پس از سالها تهدید و تنش، جهان شاهد یکی از نقاط عطف تاریخ معاصر منطقه بود، ایران با قدرت و تدبیر، در نبردی که رژیم صهیونیستی آغازگر آن بود، دست برتر را بهدست آورد. این پیروزی نهتنها یک موفقیت نظامی و استراتژیک بود، بلکه فرصتی است برای روایتسازی فرهنگی در دل نسل جدید. در روزگاری که قهرمانها از صفحههای موبایل و تلویزیون وارد ذهن و دل بچهها میشوند، اگر ما قهرمانهای واقعیمان را برایشان روایت نکنیم، دیگری با قهرمانهای جعلی ذهنشان را تسخیر خواهد کرد. پس چطور میتوان پیروزی شیرین و بزرگ ایران در برابر دشمن دیرینهاش را، بدون ترس و خشونت، در دلهای پاک و پر از تخیل کودکانمان جای داد؟
چرا روایت کودکانه از پیروزی مهم است؟
در جنگ روایتها، کسانی برندهاند که داستان خود را بهتر برای نسل بعد بازگو میکنند. اگر کودکان ما تنها با قهرمانهای کارتونی خارجی آشنا باشند، پیروزی واقعی سرزمینشان برایشان بیمعنا خواهد بود. روایت پیروزی، مخصوصاً در قالبهای کودکانه، نه القای خشونت است و نه بزرگنمایی نبرد، بلکه فرصتی است برای تقویت هویت ملی و دینی، شناخت دشمن و دوست به زبان فطرت کودک، افزایش حس امنیت و اعتماد به آینده و الگوسازی از قهرمانهای واقعی.
کودکان زیر ۷ سال با تخیل، تصویر، قصه، و بازی بهتر ارتباط میگیرند. برای این گروه سنی، باید پیام پیروزی در دل «محبت»، «شجاعت» و «دوستی با حق» تنیده شود.
قصهپردازی با نمادها: مثلاً مادری میتواند بگوید: «یه روز یه شیر کوچولو که از جنگل خودش محافظت میکرد، جلوی یه روباه بدجنس که میخواست لونه همه رو خراب کنه، ایستاد. شیرکوچولو با کسی دعوا نداشت ولی با هوشش از خونش دفاع کرد! آخرش هم جنگل آروم شد و همه گفتن: شیر کوچولو پیروز شد!»
نقاشی و کاردستی: از کودک بخواهیم صحنهای از «شجاعت» یا «محافظت از خانه» را بکشد. یا سپری بسازد و بگوید: این برای قهرمانهایی خوبه که از خاکشون دفاع کردن.
کودکان دبستانی (۷–۱۲ سال) آمادگی ذهنی بیشتری برای درک مفاهیم دارند. میتوان در روایتها کمی از واقعیتهای سادهشده استفاده کرد.
داستانهای واقعی از مقاومت: روایتهایی مانند داستان خلبان ایرانی، یا افسر پدافندی که جلوی موشک دشمن رو گرفت، میتونه جذاب و اثرگذار باشه. میشه این رو بهصورت کمیکبوک یا داستان کوتاه تعریف کرد.
بازیهای گروهی با مفهوم ایستادگی: مثلاً بازیای طراحی بشه با این مضمون که بچهها باید از «دهکدهشون» دفاع کنن و هرکدوم نقش خاصی دارن: پیامرسان، محافظ، درمانگر. اینطوری مفاهیم همدلی، همافزایی و شجاعت نهادینه میشه.
کتاب و انیمیشن: تشویق بچهها به دیدن انیمیشنها و خواندن کتابهایی که به مقاومت و ایستادگی شخصیتهای مختلف پرداخته نیز خالی از لطف نیست.
پدرها و مادرها چه نقشی دارند؟
در گفتوگوهای روزمره، از واژههای افتخارآفرین استفاده کنن مثل «فرزندان این سرزمین قهرماناند»، «ایران همیشه جلوی زورگو ایستاده». موقع نماز یا دعا، برای آرامش منطقه دعا کنن و کودک رو شریک کنن. قهرمانسازی از نیروهای مؤمن و مدافع نه از بازیگران یا چهرههای مشهور خارجی. برای بچهها حس امنیت را بسازید: مثلا بگن که «همیشه پشتت ایستادهایم، مثل همون آدمهایی که از ایران دفاع کردن.»
بگذاریم کودک امروز، حافظ فردا باشد
روایت پیروزی، صرفاً گزارش یک واقعه نیست. فرصتی است برای ساختن نسلی که با امید، با هویت و با قدرت رشد کند. نسلهایی که قهرمانهای واقعیشان را بشناسند و خود، قهرمان آینده شوند.
و چه زیباست که این روایت از زبان پدران و مادرانی جاری شود که با صداقت و آرامش، قصه مقاومت را در گوش شب کودکانشان نجوا میکنند.




پیام شما به ما