قرآن کریم انسان را موجودی با فطرتی خداجو معرفی میکند: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ» (روم، ۳۰)؛ «پس با گرایش به حقّ، به این دین [توحیدی] روی بیاور، با همان فطرت الهی که مردم را برآن آفریده است. آفرینش خدا تغییرپذیر نیست. این است آن آیین راست و درست، ولی بیشتر مردم نمیدانند»
این آیه شریفه بیانگر آن است که گرایش به توحید و معنویت در نهاد آدمی به ودیعه گذاشته شده است. خانواده، اولین محیطی است که این بذر فطری میتواند در آن جوانه زده و رشد کند یا خدای ناکرده، غبار غفلت بر آن بنشیند. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نیز میفرمایند: «هر نوزادی بر فطرت (اسلام) زاده میشود، پس این پدر و مادر او هستند که او را یهودی، نصرانی یا مجوسی میکنند.» (عدة الداعی و نجاح الساعی، ج ۱، ص ۳۳۲) این حدیث، مسئولیت خطیر والدین در هدایت یا انحراف فرزند از مسیر فطرت را نشان میدهد. اما خانواده چگونه باید این رسالت خطیر را انجام دهد؟
الگوپذیری: مؤثرترین شیوه انتقال ارزشها
کودکان و نوجوانان بیش از آنکه از گفتار والدین تأثیر پذیرند، از رفتار آنان الگو میگیرند. اگر والدین در عمل به آموزههای دینی پایبند باشند، نماز را در اول وقت اقامه کنند، به تلاوت قرآن اهتمام ورزند، در رفتار اجتماعی صداقت و امانتداری پیشه کنند و اخلاق نیکو داشته باشند، فرزندان نیز به طور ناخودآگاه این ارزشها را درونی میکنند. امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند: «مَنْ نَصَّبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ» (نهج البلاغه، حکمت ۷۳)؛ "کسی که خود را پیشوای مردم قرار میدهد، باید پیش از آموزش دیگران، به آموزش خود بپردازد و تربیت او با رفتارش، پیش از تربیتش با زبانش باشد. " این اصل در محیط خانواده مصداق بارزتری دارد. والدین، اولین امامان و الگوهای فرزندان خود هستند.
قرآن کریم نیز با تاکید بر نقش تربیتی والدین، نمونههایی زنده و الهامبخش از خانوادههای دینمحور را به تصویر میکشد. از جمله میتوان به گفتوگوهای پرمغز حضرت لقمان با فرزندش اشاره کرد که نمونهای روشن از تربیت دینی در قالب محبت، حکمت و راهنماییهای عملی است:
«یَا بُنَیَّ لَا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ»
«پسرم! برای خدا شرک میاور که شرک، ستمی بزرگ است.» (لقمان: ۱۳)
این آیه نشان میدهد که اولین و اساسیترین گام در تربیت دینی، پرورش توحید در جان کودک است. ادامهی گفتوگوی لقمان با فرزندش، نکات مهمی درباره نماز، اخلاق، تواضع، صبر، و ارتباط با مردم دارد که همگی عناصر کلیدی هویت دینیاند. نکته جالب توجه آن است که این آموزهها در فضای صمیمانه خانواده شکل میگیرند، نه از طریق تحکم بیرونی یا اجبار اجتماعی.
از سوی دیگر، در سوره تحریم، قرآن با معرفی دو زن بهشتی (همسر فرعون و مریم) و دو زن جهنمی (همسر نوح و همسر لوط)، نشان میدهد که خانواده میتواند هم بستری برای رشد معنوی باشد و هم زمینهای برای سقوط. اما در نهایت، تأثیر مستقیم خانواده در شکلگیری گرایشهای دینی انکارناپذیر است.
تاکید بر نقش پدر در تقویت هویت دینی فرزندان
قرآن کریم مسئولیت تربیت دینی اعضای خانواده را بر عهده سرپرست آن، بهویژه پدر، قرار داده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ» (تحریم، ۶)؛ "ای کسانی که ایمان آوردهاید، خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست، نگاه دارید. " این "نگاه داشتن" صرفاً به معنای تأمین نیازهای مادی نیست، بلکه شامل تربیت صحیح دینی و اخلاقی برای مصون ماندن از آتش گمراهی و عذاب اخروی است. امام سجاد علیهالسلام در رساله حقوق، حق فرزند بر پدر را اینگونه بیان میدارند: «و اما حق فرزندت بر تو، آن است که بدانی او از توست و در این دنیای زودگذر، نیک و بدش به تو نسبت داده میشود و تو مسئول سرپرستی او در ادب نیکو، راهنماییاش به سوی پروردگارش و یاری کردنش بر طاعت او در مورد خودت و خودش هستی؛ پس بر این کار پاداش داده شده و (در صورت کوتاهی) مجازات خواهی شد.»
تربیت دینی از کودکی
در منابع روایی نیز بر اهمیت تربیت دینی از همان سالهای نخست زندگی تأکید شده است. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرماید:
«هر کس صاحب فرزندی شد، در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه بگوید که این کار، پناهی در برابر شیطان است.» (الأشعثیات، ج۱، ص۳۲)
این حدیث نشاندهنده آغاز هویتسازی دینی حتی از لحظه تولد است.
تربیت، نه تعلیم صرف
یکی از چالشهای تربیت دینی در خانوادههای معاصر، تمرکز بیش از حد بر آموزش رسمی و غفلت از تربیت عملی و زیسته است. هویت دینی چیزی نیست که صرفاً با کلاس و کتاب منتقل شود؛ بلکه بیش از آن، در رفتار و الگوهای والدین تجلی مییابد. امام صادق علیهالسلام میفرماید:
«کُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ»
«مردم را بدون زبان، دعوت کنید (یعنی با عمل و رفتار خود).» (کافی، ج۲، ص۷۸)
کودک با مشاهده نماز خواندن پدر، صداقت مادر، مهربانی در گفتار، و احترام متقابل در فضای خانه، دیانت را زندگی میکند، نه فقط میآموزد. این همان چیزی است که از آن بهعنوان "تربیت تأثیری" یاد میشود، در برابر "تربیت تبلیغی".
مهارتهای ارتباطی خانواده و نقش عاطفه
تربیت دینی، نه با اجبار، بلکه با محبت و ارتباط مؤثر پیش میرود. روایتی از پیامبر صلیاللهعلیهوآله نقل شده است:
«احبوا الصبیان و ارحموهم و اذا وعدتموهم شیئا ففوا لهم فانهم لایدرون الا انکم ترزقونهم»
«کودکان را دوست بداریدوبه آنها مهربانی کنید وهر گاه به آنها وعده دادید، وفا کنید؛ زیرا آنها شما را روزی دهنده خود می دانند.» (اصول کافی، ج ۶، ص ۴۹، ح ۳)
این نگاه رحیمانه، زمینهساز پذیرش گفتار دینی از سوی کودک است. بر خلاف برخی تصورات سنتی، اقتدار تربیتی با محبت منافاتی ندارد. بلکه اتفاقاً عاطفه سالم، بستری برای رشد معنوی فراهم میآورد.
هویت دینی در برابر چالشهای معاصر
در دنیای امروز، که رسانه، مدرسه، دوستان و فضای مجازی در شکلگیری هویت نوجوانان و جوانان نقش پررنگی یافتهاند، اهمیت خانواده بیشتر به چشم میآید. اگر خانواده نتواند نقش فعالی در هویتسازی دینی ایفا کند، این میدان خالی بهسرعت توسط عوامل دیگر پر میشود؛ گاه با محتوایی در تضاد با آموزههای اسلامی.
در چنین شرایطی، خانواده باید هم به ابزارهای نوین تربیتی مجهز باشد و هم به نیازهای روانشناختی و معنوی فرزندان توجه کند. تربیت دینی، بیش از آنکه تزریق اطلاعات باشد، نیازمند فضایی است که در آن نوجوان احساس امنیت، ارزشمندی، و معنا کند. خانواده دینی موفق، خانوادهای است که فرزند را در کشف پاسخهای بزرگ زندگی یاری کند، نه صرفاً در کنترل رفتارش.
پیام شما به ما