• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد چهارم - صفحه 461 -  توبه شاه براي فريب ملت
صفحه : 461
پيغمبر اكرم از باب اينكه دستش دستي بود كه تخلف در تمام عمرش از كارهايي كه خدا فرموده بود نكرده بود، اين دست دست خدا مي شود، بيعت بيعت با خداست . ازاينجايي كه كارهايي را كه كرده بود، اراده اش تابع اراده خدا، كارش تابع كارهاي خدا،حكومتش حكومت الهي است ، به او گفته مي شود كه تو تير نينداختي ، وقتي كه تيرانداختي تو نبودي ، خدا تير انداخت . با اينكه پيغمبر تير انداخته بود اما ظل خدا بود، هيچ حركتي از خود نداشت ، هر چه داشت تبع قانون بود؛ قرآن مجسم بود پيغمبر، قانون مجسم بود پيغمبر. ما يك حكومتي مي خواهيم كه قانون باشد، تبع قانون باشد نه يك حكومتي كه تبع شيطان باشد. و شيطان مجسم باشد، ابليس مجسم باشد در بين مردم ، مثل محمدرضاخان ! اينها ابليسند، اينها لشكر ابليسند. اين دولت ابليس است و تابع ابليس است ، شيطان است و تابع شيطان است ؛ حكومت نظامي همان حكومت شيطاني است !يك حكومتي است كه برخلاف رضايت خدا و برخلاف رضايت ملت است ؛ يك همچو حكومتي شيطاني است .
ما مي خواهيم يك حكومت الهي باشد موافق ميل مردم ، راي مردم ، و موافق حكم خدا. آن چيزي كه موافق با اراده خداست موافق ميل مردم هم هست . مردم مسلمانند،الهي هستند، وقتي ببينند عدالت را مي خواهد اجرا بكند. خدا مي خواهد عدالت در بين مردم اجرا بشود. خدا مي خواهد كه به حال اين ضعفا و طبقه سوم يك فكري بشود نه مثل حالا كه همه قدرتها را روي هم گذاشتند، يك عده اي مي خورند تا تخمه (3) مي كنند،يك عده اي از گرسنگي ريختند اطراف تهران ، و نه آب دارند و نه برق دارند و نه نان دارند و نه چيزي دارند. مي خواهد عدالت باشد!
توبه شاه براي فريب ملت
اين است كه يك همچو حكومتي سر كار بيايد كه تخلف از قانون الهي نكند.
بله ، اينها هي صداي عدالت اجتماعي و احكام مبين اسلام [را] مي گويند؛ اين حرفها