• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد چهارم - صفحه 172 -  5/8/1357 مصاحبه با كانال يك تلويزيون فرانسه "دلايل مخالفت با رژيم شاه "
مكان : پاريس ، نوفل لوشاتو
مصاحبه كننده : كانال يك تلويزيون فرانسه
مصاحبه
زمان : 5 آبان 1357 / 24 ذي القعده 1398
موضوع : دلايل مخالفت با رژيم شاه
صفحه : 172
جواب : با حضور شاه ، ما در هيچ حكومتي ، چه انتقالي و چه غير انتقالي شركت نخواهيم كرد وهيچ شرطي را هم نمي پذيريم .
-اولا، اسلام قوانين اساسي اش انعطاف ندارد و بسياري از قوانينش با نظرهاي خاصي انعطاف دارد و مي تواند همه انحاي دموكراسي را تضمين كند. كشوري كه ما مي خواهيم ،كشوري اسلامي به همه معناست و اكنون در خارج نظيرش نيست ، ولي در گذشته وجودداشته است .
-ما مي خواهيم مستقل باشيم و حمايت هيچ كشوري را قبول نخواهيم كرد و تحت الحمايه هيچ كشوري نيستيم .
-[نهضت اخير ايران را متهم مي كنند كه ارتجاعي است . نظر شما چيست ؟]
-[آيا جنبش و نهضت اخير ايران ، از طرف يك ايدئولوژي ماركسيستي ، هدايت و حمايت نشده و يانمي شود؟]
سئوال : [آيا شما در حكومتي انتقالي با حضور شاه شركت خواهيد كرد؟ به چه شرط؟]
-[آيا از آن بيم نداريد كه با رفتن شاه ، بحران سياسي و اقتصادي بدتر شود؟]
-با بودن شاه بحرانهاي سياسي و اقتصادي وجود دارد، زيرا كه ملت با او همكاري ندارد. واين موجب بحران است . اگر شاه برود بحران رفع مي شود.
-ابدا، نه هدايت شده و نه مي شود و نه خواهد شد. و حمايت آنها مورد قبول كسي نيست .
-[آيا حمايت و كمك يك كشور كمونيستي را قبول خواهيد كرد؟]
-[آيا اسلام با قوانين بدون انعطافي كه دارد، مي تواند آزادي و پيشرفت اجتماعي را ضمانت نمايد؟نمونه اي از آن را در كشور ديگري بدهيد. ]
صفحه : 173
-ما بيش از پانزده سال است كه دلايل محكوميت شاه و لزوم رفتن او را در اعلاميه هاي خود ذكر كرده ايم و الان براي شما برخي دلايل را ذكر مي كنم : بيش از پنجاه سال است كه دولتهاي خارجي ، پدر شاه و شاه را در ايران بر ما تحميل كرده اند. شاه سابق را به حسب اعتراف انگليسي ها، آنان آوردند و بر كشور ما حاكم كردند. در راديو دهلي اين مطلب را تصريح نمودند. شاه فعلي در يكي از كتابهايش نوشت : "متفقين كه زمان جنگ به ايران آمدند، مرا به سلطنت انتخاب كرده و صلاح اين ديدند كه من سلطان باشم "(1). ماپنجاه سال است كه تحت فشار و با اختناق فوق العاده به سر مي بريم . ما نه فرهنگ مستقل داريم و نه لشكر و ارتش مستقل داريم و نه اقتصاد صحيح و سالم داريم و نه جهات سياسي ما صحيح و سالم است . اما فرهنگ ما، فرهنگي است كه با دستور ديگران ، شاه تحميل كرده است . مدارس ما غالبا به شكل نيمه تعطيل است يا تعطيل و در وقتي هم كه اشتغال داشته باشند، دستور اين است كه اينها را عقب نگه دارند و نگذارند كه رجال دانشمند در مملكت ما پيدا بشود. تمام مطبوعات ما و كليه وسايلي كه بايد به وسيله آن تبليغ شود در اين پنجاه سال در اختيار شاه بوده است . تمام اشكال آزادي از ملت ما سلب شده است . ما در اين پنجاه سال حتي يك مجلس ملي هم نداشتيم . در زمان رضاشاه بازور او، رژيم را تغيير دادند، يعني سلطنت را منتقل كردند(2). مجلس موسسان كه تاسيس كردند با سرنيزه تاسيس شد و ملت بكلي با آن مخالف بود، لكن سرنيزه نگذاشت كه اين
-نهضت اخير براي اين است كه امور ارتجاعي را رد كند، و آن دولت شاه و امثال اوست كه تمام جهات ارتجاع و عقب ماندگي را براي ما به بار آورده و ما مي خواهيم همانها رارفع كنيم . نهضت ما، نهضتي متمدن و پيشرفته است .
-[شما خواهان رفتن شاه هستيد، مي توانيد دلايل آن را شرح دهيد؟ آيا آرزوي كشته شدن و از بين رفتن شاه را داريد؟]
صفحه : 174
مخالفت را اظهار كنند. بنابراين اصل مجلس موسسان كه در زمان رضاشاه با سرنيزه درست شد غير قانوني بود. با غير قانوني بودن آن ، آمدن رضاشاه و رسيدن به سلطنت غير قانوني بود. با غير قانوني بودن او، سلطنت محمد رضاشاه غير قانوني است . محمدرضاشاه ، در تمام جوانب ترقي ملت ما، كارهايي كرده است و نگذاشته كه ملت ما رو به ترقي رود. نگذاشته است فرهنگ ما فرهنگ مترقي باشد. ارتش ما را در تحت نظارت ارتشهاي ديگران قرار داده است . مستشاران امريكايي هستند كه ارتش ما را اداره مي كنند. اقتصاد ما را بكلي از بين برده است . ايران كه زراعتش از بين رفته و نفتش را هم دارند زياد خرج مي كنند و به ديگران هم زياد مي دهند كه آن هم از بين برود. اگرمحمدرضا شاه در سلطنت باقي باشد، چند سال ديگر كشور ما رو به فقر و نيستي خواهدرفت . بنابراين تا ايشان نرفته است ، مملكت ما نمي تواند روي آزادي و ترقي ببيند، و بايدبرود.