• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد چهارم - صفحه 485 -  فضاحتي به نام "انقلاب شاه و ملت "
صفحه : 485
باشد، آن هم يك شاهي كه همه مي دانند كه همه كارها دست خود اين است و همه ديكتاتوريها را اين دارد مي كند، آن وقت كسي بگويد كه - چنانچه گفتند اينهايي كه ،طرفدارهاي شاه و امريكا اين حرفها را گفتند كه - گناهي گردن ايشان نيست ! ايشان هيچ اطلاع از اين مسائل نداشتند! شاه كه آمد در قم و در حضور اين همه جمعيت ايستاد ونطق كرد و بدگويي كرد به علماي اسلام و بدگويي كرد به طبقات مردم ، اين گناهش گردن ديگران است ! ايشان اطلاع اصلا نداشته است از اين مسائل . شاهي كه پشت راديومي گويد كه اين ملاها، اين فلان ، اينها ارتجاعي هستند، اينها چه هستند، به مردم امرمي كند كه از اينها مثل حيوان نجس احتراز بكنيد، ايشان اطلاعي نداشته است ! اين چه گناهي شد؟! اين گناه گردن ديگران است كه [توهين ] كرده اند! ايشان اطلاعي نداشته اندمثلا ديكته كرده اند ديگران ، ايشان هم ندانسته اين را چه نوشته اينجا، از رو خوانده است ! مثل بچه هايي كه يك چيزي مي خوانند و متوجه نمي شوند مفادش چيست ، ايشان هم خوانده و نفهميده كه مفاد اين چه هست !
قضيه "اصلاحات ارضي " - به اصطلاح خودشان - و اين بساطي كه درست كردند وايشان خودش مي گويد "انقلاب شاه و ملت ، انقلاب سفيد"، ايشان مي گويد انقلاب "شاه وملت "، نه اين انقلاب شاه و ملت نبوده است ، شاه بي اطلاع از اين مسائل بوده ! خودش كه مي گويد "انقلاب شاه و ملت "، يك كاغذي اينها نوشته اند كه اين را بخوان ، و اين اينقدرادراك نمي كند كه بفهمد "انقلاب شاه و ملت " يعني شاه هم دخالت دارد! اين همين عبارت را مي خواند و نمي داند چه چيز نوشته است روي اينجا! به منطق اين آقايي كه مي گويد شاه بي اطلاع بوده است ، از همه امور بي اطلاع است .
خوب ، پس اينكه نمي شود كسي باورش بيايد. حالا فرضا يكي هم اين حرف را بزنداما ماها مي توانيم باور بكنيم كه اين شاه كه همه كارها را خودش مي گويد كه بايد به نظرمن باشد و منم كه همه كارها را انجام مي دهم و ديگران را هيچ حساب نمي كرد - تا چند
فضاحتي به نام "انقلاب شاه و ملت "