• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد چهارم - صفحه 206 -  فرياد آزاديخواهي مردم
صفحه : 206
اين آدم در تمام دوره سلطنتش مردم را از آزادي [محروم و]آزادي را از مردم سلب كرده ؛ اين را خودش هم قبول دارد! اينكه مي گويد "من آزادي مي دهم "، دليل بر اين است كه آزادي را گرفته بوده ! تو جيبشان بوده ، حالا مي خواهد بدهد! اين اقرار به جرم است . اگر در محاكم اين محاكمه بشود - كه ان شاءالله بشود - اينكه مي گويد "من آزادي به ملت دادم ، آزادي به ملت دادم " ملت ، آزاد هست به حسب قانون اساسي ؛ به حسب شرع ملت آزاد است ؛ قانون اساسي ، ملت را آزاد كرده ؛ حالا شما آزادي داديد؟! معلوم مي شود كه آزادي را گرفته بوديد حالا مي خواهيد بدهيد! اين اقرار به جرم است .
صداي مردم و فرياد مردم اين است كه ما آزادي نداشتيم در زمان سلطنت اين [شاه ]و پدرش . از اول تا حالا آزادي را به چشم خودشان جوانهاي ما نديدند؛ نمي دانند مزه آزادي چيست . هر جا چشمشان را باز كردند، يك پاسبان بالاي سرشان بوده ؛ و يك نظامي بالا سرشان بوده و يك مامور دولت بالا سرشان بوده و يك چپاولگر بالا سرشان بوده ؛ اصلا نديدند اينها[آزادي را]؛ يك روز آزاد نديدند؛ ما هم نديديم . براي اينكه اززمان رضا شاه تا حالا [در] هيچ مسئله اي آزادي در كار نبوده . يك داد مردم اين است كه
همه حرف ملت ما اين است كه اين آدم ، يك آدمي است كه خيانت [كرده ]، برفرض اينكه يك سلطنت قانوني ، فرض كنيد، فرض كنيد كه خير، سلطنت قانوني و به قانون صحيح هم - كه همه اش باطل است ، لكن ما حالا فرض مي كنيم - يك نفر آدمي كه سلطنت قانوني داشته باشد به حسب قانون اساسي ، اگر به ملتي خيانت كرد، اگر تخلف ازقوانين اساسي كرد اين عزل است ، اين ديگر سلطان نيست .
گفتند كه بايد باشي سر سلطنت ! " يك سلطنت غيرقانوني ! از اول يك سلطنت غيرقانوني .ياغي است اين شاه ، نه اينكه شاه پدرش ياغي بود، خودش هم ياغي است ؛ منتها مردم نمي توانستند حرف بزنند. حالا بحمدالله مي توانند حرف بزنند؛ حالا كشته مي دهند وحرف مي زنند.
بركناري شاه به جرم خيانت
فرياد آزاديخواهي مردم