• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد چهارم - صفحه 328 -  حكومت اسلام : حكومت مردم
صفحه : 328
ما كه مي گوييم حكومت اسلام ، اينها تبليغات مي كنند كه اينها مي خواهند هرج و مرج كنند! اين هرج و مرج است كه ما مي خواهيم ؟! ما اين را مي خواهيم . ما مي خواهيم يك حاكمي در همه ايران - اگر ان شاءالله موفق بشوند مسلمين - در همه ممالك اسلامي يك حكومت باشد اين جوري . يك حكومت باشد كه مال مردم را نخورد. يك حكومت
حواشي اش را نمي دانم - قاضي خواست حضرت امير را. رفت در محضر قاضي اي كه خودش او را نصب كرده است ! قاضي حضرت امير را احضار كرد. رفت . نشستند جلوي قاضي . حتي تعليم داد به قاضي - ظاهرا در همين جاست - كه نه ، به من زيادتر از اين نبايداحترام كني ؛ قضاوت بايد همچو، هردو علي السوا باشيم . يكي يهودي بوده و يكي هم رئيس - عرض مي كنم كه - از ايران گرفته تا حجاز تا مصر تا عراق ! قاضي رسيدگي كرد وحكم بر ضد حضرت امير داد. شما پيدا بكنيد در تمام دوره هاي سلطنتها و رئيس جمهوريها و اينها، يك همچو وضعي كه يك رئيسي با يك يهودي كه تبعش بوده و باآن قاضي اي بوده است كه خودش رعيت او بوده ، شما پيدا كنيد يك همچو قضيه اي درتمام جمهوريها، در تمام سلطنتها، در تمام رژيمها تا ما بگوييم رژيم اسلام يك رژيمي است كه پايين تر از ساير رژيمهاست . ما كه رژيم اسلام را مي خواهيم ، يك همچو چيزي مي خواهيم . ما كه مي گوييم حكومت اسلام ، همچو چيزي مي خواهيم . ما مي خواهيم يك حكومتي باشد كه اگر قاضي دادگستري او را احضار كرد، برود آنجا. حالا به "اعليحضرت " مي شود گفت ، يك كسي بگويد كه شما مال مرا غصب كردي ؟! يكي ازاين مازندرانيها برود بگويد كه شما مال مرا غصب كرديد؟! قاضي جرات مي كند؟! حالاهم - حتي حالا هم كه همه بچه ها دارند داد مي زنند كه مرگ بر شاه - همين حالا هم جرات مي كند قاضي كه احضاريه بفرستد براي "اعليحضرت "؟! حالا چند سال پيش ازاين را كه مي دانيد چه مصيبتي بود. رئيس جمهور اينجا چطور؟ قاضي دادگستري احضارش مي كند؟ احضار كرد، مي رود در آن محضر مي نشيند، حكم برخلافش بكند،بي چون و چرا قبول بكند؟
حكومت اسلام : حكومت مردم