• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد چهارم - صفحه 19 -  پيامبران الهي در ستيز با اشراف و ستمكاران
صفحه : 19
مسلمانان ناآگاه ، روياروي اسلام
1- اصل : افتادند.
پيامبران الهي در ستيز با اشراف و ستمكاران
پس ، اينكه مي گويند كه اينها را قدرتمندها قرار داده اند براي خواب كردن ، اين يك چيزي است كه حرف استعمار است ؛ يعني آنها اين را درست كردند براي اينكه شما را ازقرآن و از كتاب خدا و از اسلام ، رويتان را برگردانند؛ اين سد را بشكنند و خوب هم شكستند در بين مسلمين اين سد را. مسلمين خواب رفتند به واسطه تبليغات اينها. مسلمين به جنگ برخاستند با اسلام ، خودشان ملتفت نبودند؛ اين معنا را كه كسي بگويد اسلام به زندگي چه كار دارد، اين جنگ با اسلام است ، اين نشناختن اسلام است . اسلام به
جلوتر برويد؛ حضرت موسي - سلام الله عليه - عصايش را برداشت با فرعون ، باسلطان . . . مصر، با او درافتاد، نه اينكه از قبل سلطان مصر مردم را خواب كرد، مردم را باهمين عصا و با همين تبليغات بر ضد سلطان عصر خودش شوراند. ابراهيم را كه ملاحظه مي كنيد، تيشه اش را برداشت اين بتهايي كه مال اشراف بود، شكست و با اشراف درافتادبراي منافع توده ها و براي اينكه ظلم به توده ها اينها نكنند. البته آنها معنويات هم نقطه اصليش[ان ] بوده است لكن وقتي مي ديدند كه يك ظلمي در جامعه واقع مي شود،موظف مي دانستند خودشان را كه با آن سراني كه ظلم مي كنند، درافتند و جنگ بكنند [ويا] هر جوري كه ممكن است برايشان ؛ با آنها درافتند. (1)
بودند، ابوسفيان و امثال اينها. اينها نظير حكام و سلاطين بودند و داراي همه چيز بودند، وپيغمبر اسلام با آنها درافتاد. وقتي كه تشريف آوردند به مدينه ، با همين فقرا بودند ايشان ؛نه با ثروتمندها بودند براي خواب كردن جمعيت . با فقرا بودند براي بيدار كردن فقرا. اين فقرا را شوراندند به آن اغنيايي كه مال مردم را مي خوردند و ظلم به مردم مي كردند.جنگهاي پيغمبر زياد است و همه اين جنگها، جنگهاي با ثروتمندها و قدرتمندها و ظلمه بوده است .