نبرد ۱۲ روزه تاریخی میان ایران و رژیم صهیونیستی، جلوهای شگرف از وحدت ملی و انسجام اجتماعی ملت ایران را به نمایش گذاشت؛ وحدتی که فراتر از هر گونه مرزبندی مذهبی، فرهنگی و اجتماعی، در سایه رهبری دینی و سیاسی شکل گرفت. در این ایام حساس، ایرانیان از هر قشر و گرایش، از مذهبی و انقلابی تا غیرمذهبی، از باحجاب تا بیحجاب، با ایمان و اعتماد به رهبری، فداییوار در کنار نظام ایستادند.
یکی از بارزترین نمودهای این اتحاد، تجمعهای خودجوش مردمی در میادین اصلی شهرها، مساجد، حسینیهها و حتی فضاهای مجازی، و از همه مهمتر نماز جمعه ۳۰ خرداد ۱۴۰۴ در کل کشور بود. این تجمعها که در گزارشهای رسانه ملی مستند شدهاند، نشانگر عشق عمیق مردم به رهبر انقلاب بود. مردم شعارهایی چون «ما همه سرباز توایم خامنهای، گوش به فرمان توایم خامنهای» را طنینانداز کردند و خواستار ادامه مسیر عزتمندانه و پیروزی در میدان شدند.
این همبستگی عظیم، ریشه در اعتماد مردم به شخص رهبر انقلاب داشت؛ رهبری که نهتنها یک مدیر سیاسی، بلکه نماد عدالت، عقلانیت، استقامت و امید به آینده است. در آن روزها، اختلافات جناحی و سبک زندگیها رنگ باختند و یک هدف والا جایگزین همه تفاوتها شد: حفظ استقلال و عزت و خاک ایران .
نقش ولایت فقیه در مدیریت بحران و ایجاد انسجام ملی
یکی از مهمترین ویژگیهای ولایت فقیه، توانایی او در ایجاد وحدت میان اقشار مختلف جامعه است. در ایران، این نهاد توانسته پلی بین گروههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی ایجاد کند؛ پلی که باعث شده حتی کسانی که ممکن است در مسائل جزئی اختلاف نظر داشته باشند، در موضوعات اساسی همچون دفاع از کشور، حفظ استقلال و پیروی از رهبری دینی و ملی همصدا و یکدل شوند. این وحدت ریشه در اعتماد عمیقی دارد که مردم نسبت به ولی فقیه احساس میکنند؛ اعتماد به اینکه ولی فقیه نماینده اراده الهی و حافظ منافع واقعی جامعه است.
یکی از کلیدهای اصلی موفقیتها و پیروزیهای ایران در عرصههای مختلف، از جمله جنگها و مقابله با فشارهای بینالمللی، وجود نظام ولایت فقیه بوده استاز سوی دیگر، ولایت فقیه در نظام سیاسی ایران موجب شده که رهبری کشور از یک قدرت صرفاً سیاسی فراتر رود و ماهیتی معنوی و اخلاقی پیدا کند. این ویژگی، از دیگر نقاط تمایز نظام جمهوری اسلامی ایران با بسیاری از نظامهای سیاسی جهان است؛ جایی که رهبران معمولاً بر اساس منافع سیاسی، جناحی یا اقتصادی عمل میکنند و کمتر به عنصر معنویت و اخلاق توجه دارند. در ایران، ولی فقیه به عنوان منبع مشروعیت دینی و حافظ آرمانهای اسلامی، توانسته است در بزنگاههای حساس مانند جنگها، تحریمها و بحرانهای داخلی، مسیر را روشن کند و مردم را پشت سر خود گرد آورد.
مهمترین امتیاز ولایت فقیه
این واقعیت، یک امتیاز بزرگ برای جامعه شیعه و نظام جمهوری اسلامی است که در دیگر ملتها کمتر نظیر دارد. بسیاری از کشورهای منطقه و جهان، هرچند که از نظر نظام سیاسی پیشرفته یا مادی ممکن است قدرتمند باشند، اما فاقد این نوع رهبری معنوی و جامعنگر هستند که بتواند بهصورت عمیق و پایدار وحدت ملی را تضمین کند. نبود چنین نهاد رهبری معنوی، باعث شده است که این کشورها در برابر تهدیدات خارجی و فشارهای داخلی به سادگی دچار تفرقه، اختلاف و شکست شوند.
بنابراین، میتوان گفت یکی از کلیدهای اصلی موفقیتها و پیروزیهای ایران در عرصههای مختلف، از جمله جنگها و مقابله با فشارهای بینالمللی، وجود نظام ولایت فقیه بوده است. این نظام با تکیه بر مبانی دینی و اجتماعی خاص خود، توانسته یکپارچگی و همدلی را در جامعه ایجاد کند و اراده ملی را به یک نیروی قدرتمند و شکستناپذیر تبدیل کند.
ولایت فقیه نه فقط یک جایگاه حکومتی، بلکه یک عامل معنوی و فرهنگی است که پیوند مردم با ارزشها و آرمانهای بلند جامعه را تضمین میکند. این نهاد منحصر به فرد در شیعه، عامل اصلی دوام، پایداری و قدرت ایران در برابر سختترین فشارها و چالشها است و الگویی است که میتواند الهامبخش دیگر ملل و جوامع در مسیر تحقق اتحاد و عدالت باشد.
ولایت فقیه جانشین ولایت امام معصوم در عصرغیبت
ولایت فقیه، بهعنوان ساختار سیاسی-فقهی منحصربهفرد در فقه شیعه، اساساً برای چنین روزهای بحرانی طراحی شده است؛ ساختاری که در آن رهبر دینی در غیبت امام معصوم علیهالسلام، مسئولیت هدایت جامعه را بر عهده دارد. شهید مطهری در کتاب «ولایت فقیه» تصریح میکند که ولی فقیه «نه فقط یک فقیه جامعالشرایط، بلکه شخصیتی جامعنگر و زمانشناس است که قادر است امت اسلام را از پیچهای تاریخی عبور دهد.» (ولایت فقیه، مطهری، ص ۲۳)
نبود نهاد رهبری معنوی و سیاسی در کشورهای دیگر باعث شده که این کشورها در برابر تهدیدات خارجی و فشارهای داخلی به سادگی دچار تفرقه، اختلاف و شکست شونددر جریان جنگ ۱۲ روزه نیز، همین هدایت حکیمانه مقام معظم رهبری بود که نهتنها مانع از تفرقه و ترس در جامعه شد، بلکه فضای مقاومت و روحیه استقامت را به تمام اقشار منتقل کرد. حتی کسانی که پیشتر با نظام زاویه داشتند، در این مقطع با تمام وجود پشت رهبری ایستادند.
تمایز نظام ولایت فقیه با سایر نظامهای سیاسی جهان
در اینجا تفاوت بنیادین جمهوری اسلامی با سایر حکومتهای منطقه و جهان به خوبی آشکار میشود. بسیاری از دولتها، بهویژه در خاورمیانه، فاقد نهاد معنوی و رهبری ولایت فقیه هستند که مردم در همه مواقع، خصوصا در بحران زیر پرچم او جمع شوند و از آسیبها در امان بمانند. آن دولت و نظامها فقط بر پایه قدرت و منافع جناحی و قومی اداره میشوند، در برابر تهدیدات داخلی و خارجی بسیار آسیبپذیرند.
در حالی که ایران، با تکیه بر جایگاه ولایت فقیه، و ولی فقیه شجاع و مدبر توانسته، وحدت استراتژیک ایجاد کند؛ وحدتی که در میدان نبرد، در اقتصاد مقاومتی، و در مدیریت بحرانها نمود دارد. دکتر محمد یزدی در مقالات تحلیلی خود بارها تاکید کرده که «ولایت فقیه ریشه در دلها دارد، نه صرفاً در قانون» و این سرمایه معنوی، برگ برنده ایران در همه میدانها بوده است. (مجموعه مقالات تحلیل سیاسی، نشر دانشگاه تهران، ص ۱۴۴)
نتیجهگیری
ولایت فقیه نه تنها ساختاری سیاسی برای مدیریت حکومت، بلکه عاملی بنیادین در ایجاد همبستگی، روحیه مقاومت، انسجام درونی و در نهایت پیروزی در میدانهای مختلف است. جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل اثبات کرد که در سایه رهبری ولی فقیه، ملت ایران نه تنها تضعیف نمیشود، بلکه در بزنگاههای تاریخی به الگویی از مقاومت، وحدت و اقتدار تبدیل میشود.
نظام ولایت فقیه، بهعنوان الگویی دینی و استراتژیک، میتواند الگوی کشورهای اسلامی و حتی ملتهای آزادهای باشد که در جستجوی استقلال، عدالت و عزت هستند. این نهاد برخاسته از فقه اهلبیت علیهمالسلام، قلب تپنده انسجام ملت ایران است.
پیام شما به ما