• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد چهارم - صفحه 403 -  حقوق بشر و اصلاح بشر تنها با دين باوري
صفحه : 403
دست شاه را فشار مي دهد و به او تبريك مي گويد ! اين انساندوستها اينهايند! اين كسي كه اعلاميه حقوق بشر را امضا كرده و از كساني است كه بنيانگذار اينطور مسائل است ، اين انگلستان است و اين امريكا و اين شوروي - اين ابرقدرتها- اينها نمي دانند كه در ايران حالا چه مي گذرد؟ اين بشردوستها نمي دانند كه اين سي ميليون بشر الان در ايران چه حالي دارند؟ نمي فهمند؟ نه ؟ اطلاع ندارند از واقع ؟ واقع مسئله اين است كه شاه مي خواهد اعطاي آزادي بكند و مردم تخلف مي كنند؟! اين مسئله اينطوري است ؟شماها اينطور فهميديد؟ يا كارتر يك مسئله اي را فهميده است ماوراي اين عالم ! اين مساله آمده پيش كارتر! نه ، شيطان به او تعليم كرده است كه بايد اينطور بگويي ، اين تعليم ابليس است . اينها مظاهر ابليسند، طاغوتند اينها.
تا يك نقطه اتكاي معنوي نباشد، بشر اصلاح شدني نيست . اصلاح بشر، حفظ حقوق بشر نمي شود الا اينكه نقطه اتكايش يك مبداء معنوي باشد. و باز مي بينيم كه حكومتهايي كه سر كار مي آيند، آن حكومتي كه سر كار آمده و نقطه اتكايش خداست چه جور رفتاركرده با بشر، و آن حكومتي كه نقطه اتكايش خدا نيست و كاري به اين حرفها ندارد چه جور معامله كرده با بشر. آن را مي بينيم كه در عين حالي كه حكومت بر اين همه ممالك دارد، شبها در خانه ها خودش پا مي شود مي رود مي گردد و ضعفا را بررسي و رسيدگي مي كند و مي گويد در يك قولش - سلام الله عليه - در قولش مي فرمايد كه اينكه من مي ترسم كه در آن طرف مملكت ، در نمي دانم يمامه ، كجا، يك كسي گرسنه باشد. ازاين جهت خودش را گرسنه مي دارد كه مبادا خودش سيرتر باشد از اين گرسنه ها. اين اتكاي به مبداء غيبي است كه اين كار را مي كند و الا آن هم يك بشري است مثل همه .اتكاي به يك مبداء غيبي است كه وادار مي كند يك بشري را بر اينكه بگويد و اينطورباشد كه اگر كه لشكرهاي كذا آمدند، معاويه يا كي آمده است ، و يك خلخالي را از پاي يك ذميه ، از پاي يك زن يهودي يا زن نصراني ربوده ، مي فرمايد اگر كسي بميرد براي اين قضيه ، در تاسف اين قضيه ، حق دارد اين . آن رعيت را مي خواهد. اين آدمي است
حقوق بشر و اصلاح بشر تنها با دين باوري