• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد چهارم - صفحه 516 -  سلطنت "شاه " حتي خلاف قانون اساسي رژيم
صفحه : 516
سلطنت "شاه " حتي خلاف قانون اساسي رژيم
بنابراين اصلا رژيم سلطنتي بطلانش همراه خودش است . خود قانون اساسي آن وقت - كه اين فروعش اينهايش همه اش پوسيده است - همين خود قانون اساسي مي گويد كه سلطنت يك موهبتي است الهي كه به "اعليحضرت " آن را مردم مي دهند!حالا "موهبت الهي " است و مردم مي دهند! حالا اين چرا چه جور شده كه مردم وكيل خداهستند، موهبت را مردم مي دهند! اين چه است ، شايد آن وقت هم اينها ديدند كه نمي شود - مثلا - دعوا كرد با رضاخان يا با آن سلاطيني كه آن وقت بودند نمي شود خيلي دعوا كرد، خواستند يك چيزي - يك استخواني لاي زخم بگذارند! نه ، قضيه اين حرفهانيست ، بيخود است . اين نظام غلط پوسيده اي است . در هر صورت ، در خود قانون اساسي هم اين است كه سلطنت موهبت الهي است كه مردم مي دهند به شاه . خوب حالاهمين ماده را ما مي خواهيم عمل بكنيم به آن . مردم بايد سلطنت را بدهند به شاه . ما ازسرتاسر اين مملكت سئوال مي كنيم كه سلطنت ايشان را آيا شما داديد به ايشان ؟ هيچ كس جواب آري ندارد، براي اينكه اگر هم صحيح باشد، پدران شما - اگر صحيح باشد، من عرض مي كنم دروغ است اين حرف اما اگر هم صحيح باشد - اين موهبت الهي را دادندبه رضاخان ؛ خوب رضاخان مرد و سلطنت او هم تمام شد؛ پدران ما نه وكيل ما بوده اند نه ولي ما بودند، هيچي نبودند آنها هم ؛ آن وقت اكثر مردم نبودند در خارج تا اينكه پدرانشان يك كاري برايشان بكنند؛ بنابراين به چه دليل الان محمدرضاخان به حسب قانون اساسي ، به حسب همين قانون كه "موهبت الهي " است كه مردم مي دهند به شاه ،خوب از ايشان ما مي پرسيم كه كدام مردم به شما همچو رايي دادند؟ شما خودتان قبول داريد كه اين راي را به پدر شما دادند؛ آن هم آنهايي كه دادند، الان از آنها كمي مانده
رضاخان دادند؟ چه حقي ، پدران ما چه حقي داشتند كه يك همچو كاري بكنند؟ نه ماپدرانمان را وكيل كرده بوديم و نه خودمان وكيل كرده بوديم اين وكلا را. اينها بيجا يك همچو كاري كردند.