• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد چهارم - صفحه 186 -  بشر فقط حد طبيعي را مي فهمد
صفحه : 186
پس انسان همه عالم را دارد با اضافه . همه چيزهايي كه در عالم هست ، از اول موجودات تا آنجايي كه آن ممتاز شده ، با همه حيوانات و با نباتات و با معادن و اينها شركت دارد،لكن يك اضافه دارد، و آن اينكه در انسان يك قوه عاقله و قوه بالاتر هست كه در آنهانيست .
اگر انسان مثل ساير حيوانات تا همان حدي كه حيوانات رشد مي كردند بود، انبيا لازم نبود؛ انبيا مي خواستيم چه كنيم ؛ انسان مي آيد اينجا مثل حيوانات زندگي مي كند و مثل حيوانات مي خورد و مثل حيوانات مي خوابد تا مي ميرد. اينكه احتياج به انبيا ما داريم براي اين كه انسان مثل حيوانات نيست كه يك حد حيواني داشته باشد و تمام بشود. انسان يك حد مافوق حيواني و يك مراتب مافوق حيواني ، مافوق عقل [دارد] تا برسد به مقامي كه نمي توانيم از آن تعبير كنيم ؛ و [از] آن آخر مقام مثلا تعبير مي كنند [به ] "فنا"،تعبير مي كنند "كالالوهيه "؛ يك تعبيرات مختلفي [مي كنند] چون كه تربيت انسان به همه ابعادش ، هم تربيت جسمي و هم روحي و هم عقلي و هم مافوق آن ، نمي شود در عهده بشر باشد، براي اينكه بشر اطلاع ندارد از احتياجات انسان و كيفيت تربيت انسان نسبت به ماوراي طبيعت . تمام قواي بشر را روي هم بگذاريد، همين طبيعت را و خاصيت طبيعت را مي تواند بفهمد؛ منتها باز همه خاصيتهاي طبيعت براي بشر هم كشف نشده است ، تاحدودي كشف شده است ؛ اخيرا خوب ، زياد پيشرفت كرده است ، لكن مانده است خيلي چيزها كه بعدها كشف خواهد شد؛ اما تا آخر هر چه بشود مال طبيعت است ، مال اين عالم است ؛ و هر چه بشود مال اين ورق است .
آن چيزي را كه بشر مي تواند ادراك كند و حد ادراك طبيعي خودش هست ، اين است كه عالم طبيعت را [با] همه خصوصيات [بفهمد]؛ فرض كنيد يكوقتي همه خصوصيات عالم طبيعت را انسان بفهمد و همه چيزهايي كه مربوط به كمال طبيعت است و ترقيات در طبيعت ، اينها را هم انسان كشف بكند، لكن حدش حد طبيعت است ، بيشتر
اسلام در صدد تربيت انسان در همه ابعاد
بشر فقط حد طبيعي را مي فهمد