• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد چهارم - صفحه 136 -  ديوانگي ديكتاتورها در اواخر عمر
صفحه : 136
بدهد به نفع شما. نفت ما را به شما بدهد - عرض كنم - معادن ما را به شما بدهد، فرهنگ ما را فداي شما بكند، نگذارد كه يك فرهنگ صحيح باشد تا جلوي شما را بگيرد؛ اسلام را تضعيف كند، نگذارد كه اسلام به آنطوري كه هست منعكس بشود كه نگذارد مقاصدخارجيها انجام بگيرد، علماي اسلام را تضعيف كند، نگذارد كه اينها نفسشان درآيد و به مردم برسد و بگويند كه اين آدم دارد با شما چه مي كند. جناحهاي سياسي ، همه جناحهارا، بازاريهاي صحيح و روشنفكر را، دانشگاهيهاي ما را، همه را مي كوبند نمي گذارند كه صداي آنها درآيد؛ و اگر هر جا يك صدايي درآيد، با كماندو و با اين اجيرها، آنها رامي كوبند. مگر همدان چه كرده است ؟ همدان يك كلمه اي گفته است و دنبالش ، ريختندو دخترها را گرفتند و اين هياهويي كه الان پيدا شده است . يكي از دخترها را خلاف عفت با او كردند، آن هم خودكشي كرده . الان هياهوي همدان كه پنجاه نفر مي گويند تاحالا كشتار داده است براي يك همچو مسائلي است .
ديوانگي ديكتاتورها در اواخر عمر
و اين است كه آنطوري كه من سابقا حدس زدم - شايد دو سال ، سه سال پيش از اين بود - كه بايد ما بترسيم از اين ديكتاتورها اواخر عمرشان . اواخر عمرشان ديوانه مي شونداينها. آغا محمد خان قجر هم ديوانه شد آن آخر عمرش ؛ نادر شاه هم ديوانه شد آن آخرعمرش . بعضي شان هم از اول ديوانه اند؛ مثل رضا شاه ، از اول ديوانه بود! اين [شاه ] الان به حال ديوانگي و عصبي دارد زندگي مي كند؛ الان وقتي كه باهاش مصاحبه مي كنند،نمي فهمد. آن كسي كه مصاحبه ، ديروز ظاهرا كرده ، پريروز - كه امروز براي من آوردند،همين تازه بوده ، حالا شايد ديروز بوده است - كه مي گويد: من كه حرف زدم ، خودش باخودش داشت حرف مي زد و يك مسائلي را همين طور پيش خودي هي مي گفت . اين روزنامه كه از فرانسه هست ، اينكه باهاش مصاحبه كرده ، در خلالش مي گويد كه من چي گفتم ، او چي گفت ، او چي گفت ، او چي گفت ؛ بعد مي گويد: همين طور يك چيزهايي مي گفت و هي درد دلهايي خودش با خودش مي كرد و بيست مرتبه ، ظاهرا نوشته است كه اين كلمه را بيست مرتبه گفت كه "حالا چاره چيست ؟ حالا چه بكنيم ؟ حالا چه بايد