• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد چهارم - صفحه 298 -  پاسخ به ادعاي تجزيه ايران بدون شاه
صفحه : 298
پاسخ به ادعاي تجزيه ايران بدون شاه
ايشان - مثلا - چطور مي گويم و ايشان هم اگر ببيند كه يك خواست ملت را دادند، يك قدري عمل ببيند، ملت هم اگر عمل ببيند، خوب يك قدري آرام مي شود لكن ملت عمل نديده است . اين دولت - مثلا - كه آمده است ، عمل نكرده است ؛ خوب است من -ايشان نگفته اين را ديگر، لازمه حرف اين است - بيايم كه عمل نشان بدهم ! يك چيزي مردم ببينند، يك آزادي اي مردم به چشمشان بخورد، آرام بشوند!
پس اين مطلبي كه حالا ما به آن مبتلا شده ايم ، اين مانور ديگري است كه با اين صورت به ميدان آمده . آن با "آشتي " آمده بود، اين با "مصلحت خواهي " كه يك آدمي است وطندوست و وطنخواه و - عرض مي كنم - به قول خودش وطن پرست ، اين براي خاطر اينكه مملكت مبادا يكوقت از دست برود، جانفشاني كرده و - عرض مي كنم - اين زحمت را به خودش داده كه بيايد و ملاقات كند با شاه و بعد هم برود به قم - كه نمي دانم آيا راهش دادند يا نه ، بعضي شان راه نداده بودند، نمي دانم حالا به تمام معني - برود به قم و بعد هم نجات بدهد مملكت را از اين نقشه اي كه - مثلا من عرض مي كنم - از اين طرحي كه خميني دارد و داده و مملكت به خطر افتاده ! ايشان با اين ملاقات شاه و با آن رفتن قم - كه آيا راهش دادند يا نه - اين مملكت را نجات بدهد! "جانفشاني " كرده و- عرض مي كنم كه - از همه چيز گذشته است براي نجات اين مملكت ! مي گويد كه من كه در قم رفتم ديدم اين ناآرامي قم و اين تظاهرات قم و اين فريادهاي قم را، خوب ، خودم ديدم چه جوري است ؛ اينها آرام نمي شوند مگر اينكه يك چيزي ببينند از ما؛ يك دولتي روي كار بيايد كه يك چيزي ازش ببينند. و لازمه اين حرف اين است كه ايشان تشكيل دولت بدهند و عرض مي كنم كه اين ناآراميها را ساكت كنند و يك آزادي بدهندو اين چيزها؛ و لابد مشروبخانه ها را هم ببندند و يك كار ديگر بكنند ولكن "اعليحضرت " باشند، ايشان باشند كه مبادا يكوقت اين مملكت به دست روس و انگليس بيفتد! اين قدرت "اعليحضرت " است كه الان روسها را به جاي خودشان آنجا نشانده است و امريكا را هم به جاي خودش آنجا نشانده ! [خنده حضار] اين قدرت را حق