خانواده یکی از ارکان اصلی جامعه است که در برابر بسیاری از آسیبهای اجتماعی نقش محافظ دارد. اگر بر پایه آرامش، محبت و همدلی بنا شود، میتواند به امنیت و ثبات جامعه کمک کند. اما با تضعیف یا فروپاشی آن، آسیبهای اجتماعی افزایش مییابد.
اختلاف میان همسران دلایل گوناگونی دارد؛ از جمله نیت نادرست در آغاز زندگی مشترک، مشکلات مالی، نبود اعتماد، چشموهمچشمی، عصبانیت، پنهانکاری، دروغ، پرخاشگری، لجاجت و خودبینی. قرآن کریم با اشاره دقیق به اختلافات خانوادگی، راهکارهایی روشن و کاربردی برای حل آنها ارائه داده است. بهطور طبیعی، در هر زندگی مشترک اختلافاتی پیش میآید، چرا که زن و شوهر از خانوادهها و پسزمینههای فکری متفاوتی برخوردارند.
کنترل خواستههای نفسانی، کنار گذاشتن خودمحوری و غرور، نهتنها مانع شکلگیری تنشهای زناشویی میشود، بلکه میتواند در بهبود روابط و بازگشت آرامش بین زوجین هم مؤثر باشد. گاهی هر دو طرف نسبت به یکدیگر دلخوریهایی دارند، اما هیچکدام حاضر نیستند از مواضع خود کوتاه بیایند یا قدمی برای تفاهم بردارند، و همین سرسختی مانع حل اختلاف میشود.
در موارد اختلاف میان زوجین، این دادگاهها باید با بهرهگیری از داورانی از بستگان دو طرف، برای اصلاح روابط تلاش کنند
گاهی پیش میآید که یکی از زوجین از مسئولیتهای خود سرپیچی کند؛ مثلاً زن از انجام وظایف زناشویی امتناع ورزد (نساء، ۳۴) یا در نبود او حافظ مال و احترام خانواده باشد. از سوی دیگر، مرد نیز ممکن است از پرداخت نفقه و رفتار شایسته با همسر خود خودداری کند.
راهکار قرآن در حل اختلافات خانوادگی
خداوند در قرآن کریم برای رفع اختلافات بین همسران و ایجاد آرامش در خانواده راهکارهایی ارائه داده است که به آنها میپردازیم.
- صلح و سازش: صلح یعنی زوجین طوری رفتار کنند که همیشه میانشان آشتی برقرار باشد. خداوند در قرآن میفرماید: وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِن بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْراضًا فَالَ جُنَاْحَ عَلَیْهِمَا أَن یُصْلِحَا بَیْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَیْرٌ وَأُحْضِرَتِ األَنفُسُ الشُّحَّ وَإِن تُحْسِنُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ اللّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا(نساء، ۳۵)؛ اگر زنی بترسد که شوهرش نسبت به او سرکشی یا دوری پیش آورد، هیچ اشکالی ندارد که هر دو برای اصلاح و آشتی میان خود طرحی بریزند؛ چرا که آشتی بهترین راه است. نفس آدمی به بخل و خساست متمایل است، اما اگر نیکی و پرهیزگاری پیشه کنید، خداوند بر اعمالتان آگاه است. این آیه، سه بار بر اهمیت صلح تأکید میکند و در نهایت، آن را برترین خیر معرفی مینماید.
یکی از بهترین راهها برای رفع اختلافات، برقراری صلح و سازگاری میان زن و شوهر است. زوجینی که در بیشتر مسائل با یکدیگر هماهنگ باشند، کمتر دچار تنش و دعوا میشوند. اگر این همکاری و تفاهم همیشگی باشد، بسیاری از مشکلات به حداقل میرسند. در چنین شرایطی، اعتماد بین آنها نه تنها کاهش نمییابد، بلکه روزبهروز قویتر میشود و حتی مسائل مالی نیز کمکم کمرنگ میگردند.
- گذشت از برخی حقوق خود: اگر زنی احساس کند که شوهرش از او رویگردان شده یا رفتارش نشانه ناسازگاری و طغیان است، اشکالی ندارد که برای حفظ زندگی مشترک با یکدیگر به توافق برسند؛ حتی اگر یکی از طرفین، بخشی از حقوقش را برای ایجاد صلح نادیده بگیرد؛ چنین مصالحهای از جدایی بهتر است، هرچند ممکن است انسانها بهطور طبیعی در این موقعیتها دچار بخل و تنگنظری شوند. اگر با نیت خیر و پرهیزکاری گذشت کنید، خداوند از همه اعمالتان آگاه است. پس بهتر است اختلافها را پیش از شدت گرفتن، با تدبیر و گذشت مدیریت کرد. گاهی چشمپوشی از برخی حقوق برای حفظ خانواده، ارزشمندتر از پافشاری بر آنهاست. تمایل به طلاق نباید راهحل اول باشد.
سخنان شوهر اگر با مهربانی و صداقت همراه باشد، اثرگذارترین روش برای اصلاح همسر است. مرد اگر در برابر رفتار نادرست همسرش، خویشتنداری کند و با نرمی و محبت برخورد نماید، در اکثر موارد این برخورد، دلخوریها را به صمیمیت و همراهی تبدیل میکند
- اعتماد به یکدیگر: اعتماد متقابل یکی از پایههای اساسی زندگی مشترک است. خداوند میفرماید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ(توبه، ۱۱۹)؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، تقوای خدا پیشه کنید و همراه راستگویان باشید.
اعتماد در زندگی به معنای بیتوجهی یا غفلت از هم نیست، بلکه اطمینانی آگاهانه است که ریشه در عشق صادقانه و احترام عمیق دارد. زوجین باید در ایجاد این اعتماد بکوشند؛ صداقت در گفتار و رفتار، این اطمینان را تقویت میکند، اما دروغ میتواند بنیان خانواده را متزلزل کند.
- فرمانبرداری از مرد: خداوند میفرماید: الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ... »(نساء، ۳۴)؛ خداوند مردان را به دلیل برتریهایی که به برخی داده و مسئولیت تأمین مالی خانواده، سرپرست زنان قرار داده است. زنانی که صالحاند، فرمانبردارند و در غیاب شوهر، پاکدامن و وفادار میمانند. این فرمانبرداری و حفظ حرمت خانواده از مهمترین ویژگیهای همسران خوب است.
آیهالله جوادی آملی در ذیل این آیه میگوید: خداوند مردان را مسئول تامین وضعیت اقتصادی خانواده قرار داده است و از این جهت زن و فرزندان زیر بال حمایت مرد هستند. و مرد مدیر خانواده. به این دلیل یکی از راههای حل اختلافات گوشفرادادن به نظرات مرد است. البته زنایی هستند که از هر لحاظ از مرد در مدیریت خانواده برتر هستند اما خداوند برای صادر کردن حکم، عموم مردم را در نظر میگیرد.
- مهربانیکردن مرد به همسرش: خداوند به مرد سفارش میکند که: «فَعِظُوهُنَّ» (نساء، ۳۴)؛ یعنی در برابر نافرمانی همسر، ابتدا با گفتوگویی آرام و همراه با خیرخواهی وارد شوید. زیرا سخنان شوهر اگر با مهربانی و صداقت همراه باشد، اثرگذارترین روش برای اصلاح همسر است. مرد اگر در برابر رفتار نادرست همسرش، خویشتنداری کند و با نرمی و محبت برخورد نماید، در اکثر موارد این برخورد، دلخوریها را به صمیمیت و همراهی تبدیل میکند. البته در این مسیر، داشتن صبر، ایمان و تقوای مرد نقش بسیار مهمی دارد.
- انتخاب داوری صالح در دادگاه خانوادگی: قرآن کریم برای جلوگیری از تشدید اختلافات میان زن و شوهر راهکاری حکیمانه ارائه میدهد: وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَیْنِهُمَا فَابْعَثُوا حَکَمًا مِّنْ أَهْلِهِ وَحَکَمًا مِّنْ أَهْلِهَا إِن یُرِیدَا إِصْلَاحًا یُوَفِّقِ اللَّهُ بَیْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا خَبِیرًا(نساء، ۳۵)؛ اگر ترس آن میرود که رابطه زن و شوهر به اختلاف و جدایی کشیده شود، باید داوری از خانواده مرد و داوری از خانواده زن تعیین شود. اگر هر دو طرف نیت اصلاح داشته باشند، خداوند دلهایشان را به یکدیگر نزدیک خواهد کرد؛ چرا که او دانا و آگاه است.
زوجین باید در ایجاد اعتماد بکوشند؛ صداقت در گفتار و رفتار، اطمینان را تقویت میکند، اما دروغ میتواند بنیان خانواده را متزلزل کند
این آیه نوعی سیستم داوری خانوادگی را پیشنهاد میدهد که هدف آن پیشگیری از طلاق و فروپاشی خانواده است. این داوران باید از نزدیکان مورد اعتماد باشند تا حرفها در فضای امن خانوادگی بماند و بیدلیل به بیرون درز نکند. در حقیقت، قرآن تأکید دارد که حل اختلافات باید با سرعت، صداقت و درونخانوادگی انجام شود؛ چراکه زن و شوهر همچون یک جان در دو بدناند، و جدایی باید آخرین راه باشد، نه اولین انتخاب.
در این آیه، وظیفه دادگاههای خانواده نیز بهروشنی مشخص میشود. در موارد اختلاف میان زوجین، این دادگاهها باید با بهرهگیری از داورانی از بستگان دو طرف، برای اصلاح روابط تلاش کنند. ارتباط عاطفی میان زن و خانوادهاش، و مرد با نزدیکانش، میتواند در کاهش تنش و رسیدن به تفاهم نقش مؤثری ایفا کند. این روش، همافزایی عاطفه و منطق را در حل مشکلات خانوادگی به همراه دارد.
اگر زن و شوهر به توصیههای قرآن در برخورد با اختلافات عمل کنند، حل بسیاری از مشکلات برایشان آسانتر خواهد شد. اختلاف در زندگی مشترک امری طبیعی است، اما آنچه اهمیت دارد، شیوه برخورد با این اختلافهاست. رفتار نادرست در مواجهه با تعارضها میتواند آسیبزا باشد، نه خود اختلاف.
بهترین راهحل، رویکردی منطقی و اصولی است؛ یعنی زوجین باید زمان و مکان مناسبی برای گفتوگو انتخاب کنند، احساسات خود را صادقانه و بدون خشم بیان نمایند، از تحقیر و توهین پرهیز کرده و دقیقاً موضوع مورد اختلاف را مشخص کنند. همچنین باید به خواستههای یکدیگر توجه کنند تا به درک متقابل برسند.
پیام شما به ما