• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد چهارم - صفحه 25 -  ما و مظاهر تمدن
صفحه : 25
ما و مظاهر تمدن
لوله هاي چند متر در چند متري است . با اين لوله ها دارد نفت ايران مي رود، عوضش اسلحه مي آيد براي پايگاه درست كردن ؛ اگر اينها نفت را درست بفرستند و نفت درست فروش برود؛ يعني به اندازه احتياج ايران فروش برود، به اندازه اداره مملكت فروش برود، منهاي دزديهاي اين خانواده و كساني كه از قبل آنهاست منهاي آن ، به خرج مملكت برسد، ما تا دويست سال ديگر هم شايد نفت داشته باشيم . تمام مي شود! ؟ خوب اينها دارند تمام مي كنند، ايشان مي گويد: تمام مي شود. كي تمامش مي كند؟ تو تمامش مي كني ؛ بعدها ما چه بكنيم ؟ اين ملتي كه چند وقت ديگر به قول ايشان نفتش را دادند به غير و تمام شد، زراعتش هم كه از بين رفت ، بعدش ما چه بكنيم ديگر؟ اين ملت ضعيف چه بكند؟ "صنعتي مي خواهيم بكنيم "! آقا صنعتي ، قضيه صنعتي نيست ، گول نخوريد؛قضيه ذوب آهن نيست ، قضيه درست كردن مطلب نيست ، قضيه پايگاه درست كردن براي شوروي است . مي خواهند كه عمال شوروي كه اينجا مي آيند، راحت بيايند و همه كارها را انجام بدهند. گاز ما را كه دارند آنها مي برند، نفت ما را هم كه دارند آنها مي برند،بعد نه گازي است و نه نفتي است و نه [درآمدي ]، نه زراعتي است و نه هيچ چيز. اين ملت بايد چه بكند، معلوم نيست . اينكه اين مي گويد كه من اگر بروم همه ايران را تل خاك مي كنم ؛ اين ، حالا اين كار را كرده است ؛ اگر بماند بدتر تل خاك مي كند ايران را. اگربرود باز ممكن است كه اشخاص صحيحي ، اميني ، بيايند سركار، و نفت ما را حفظ كنندكه براي خودمان باشد، زراعتمان را سر و ساماني به آن بدهند. اگر ايشان خرابكاري كه دارد مي كند، خرابكاري كند و گورش را گم كند و برود، به نفع ما هست .
ما كه فرياد مي زنيم ، ما براي همين فرياد مي زنيم : نه براي اينكه ما مي خواهيم اصلامظاهر تمدن نباشد. ايشان مي فرمايند كه آخوندها مي گويند كه ما نمي خواهيم اين مظاهرتمدن را؛ ما مي خواهيم حالا هم با الاغ سوار شويم و برويم ! يك آدمي است كه [سر سپرده است ]؛ انسان چه بگويد به او. ما كه اينقدر فرياد مي زنيم مي گوييم كه ما همه مظاهر تمدن را قبول داريم ؛ اما مظاهر تمدن اين است كه حكومت نظامي اين كار را به