• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد چهارم - صفحه 402 -  حفظ حقوق بشر
صفحه : 402
حكومتي مي تواند ادعا بكند كه حقوق بشر را حفظ مي كند كه دولتش مبتني بر يك عقايد الهي ديني باشد؛ و خودش را مسئول پيش يك قدرت بزرگ بداند. آن اشخاصي كه خودشان را مسئول نمي دانند پيش يك قدرتي ، قائل نيستند. به يك قدرت بزرگي توجه ندارند، به يك قدرت عظيمي ، به يك مسئوليت واقعي . اينها هر چه ادعا بكنند كه ما بشردوست هستيم و ما مي خواهيم حقوق بشر حفظ بشود و ما مي خواهيم ، ادعاست ؛هيچ واقعيت ندارد. تا آن نقطه اصلي كه نقطه اتكاست ، خدا نباشد و خوف از او نباشد وخوف از مسئوليت روز جزا نباشد، اين بشر هرج و مرج مي كند، به تباهي مي كشد. طبع انسان اين است كه از همين كارهاي خلاف بكند؛ طبعي است . اگر سر خود باشد متعدي است ؛ آني كه انسان را به راه مي آورد و كنترل مي كند و راهش را معين مي كند، آن ديانت است كه مي تواند كنترل كند. آن اعتقاد به يك مبداء و يك معاد است كه مي تواند انسان راباز دارد از اينكه در خلوت هم كه هيچ كس نباشد خلاف نكند. اينهمه حرفها كه شرافت يك شخصي اقتضاي كذا مي كند، انساندوستي يك شخصي اقتضاي كذا مي كند، اينهاحرفهايي است كه ما باورمان نمي آيد كه اين انساندوستها و اين شرافتمندها يك همچومردمي باشند. همين انساندوستها هستند كه مي آيد در ايران با آن كشته جمعه سياه . اين انساندوستي كه يك ميليارد جمعيت زيردستش است (2) و مي گويد من انساندوستم وكمونيستم و كذا، مي آيد ايران از روي اين كشته هاي ما با هليكوپتر رد مي شود و
اعلاميه حقوق بشر هم مثل اعطاي آزادي شاه است به مردم ! فضاي باز سياسي و آزاداست ! مسئله حرف است . اصلا در دنيا اين حرفها از اشخاصي است كه يك مبادي ندارداعتقاداتشان ، بي مبداء است ؛ يعني جز مبداء مادي فكري ندارد تمام اين حرفها، همه اش بي ربط است .
صورت سازي است .
حفظ حقوق بشر