در جهانی که منازعات ایدئولوژیک و درگیریهای فرقهای و سیاسی بین کشورها روز به روز در حال تشدید است، بازگشت به منابع اصیل حکمت میتواند افقی تازه در روابط بینالملل بگشاید. در این میان، قرآن کریم، که برای بیش از یکونیم میلیارد مسلمان کتاب هدایت و قانون است، ظرفیتهایی شگرف برای ارائه یک الگوی دیپلماتیک نوین ارائه میدهد؛ الگویی که از آن با عنوان «دیپلماسی قرآنی» یاد میشود. این رویکرد، یک دکترین جامع برای مدیریت روابط بینالملل بر پایه صلح، عدالت و احترام متقابل است که با تکیه بر اصول عقلانی و اخلاقی، راه گفتوگو با جهان را هموار میسازد.
اما دیپلماسی قرآنی دقیقاً چیست؟ چگونه میتوان از آن به عنوان ابزاری برای توسعه صلح و تقویت روابط بینالمللی بهره گرفت؟ و مهمتر از آن، چرا امروز بیش از همیشه به چنین رویکردی نیاز داریم؟
دیپلماسی قرآنی فرصتی طلایی برای رفع سوءتفاهمها، مقابله با افراطگرایی، و ایجاد وحدت میان فرق و مذاهب اسلامی فراهم میآورد. از سوی دیگر، در گفتوگو با جهان غیراسلامی نیز، این دیپلماسی میتواند پلی از تفاهم و همزیستی بسازد، مشروط به آنکه بر مبنای عقلانیت، اخلاق و کرامت انسانی سامان یابد.
دیپلماسی به زبان وحی
دیپلماسی قرآنی مجموعهای از راهبردها، ارزشها و سازوکارهایی است که از متن تعالیم قرآن کریم استخراج میشود و هدف آن، گسترش روابط حسنه میان کشورها، مذاهب و فرهنگها، در چارچوبی صلحآمیز و محترمانه است. این دیپلماسی در دو سطح قابل پیگیری است:
نخست، دیپلماسی از طریق قرآن که در قالب فعالیتهای فرهنگی، هنری و رسانهای تجلی مییابد و بر تأثیرگذاری بر قلبها و ذهنها از طریق زیباییشناسی و معنویت تمرکز دارد.
زمانی که یک قاری برجسته با صوتی دلنشین آیات الهی را تلاوت میکند، یا یک هنرمند خوشنویس، کلام وحی را در قالبی چشمنواز به تصویر میکشد، ارتباطی فراتر از مرزهای زبانی و سیاسی شکل میگیرد. این هنرها، زبان مشترک بشریتاند و پیام قرآن را نه با استدلال خشک، که با طنین معنوی منتقل میکنند.
برگزاری نمایشگاههای بینالمللی قرآن، برپایی مسابقات بینالمللی تلاوت و حفظ قرآن، اعزام قاریان و هنرمندان قرآنی به محافل جهانی و ارائه آثار هنری مبتنی بر مفاهیم قرآنی، همگی ابزارهای این قدرت نرم هستند. این فعالیتها، به ویژه زمانی که توسط رایزنان فرهنگی و سفیران قرآنی در سراسر جهان هدایت میشوند، تصویری رحمانی و متمدن از اسلام به نمایش میگذارند و به طور مستقیم با روایتهای مسموم اسلامهراسانه مقابله میکنند.
قرآن خود به این شیوه دعوت تأکید دارد و میفرماید: «ادْعُ إِلَیٰ سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» (سوره نحل، آیه ۱۲۵)؛ «با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما؛ و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن».
این «موعظه حسنه» یا اندرز نیکو، همان دیپلماسی فرهنگی است که پیش از هر بحثی، زمینه همدلی را فراهم میآورد.
و دوم، دیپلماسی مبتنی بر آموزههای قرآن که مستقیماً در خدمت تنظیم روابط سیاسی، فرهنگی و حتی اقتصادی کشورهاست. در این سطح، قرآن بهعنوان منشوری راهبردی برای تنظیم روابط سیاسی و همزیستی مسالمتآمیز، با تأکید بر اصولی چون گفتوگوی نیکو (جدال احسن)، احترام متقابل، نفی خشونت، و اتحاد امت، میتواند الگوی سیاستورزی اسلامی را بازتعریف کند.
اعتماد جهانی به قرآن؛ یک ظرفیت مغفول
امروزه، مراکز علمی، فرهنگی و حتی سیاسی بسیاری در جهان، قرآن را به عنوان متنی مرجع، موثق و قابل اعتماد میشناسند. این اعتبار، که حاصل قرنها حضور زنده قرآن در عرصه تمدنی و فرهنگی جهان اسلام است، میتواند نقطه آغاز اعتمادسازی در روابط بینالملل باشد.
بهطور خاص، در جهان اسلام، دیپلماسی قرآنی فرصتی طلایی برای رفع سوءتفاهمها، مقابله با افراطگرایی، و ایجاد وحدت میان فرق و مذاهب اسلامی فراهم میآورد. از سوی دیگر، در گفتوگو با جهان غیراسلامی نیز، این دیپلماسی میتواند پلی از تفاهم و همزیستی بسازد، مشروط به آنکه بر مبنای عقلانیت، اخلاق و کرامت انسانی سامان یابد.
راهبرد وحدت و نفی تفرقه
یکی از بزرگترین چالشهای جهان امروز، به ویژه در میان ملتهای مسلمان، تفرقه و درگیریهای داخلی است که زمینهساز خشونت و تروریسم شده است. دیپلماسی قرآنی با استناد به آیه کلیدی «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا» (سوره آل عمران، آیه ۱۰۳)؛ «و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اسلام] چنگ زنید و پراکنده نشوید»، یک راهبرد بنیادین برای تقریب مذاهب اسلامی و وحدت امت ارائه میدهد. این اصل، صرفاً یک توصیه اخلاقی نیست، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای مقابله با عواملی است که از شکافها برای پیشبرد اهداف سلطهجویانه خود بهره میبرند.
اصل گفتگوی احسن و احترام متقابل
قرآن، آداب گفتگو و مذاکره را به زیباترین شکل ترسیم میکند. اصل «جدال احسن» که در آیه ۱۲۵ سوره نحل و به طور خاص در تعامل با اهل کتاب در آیه «وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْکِتَابِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» (سوره عنکبوت، آیه ۴۶)؛ «و با اهل کتاب جز به روشی که از همه نیکوتر است مجادله نکنید» ذکر شده، به معنای پرهیز از توهین، تحقیر و خشونت کلامی و در مقابل، استفاده از منطق، استدلال محکم و ادب در گفتگوست. تصور کنید دیپلماتها در سازمانهای بینالمللی این اصل را سرلوحه کار خود قرار دهند؛ بسیاری از تنشها پیش از آنکه به بحران تبدیل شوند، در نطفه خفه خواهند شد.
اصل یافتن نقاط مشترک (تقریب ادیان)
دیپلماسی قرآنی تنها به دنبال انسجام درونی جهان اسلام نیست، بلکه به طور فعال برای ایجاد تفاهم با سایر ادیان، به ویژه ادیان ابراهیمی، تلاش میکند. قرآن یک دعوتنامه تاریخی برای گفتگو صادر کرده است: «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَیٰ کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ...» (سوره آل عمران، آیه ۶۴)؛ «بگو ای اهل کتاب، بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است بایستیم: اینکه جز خدای یگانه را نپرستیم...». این آیه، یک شاهکار دیپلماتیک است که به جای تمرکز بر اختلافات، خواستار تمرکز بر اشتراک عظیم توحیدی میشود. برجسته کردن جایگاه رفیع حضرت مریم سلاماللهعلیها که یک سوره کامل به نام ایشان است و تکریم شخصیت حضرت عیسی علیهالسلام در قرآن، نمونههای عملی همین راهبرد وحدتآفرین هستند که میتوانند فعالیتهای اهانتآمیز و تفرقهافکنانه را خنثی کنند.
اصل عدالت و رفتار منصفانه با دیگران
این دیپلماسی، بر پایه عدالت حتی در برابر غیرمسلمانانی که سر جنگ ندارند، استوار است. آیه «لَّا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوکُم مِّن دِیَارِکُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ» (سوره ممتحنه، آیه ۸) یک اصل طلایی در روابط بینالملل است. این آیه به صراحت مسلمانان را به نیکی کردن و رفتار عادلانه با کسانی که علیه آنها نجنگیدهاند، فرا میخواند. این منطق، پایه و اساس روابط صلحآمیز و احترام به حاکمیت و استقلال کشورهاست.
مقابله با اسلامهراسی با زبان قرآن
در سالهای اخیر، حملات رسانهای و توهینهای گسترده علیه قرآن و پیامبر اسلام(ص) در برخی جوامع غربی، آسیبهای جدی به چهره اسلام وارد کرده است. اما پاسخ به این رفتارها، نه با خشونت و تقابل، بلکه از مسیر دیپلماسی قرآنی میتواند مؤثرتر باشد.
قرآن خود، در برابر دشمنیها، دعوت به صبر، گذشت، و اخلاق برتر دارد:
«وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَلَا السَّیِّئَةُ ۚ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» (فصلت، ۳۴)
در برابر بدی، نیکی کن تا دشمن به دوستی بدل شود.
با ترویج معارف قرآنی از طریق هنر، رسانه و آموزشهای بینالمللی، میتوان چهرهای واقعی، انسانی و جذاب از اسلام به نمایش گذاشت و ذهنیتهای منفی را اصلاح کرد.
دیپلماسی قرآنی صرفاً یک ایده تزئینی یا پروژه تبلیغاتی نیست؛ بلکه راهکاری عملی، تمدنساز و اخلاقمحور است که اگر بهدرستی پیاده شود، میتواند بخشی از بحرانهای سیاست جهانی را التیام بخشد. به کارگیری این ظرفیت عظیم، وظیفهای است که امروز بیش از هر زمان دیگری بر دوش اندیشمندان، سیاستمداران و فعالان فرهنگی جهان اسلام سنگینی میکند.
از نگاه قرآن، هدف تعامل با دیگران، دعوت به حقیقت، حفظ کرامت انسانی و تأمین عدالت است. در عصر جهانی شدن، این آموزهها میتوانند پایههای نوعی سیاست خارجی مبتنی بر معنویت، عقلانیت و صلح را شکل دهند؛ سیاستی که نه از سر ضعف، بلکه با اقتدار نرم، قلبها را تسخیر میکند.




پیام شما به ما