 

خدایا ! امروز خیلی خسته شده ام آیا راهی دیگر ندارد.

 

بنده من ! قبل از خواب وضو، بگیر و رو به آسمان کن و بگو یا الله.

 

خدایا ! من در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم می پرد.

 

بنده من ! همانجا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یا الله.

 

خدایا ! هوا سرد است ونمی توانم دستانم را از زیر پتو بیرون بیاورم.

 

بنده من ! در دلت بگو یا الله ما برایت نماز شب حساب می کنیم.

 

بنده اعتنایی نمی کند و می خوابد.

 

ملائکه من ! ببینید من اینقدر ساده گرفتم اما بنده من خوابیده است.

 

چیزی به اذان نمانده او را بیدار کنید دلم برایش تنگ شده امشب با من حرف نزده.

 

خداوندا دو مرتبه او را بیدار کردیم اما باز هم خوابید.

 

ملائکه من در گوشش بگویید پروردگارت منتظر توست .

 

پروردگارا! باز هم بیدار نمی شود.

 

اذان صبح را می گویند هنگام طلوع آفتاب است ای بنده بیدار شو نماز صبحت قضا می شود.

 

خورشید از مشرق سر بر می آورد.

 

خداوند رویش را بر می گرداند.

 ملائکه من ! آیا حق ندارم که با این بنده قهر کنم ؟  
پنج شنبه 3/6/1390 - 0:55
شعر و قطعات ادبی

خواب دیدم  در خواب با خدا گفتگویی داشتم .

خدا گفت:   

 پس می خواهی با من صحبت کنی؟

 گفتم اگر وقت داشته باشید؟

خدا لبخند زد

وقت من ابدی است

 

 چه سؤالی در ذهن داری که می خواهی بپرسی؟

 چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند؟

 

 خدا پاسخ داد...

 

 اینکه آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند

عجله دارند که زودتر بزرگ شوندو بعد حسرت دوران کودکی را می خورند.

 

این که سلامتی اشان را صرف به دست آوردن پول می کنند

و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتی می کنند.

 اینکه با نگرانی نسبت به آینده زمان حال فراموششان می شود

آنچنان که دیگر نه در آینده زندگی می کنند و نه در حال

 

 اینکه چنان زندگی می کنند که گویی هرگز نخواهند مردو چنان می میرند که گویی هرگز زنده نبوده اند

 

 خداوند دست های مرا در دست گرفت و مدتی هر دو ساکت ماندیم...

 

 بعد پرسیدم...

 

 به عنوان خالق انسانها می خواهید آنها چه درسهایی از زندگی را یاد بگیرند؟

 

خدا با لبخند پاسخ داد...

 

یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد.

اما می توان محبوب دیگران شد.

 

 یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند. یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد،بلکه کسی است که نیاز کمتری دارد

 

 یاد بگیرند که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که دوستشان داریم ایجاد کنیم

و سالها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد. با بخشیدن ،بخشش یاد بگیرند یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقاًِ دوست دارند اما بلد نیستند احساس شان را ابراز کنند یا نشان دهند.

 

 یاد بگیرند که می شود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند.

 

 یاد بگیرند که همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند بلکه خودشان هم باید خود را ببخشند.

 

 و یاد بگیرند که من اینجا هستم.

 

همیشه...    

سه شنبه 1/6/1390 - 1:0
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته