• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد چهارم - صفحه 392 -  نقشه جدا كردن مردم از اسلام
صفحه : 392
نقشه جدا كردن مردم از اسلام
بدهيد. تكليف محول بر تشخيص خودتان است . اگر شما آقايان تشخيص داديد كه اين يك بساطي است براي اينكه شماها را، جوانها را نگذارند قوه هايشان ، استعدادهايشان شكوفا[يي ] پيدا كند، چنانكه دانشگاههاي ما اينطوري هست ، چنانكه همه جاي ايران اين جوري است كه نمي خواهند بگذارند جلو برويد شما، مي خواهند شما را همچو به يك حد عقبي نگه دارند تا اينكه تحت فرمان اجانب كه مي خواهيد واقع بشويد اعتراض نداشته باشيد، شما را به يك حد محدودي نگه مي دارند، كارشناسها را از خارج مي آورند و كار، چيزهاي ملت ما قواي ملت ما صرف اين مي شود كه فرمان از كارشناسهاببرند، و به عبارت ديگر اينها عملگي بكنند و آنها آقايي بكنند، اينها عملگي بكنند وماهي چند غاز(8) بگيرند، آنها آنجا بنشينند و پيپ بكشند و يك طرح برخلاف و ضدملت ايران بدهند، و در ماه نمي دانم چقدرها . . . خدا مي داند چقدر مي گيرند.
اصلا از اول نقشه اين بوده است . از زمان رضا شاه اين نقشه ها بود كه بايد اين ملت راعقب نگه داشت ؛ بايد اين ملت را از ديانتش منفصل كرد. اينها مي دانستند كه اين چيزي كه اعتراض است و آن چيزي كه محرك مردم و جامعه مي تواند باشد قرآن كريم است وآنهايي كه از قرآن متابعت مي كنند. از زمان رضا شاه اين مطلب پيش آمد كه اسلام را وخدمتگزاران به اسلام را - هر دو را كوبيد. يك خطابه در تمام ايران نبود؛ يك منبر درتمام ايران نبود - همه منابر تعطيل بود كه سر تا ته ايران در ماه محرمش ، در ماه رمضانش ،هيچ چيز نبود! هر آخوندي از منزل در مي آمد گرفتار شده بود، [گرفتار] مي شد ومي بردند او را به كلانتري . همين طور عبايش را مي بريدند با جامه اش مي گفتند: بروبيرون . آن يكي را رها مي كردند، آن يكي را مي گرفتند جاي ديگري . همان وقت چه جناياتي اين مرد كرد به اسلام و مسلمين . بعد هم به ارث داد به اين مرد، و اين را همه داريد مي بينيد دارد چه مي كند؛ يعني آن صفحه اي كه ظاهر است مي بينيد؛ اين صفحاتي