مرز گذاشتن با خانواده همسر یعنی نه دعوا، نه بیاحترامی؛ فقط حرفزدن روشن، محترمانه و دوطرفه… دقیقاً همون چیزی که آرامش زندگی مشترک رو حفظ میکنه.
رابطهها با یک دعوای بزرگ نمیمیرن؛ با هزار رفتار کوچیک و بیصدا فرسوده میشن. قبل از اینکه دیر بشه، این ریزجُرمها رو جدی بگیر!
مردی که هر روز بیرون از خونه میجنگه، وقتی برمیگرده فقط دنبال یک چیزه: پناه. وقتی کنارشی، سنگرش باش. اگر نه، از پا میافته.
تو زندگی مشترک بعضی حرفها شوخی نیستن… تیغهایی هستن که هر بار یه زخم کوچیک به جا میذارن و کمکم رابطه رو خسته میکنن. یاد بگیریم چه چیزهایی رو نگیم. رابطهای که توش امنیت کلامی باشه، آرومتر، قویتر و موندگارتره.
ازدواج خوب شانس نیست؛ مهارته. هر چی اینا رو زودتر یاد بگیری، رابطهت آرامتر میشه.
گاهی لازم نیست چیزی بگویی؛ یک نگاه، یک اخم یا حتی یک لبخند میتواند حال رابطهتان را تغییر دهد.
گاهی رابطه با یه جمله نجات پیدا میکنه… مهمه بلد باشیم چطور امن حرف بزنیم.
همانطور که عشق برای رشد نیاز به فضا دارد، وابستگی افراطی همان فضا را خفه میکند. وقتی «کنترل»، «سوءظن» یا «ترس از تنها ماندن» جای دوست داشتن را میگیرد، رابطه کمکم سنگین، خستهکننده و نابرابر میشود… مرزها همانجاییاند که عشق نفس میکشد.
میخوای بدونی چطور یه مرد از پا درمیاد؟ یه سری رفتارها هستن که شاید به نظر بیاهمیت بیان، ولی در نهایت یه مرد افسرده میسازن…



