• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد چهارم - صفحه 93 -  هم صدايي در ايران
صفحه : 93
هم صدايي در ايران
اصلا وضع زندگي ايران الان يك وضع نمونه است . از آن طرف هم يك نمونه بالاتر، وضع روحيه مردم ايران در اين وقت است . اين مردم ايران الان روحيه شان همچوقوي است كه تانك از آن طرف مي آيد، سرباز با سرنيزه از آن طرف مي آيد، اينها بامشت جلو مي روند و با سنگ و با چوب با آنها مقابله مي كنند. اين زمين مي خورد، مرده است ، آن يكي مي آيد سر جايش ؛ هيچ دست برنمي دارد و اين روحيه اي است كه اينهارا عقب خواهد زد و الان پياده شان كرده است .
اين روحيه "حزب رستاخيز"، كه اينقدر برايش اين مديحه سرايي كرد و اينقدرپافشاري كرد و اينقدر كه هر كس كه وارد نشود در اين حزب ، ديگر بايد برود، اين ايراني نيست ، ديگر وطن ندارد، بايد از اينجا برود، چه ؛ بعدش برگشت به اينكه خوب ، حزب رستاخيز حالا ديگر اينطوري مي گويد. حزب رستاخيز چيست ؛ اين مثل ساير احزاب ؛آيا بشود، آيا نشود(7)! يك امري را مي گويند و گاه آنقدر پافشاري مي كنند. حالا همين مردم ، . . . همين مردم اين كار را به اينجا رساندند كه اين حزب رستاخيز كذا، شد هيچي ،توخالي بود؛ از اول نتوانستند. من از روز اول گفتم كه حزب نيست اين ؛ اين حرف است مي زند. حزب رستاخيز كه آنقدر با آن [پافشاري مطرح كردند]؛ خودشان حالامي گويند: هيچ ، حزب نه حزب ! ساير كارهايشان هم اينطوري است . بعد كم كم اصلاح ارضي هم مي گويد [هيچ ]؛ براي اينكه اين اصلاح كه نبود، اين فساد بود. اصلاح ارضي اين نيست اصلش ، كه سپاه دانش ، سپاه كذا، سپاه ، . . . آخر چه كاري اينها مي كنند، جزاينكه بروند براي شما مداحي بكنند يا الزاما بروند براي شما مداحي بكنند و شاه راترويج بكنند.
الان مردم از آن دهات آخر تا آن شهرهاي مركز يكپارچه ايستاده اند، مي گويند: ما
عقب نشيني از برابر ملت