تصویری که نهجالبلاغه از خانواده ایدهآل ترسیم میکند، فراتر از یک نهاد قراردادی برای زیستن در کنار یکدیگر است. این نهاد، مدرسهای برای انسانسازی، مرکز انتقال ارزشهای دینی و اخلاقی، و بستری برای شکلگیری تمدن است.
۱. پایبندی به وعدهها
نخستین گام در ساختن بنای استوار خانواده، همکاری و وفای به عهد متقابل اعضاست. امیرالمؤمنین علیهالسلام به طور خاص، بر تعهد مرد خانواده نسبت به همسر خویش تأکید ویژهای دارند و در توصیهای دقیق و کاربردی میفرمایند:
«اگر کسی به همسر خود قولی داد باید به آن عمل کند، زیرا مسلمانان براساس وفای به عهود و شروط خود شناخته میشوند، مگر شرطی که حرام را حلال یا حلال را حرام کند» [دانشنامه نهجالبلاغه، ج۱، ص۳۱۹]
۲. احترام متقابل
فضای خانواده ایدهآل، آکنده از احترام متقابل میان تمامی اعضاست. این احترام، صرفاً یک آدابدانی ظاهری نیست، بلکه ریشه در شناخت جایگاه و حقوق والدین و فرزندان دارد؛ حضرت در این باره میفرمایند:
«فرزند را بر پدر حقی است و پدر را بر فرزند حقی. حق پدر آن است که جز در نافرمانی خدا، فرمان او را ببرد؛ و حق فرزند آن است که پدر نام نیک بر او نهد، ادب نیکو بیاموزد و قرآن را به او تعلیم دهد» [نهجالبلاغه، حکمت ۳۹۹]
۳. حقوق و مسئولیتهای خانوادگی
کانون خانواده، نخستین عرصه تجربه و تمرین مسئولیتپذیری است. اوج این مسئولیتپذیری در هشدار تکاندهنده امام به فرزندشان امام حسن (ع) متجلی است: "وَ لَا یَکُنْ أَهْلُکَ أَشْقَی الْخَلْقِ بِکَ" یعنی: "مبادا خانوادهات را با دست خود به بدبختی اندازی" [نهج البلاغه، نامه ۳۱].
حضرت در جایی دیگر به کمیل بن زیاد سفارش میکند که به خانواده خود بیاموزد روز را در کسب صفات انسانی و شب را در خدمت نیازمندان به سر برد. [نهج البلاغه، حکمت ۲۴۹].
این توصیهها نشان میدهد که سعادت و شقاوت خانواده، در گرو عملکرد و مسئولیتپذیری اعضای آن، بهویژه سرپرست، است.
۴. تعاون و همکاری
تعاون میان اعضای خانواده، بهویژه وقتی در قالب وفای به وعده و مشارکت در امور خانه بروز مییابد، زمینهساز انسجام و همافزایی عاطفی است. در سخنان امام، عمل به تعهدات در روابط خانوادگی، نشانهای از ایمان و اخلاق مسلمان دانسته شده است [دانشنامه نهجالبلاغه، ج۱، ص۳۱۹].
این نگاه، مرد خانواده را نه رئیس مستبد، بلکه همراهی مسئول میداند که نقش مدیریتیاش با تعهد و مشارکت معنا مییابد.
فضای خانواده ایدهآل، آکنده از احترام متقابل میان تمامی اعضاست. این احترام، صرفاً یک آدابدانی ظاهری نیست، بلکه ریشه در شناخت جایگاه و حقوق والدین و فرزندان دارد
۵. محبت و مهرورزی
قلب تپنده خانواده ایدهآل، مودت و دوستی عمیق و صمیمانه میان اعضای آن است. حضرت "دوستی ورزیدن را سبب پیوند میداند" [نهج البلاغه، حکمت ۲۱۱] و این اصل را به زیبایی در روابط خانوادگی گسترش میدهند، تا آنجا که "دوستی پدران را سبب خویشاوندی میان فرزندان برمیشمرد" [نهج البلاغه، حکمت ۳۰۸].
امام "پیوند با خویشاوندان را بهدلیل رشد و فراوان شدن شمار آنان، امری واجب برمیشمرد" [نهج البلاغه، حکمت ۲۰۸]. اما از آنجا که شرط تحقق محبت و دوستی حقیقی، "اخلاص در محبت" است. در توصیه به فرزندشان میفرمایند: "دشمن دوستت را دوست مگیر تا دوستت را دشمن نباشی و در پندی که به برادرت میدهی، نیک باشد یا زشت، باید با اخلاص باشی" [نهج البلاغه، نامه ۳۱].
در این حکمتها، عشق و مهر نهتنها عاملی برای صمیمیت فردی، بلکه شرطی برای تداوم پیوندهای خانوادگی و قبیلهای دانسته شده است.
۶. تربیت از راه رفتار
در وصیتنامه امیرالمؤمنین علیهالسلام به فرزندش، تأکید ویژهای بر انتقال تجربه و پندهای پدرانه دیده میشود:
«و در پندی که به برادرت میدهی، نیک باشد یا زشت، باید با اخلاص باشی» [نهجالبلاغه، نامه ۳۱]
این جمله نشان میدهد که تربیت خانوادگی نه فقط با امر و نهی، بلکه با رفتار صادقانه، نیت پاک و زبان خیر اتفاق میافتد. پدر یا مادری که خود اهل نصیحتپذیری، ادب، عدالت و وفاداری باشد، بهطور طبیعی فرزندانی اخلاقمدار تربیت خواهد کرد.




پیام شما به ما