• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد چهارم - صفحه 88 -  شكنجه و زندان در منطق شاه آزادي است
صفحه : 88
ايران ؛ همه اهالي ايران ديوانه اند؛ براي اينكه شاه كه اينقدر رئوف است مي خواهد شمارا آزاد كند، خوب شما نمي خواهيد آزاد بشويد؟ اينكه مي خواهد يك زندگي خوبي به شما بدهد، آخر چرا از زير بار زندگي خوب ، شما بيرون برويد؟ شما دلتان نمي خواهداتومبيل داشته باشيد، دلتان نمي خواهد زندگي مرفه ؟ او مي خواهد بدهد؛ همين طور جلوآورده ، دستهايش را اينطور كرده : آقا بيا بگير، حالا مي زنيد زير دستش كه برو مانمي خواهيم ؟ اين منطق آقاي كارتر است . منطق رئيس جمهور امريكا! با فهم اين رامي گويند! نه اينكه نمي فهمد، كارتر را نمي توانيم بگوييم نفهم است ؛ كارتر با فهم اين حرف را مي زند و مي گويد؛ شايد يك دسته اي اغفال بشوند. بر فرض كه يك دسته اي راشايد اغفال كند؛ شيطنت دارد.
ماها گرفتار يك همچو موجوداتي هستيم در عالم . ما مردمي عقب مانده ، منطق ما اين است كه آقا، مال خودمان را مي خواهيم خودمان صرف بكنيم . ما مردمي كه شمامي گوييد كه عقب مانده اند اينها. گاهي هم مي گويند اينها لايق آزادي [نيستند]. خود شاه اينها را مي گويد كه مملكت ما باز افرادش جوري نشدند كه لايق بشوند آزاد بشوند. همه اينها چون لايق نيستند، بايد توي حبس باشند. اينها لايق اينكه بگوييم آقا حبس نباشيد، لايق اينكه به آنها آزادي بدهيم [نيستند]، مملكت ما افرادش لايق نيستند كه آزادي بدهيم ! چرا؟ براي اينكه دارند فرياد مي زنند، داد مي زنند كه آقا آزادي بدهيد، آزادي بدهيد. اينها لايق نيستند؟ شما ببينيد از آن بچه كوچولو، حالا خوب بچه [ها] هم از بزرگها گرفتند ديگر، اين بچه چند ساله به من دارد مي گويد؛ چهار - پنج ساله تا آن آخر: "استقلال ، آزادي ". اينها آزادي مي خواهند و استقلال مي خواهند. همه مردم دارند فرياد مي زنند كه ما استقلال مي خواهيم ، ما آزادي مي خواهيم . خوب ، اگرآنها آزادي داشتند، ديگر چه چيز مي خواهند؟ اگر ايشان مي خواهند آزادي بدهد، اين همه مردم فرياد مي زنند "استقلال ، آزادي "؛ چيست ؟ معلوم مي شود منطقها فرق دارند.منطق شاه اين است كه مملكت من آزادي است ؛ يعني همه آنها تحت شكنجه اند؛ اين
شكنجه و زندان در منطق شاه آزادي است