یادگیری از شکست یه مهارته؛ و بهترین مدرسهاش خونهای که شکست رو فرصتی برای رشد میدونه و به کودک کمک میکنه از هر شکست درس جدید بگیره.
گاهی کودک، بهجای حرف، با رفتارهاش کمک میخواد؛ کنارش بودن از هر «نه» گفتنی مؤثرتره
انتخاب کردن یک مهارته؛ و بهترین جا برای یادگیریش، در خانه و کنار خانواده است.
چون بارها کارهایی که از عهدهاش برمیاومده و خطری هم نداشتن، بهجاش انجام دادیم و ناخواسته بهش یاد دادیم که منتظر دیگران بمونه. وقتی فرصتِ تلاش، تصمیمگیری و حتی اشتباه کردن از کودک گرفته میشه، احساس توانمندی درونش شکل نمیگیره و یادتون باشه استقلال، نتیجه تمرینه؛ نه تواناییِ ذاتی.
ترس در کودکی یک واکنش طبیعی و بخشی از رشد هیجانی است. کودک هنگامی آرام میشود که احساسش تأیید شود، نه انکار. همراهی، نامگذاری هیجان و ایجاد محیط امن به او یاد میدهد با ترسهایش کنار بیاید و آنها را مدیریت کند. این اصول، زیربنای امنیت روانی و اعتمادبهنفس او در سالهای آینده است.
چون تو محیط جدید قبل از هرچیز باید احساس امنیت کنه و زمان میبره، مجبورش نکنیم و کنارش باشیم، تا کمکم با فضا ارتباط بگیره.
چون هنوز یاد نگرفته که شکست، بخشی طبیعی از فرآیندِ بازی است. از نظر او باخت یک فاجعه است، چون مهارتِ «پذیرش» را تمرین نکرده است. در این بین، تنها خونسردی و همراهیِ صبورانه شماست که به او امنیت میدهد تا بفهمد باختن، پایانِ راه نیست؛ بلکه فرصتی است برای آموختنِ رسمِ تابآوری و دوباره برخاستن.



