در پی تجربه وفاق ایجاد شده در جنگ ۱۲ روزۀ ایران و اسرائیل و تأکید اخیر رهبر معظم انقلاب بر پاسداشت وحدت ملی، بازخوانی نسخۀ نهج‌البلاغه برای ساختن و نگهداشت همبستگی اجتماعی، راهگشاست. در ادامه، ۵ راهکار عملی با استناد به آموزه‌های علوی در نهج‌البلاغه می‌آید.

ابوالقاسم شکوری
جمعه ۷ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۲:۴۳
۵ راهکار عملی برای صیانت از وحدت ملی

در پی جنگ ۱۲روزه ایران و اسرائیل، صحنه اجتماعی ایران شاهد همبستگی کم‌نظیری شد. این همدلیِ ملی، که در شرایط دشوار و تهدیدآمیز شکل گرفت، دستاوردی گرانبهاست که نیاز به مراقبت و نگهداری دارد. اکنون پرسشی بنیادی مطرح است: «چه دستورکار و راهکارهایی برای تثبیت و افزایش این انسجام وجود دارد؟» مراجعه به نهج‌البلاغه به عنوان ناب‌ترین کانون اندیشۀ دینی، بهترین راهگشای تدوین راهکارهای تحکیم و مراقبت از این وفاق ملی است.

وحدت، والاترین دارایی یک امت

امیرالمؤمنین علیه‌السلام در نهج‌البلاغه، وحدت و همبستگی را موهبت بی‌بدیل الهی و پایه‌ای برای بقا، عزت و پیشرفت می‌داند:

«إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ قَدِ امْتَنَ‌ عَلَی جَمَاعَةِ هَذِهِ الْأُمَّةِ فِیمَا عَقَدَ بَیْنَهُمْ مِنْ حَبْلِ هَذِهِ الْأُلْفَةِ الَّتِی [یَتَقَلَّبُونَ] یَنْتَقِلُونَ فِی ظِلِّهَا وَ یَأْوُونَ إِلَی کَنَفِهَا بِنِعْمَةٍ لَا یَعْرِفُ أَحَدٌ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ لَهَا قِیمَةً لِأَنَّهَا أَرْجَحُ مِنْ کُلِّ ثَمَنٍ وَ أَجَلُّ مِنْ کُلِّ خَطَرٍ»

(خداوند بر این امّت اسلامی بر «وحدت و برادری» منّت گذارده بود، که در سایه آن زندگی کنند، نعمتی بود که هیچ ارزشی نمی توان همانند آن تصوّر کرد، زیرا از هر ارزشی گران قدرتر، و از هر کرامتی والاتر بود. ( (نهج‌البلاغه، خطبه ۱۹۲) 


در این بیان، وحدت اجتماعی حکم سایبانی الهی را دارد که جامعه را از تلاطم‌ها مصون می‌سازد. از منظر امیرالمؤمنین علیه‌السلام، این موهبت اندازه‌ای ندارد و از هر دارایی و مقام دنیوی ارزشمندتر است.

«جایگاه رهبر چونان ریسمانی محکم است که مهره ها را متّحد ساخته به هم پیوند می دهد. اگر این رشته از هم بگلسد، مهره ها پراکنده و هر کدام به سویی خواهند افتاد...» (نهج‌البلاغه، خطبه ۱۴۶) 

تفرقه، مایۀ سقوط و ذلت

همانقدر که وحدت، نعمتی والاست و نیاز به مراقبت دارد، تفرقه، آفتی ویرانگر و منبع ذلت و نابسامانی جامعه است که باید از آن پرهیز کرد.

 امام، در ادامۀ همان خطبه، مردم را به عبرت گرفتن از سرگذشت دو گروه از امت‌هایی که یکی به خاطر تفرقه، شکست خوردند و دیگری به دلیل اتحاد و همبستگی، به اوج عزت، کرامت و سلامت و شخصیت رسیدند، فرامی‌خوانند:
«از کیفرهایی که براثر سوء افعال و اعمال ناپسند بر امّت های پیشین نازل شد، برحذر باشید، حالات آن ها را در خوبی و بدی به یاد آرید و بترسید از این که شما هم مانند آنان شوید، هرگاه به تفاوت دو حال آن ها (پیروزی و شکست) می اندیشید به سراغ اموری بروید که موجب عزّت و اقتدار آنان شد، دشمنان را از آن ها دور کرد، عافیت و سلامت را بر آنان گسترش داد، نعمت ها مطیعشان شدند، و کرامت و شخصیت، رشته خود را به آنان پیوست. عامل این خوشبختی، پرهیز از تفرقه، تأکید بر الفت و اتّحاد، تشویق یکدیگر به آن و سفارش کردن به انجام آن بود.» (نهج‌البلاغه، خطبه ۱۹۲) 

در جایی دیگر نیز با زبانی قاطع هشدار می‌دهد: 

«فَإِنَّ جَمَاعَةً فِیمَا تَکْرَهُونَ مِنَ الْحَقِّ خَیْرٌ مِنْ فُرْقَةٍ فِیمَا تُحِبُّونَ مِنَ الْبَاطِلِ، وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ یُعْطِ أَحَداً بِفُرْقَةٍ خَیْراً مِمَّنْ مَضَی وَ لَا مِمَّنْ بَقِیَ»

(اتحاد و اجتماع در راه حق ـ هر چند خوشایند شما نباشد ـ از پراکندگی در راه باطلی که مورد علاقه شماست بهتر است و خداوند سبحان به هیچ کس، نه از گذشتگان و نه باقی ماندگان، به سبب اختلاف و تفرقه، نتیجه خوبی نبخشیده است. ( (نهج‌البلاغه، خطبه ۱۷۶)

ویژگی مهم هشدارهای امام، عینی‌سازی فلسفه وحدت و تفرقه با کاربرد تمثیل‌های محسوس است: 

«فَإِنَّ الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّیْطَانِ کَمَا أَنَّ الشَّاذَّ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْبِ...»

یعنی انسانی که از جمع جدا شود، همانند گوسفند جدا مانده، طعمه گرگ (شیطان و فتنه) خواهد شد. (نهج‌البلاغه، خطبه ۱۲۷) 

 راهکارهای عملی ایجاد و حفظ وحدت؛ الگویی برای فضای ملی امروز

در نهج‌البلاغه، اصل وحدت صرفاً به توصیه و هشدار محدود نشده است، بلکه حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام، در خطبه‌ها و نامه‌های متعددی راهکارهای عملی و چگونگی تحقق این انسجام را بیان می‌کند.

 ۱. رعایت حقوق متقابل امت و امام

امیرالمؤمنین علیه‌السلام تأکید دارند که پیوند میان حاکم و مردم، پیوندی دوسویه است؛ یعنی همانند بند تسبیح که دانه‌ها را کنار هم نگه می‌دارد. رعایت حقوق حکومت و مردم، ضامن وحدت و پیشرفت جامعه است: 

«جایگاه رهبر چونان ریسمانی محکم است که مهره ها را متّحد ساخته به هم پیوند می دهد. اگر این رشته از هم بگلسد، مهره ها پراکنده و هر کدام به سویی خواهند افتاد...» (نهج‌البلاغه، خطبه ۱۴۶) 

 ۲. دوری از کینه‌ها و دشمنی‌ها

«از هر کاری که ستون فقرات امت‌ها را در هم شکست و قدرتشان را سست کرد اجتناب کنید: از کینه های درونی، بدخواهی، پشت به هم کردن و دست از یاریِ هم برداشتن» (نهج‌البلاغه، خطبه ۱۹۲) 

 ۳. دعوت به محور جماعت

در خطبه ۱۲۷ آمده: «وَالزَمُوا السَّوَادَ الْأَعْظَمَ فَإِنَّ یَدَ اللَّهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ...» 

بر سیاهیِ اکثریت (اکثریت اهل حق) بچسبید؛ چرا که دست خدا با جماعت است.

 ۴. تحمل، مدارا و نصیحت متقابل

در نامه به مالک اشتر (نامه ۵۳)، تأکید بر مدارای اجتماعی و نصیحت و خیرخواهی دوطرفه میان مردم، مدیران و حکومت زمینه همدلی و افزایش سرمایه اجتماعی را پایه‌گذاری می‌کند.

 ۵. مجازات برای تفرقه‌افکنی آگاهانه

در یکی از صریح‌ترین بیانات، امام هشدار می‌دهد: 

«بدانید و آگاه باشید، هر کس شعار تفرقه دهد سزاوار قتل است، او را بکشید، هر چند این شعار از زیر عمامه و از دهان من خارج شود.» (نهج‌البلاغه، خطبه ۱۲۷) 

در واقع، این تعبیر نشان‌دهنده اهمیت صیانت و سخت‌گیری در برابر جریانات تفرقه‌انگیز است.

این تصویرسازی‌ها، عملاً به جامعه اسلامی امروز پیام روشنی می‌دهد: رهبر صالح می‌تواند همدلی و انسجام عمومی را، حتی در شرایط ستیز و اختلاف، احیا کند؛ اما تنها به شرط آنکه مردم حاضر باشند رشته اطاعت و همدلی را پاس بدارند.

برچسب‌ها

پیام شما به ما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدیدها

پربحث‌ها