سبک فرزندپروری والدین از پایههای اساسی شکلگیری دلبستگی، تنظیم هیجانی و توسعهٔ توانمندیهای شناختی–اجتماعی نوزاد محسوب میشود. تحقیقات و مطالعات مختلف نشان دادهاند که سه سبک اصلی «مقتدر»، «سهلگیر» و «مستبد» هر یک بهگونهای متفاوت بر تعاملات اولیه والد و کودک و به دنبال آن بر سلامت روانی و رفتاری کودک تأثیر میگذارند.
والدین مقتدر
والدین مقتدر با ترکیب محکمِ درخواستگری و پاسخگویی بالا شناخته میشوند؛ به این معنی که آنها خواستهها و قواعد روشنی برای نوزاد تعریف میکنند و همزمان با همدلی و توجه به نیازهای عاطفی و جسمانی او، توضیح دلایل این قواعد را نیز در ارتباط چهرهبهچهره منتقل میکند. در عمل، این والدین ضمن حفظ روتینهای منظم خواب و تغذیه، به گریهٔ نوزاد بهسرعت و با لحن آرامشبخش پاسخ میدهند و از طریق بازیهای تعاملی و گفتوگوهای مشوقِ رشد، استقلال تدریجی او را در چهارچوب حمایتی تقویت میکنند. پژوهشها نشان دادهاند که این شیوهٔ فرزندپروری منجر به شکلگیری دلبستگی ایمن میشود؛ بهطوری که کودک در مواجهه با چالشها احساس اعتماد و امنیت میکند و مهارتهای خودتنظیمی هیجانی در او تقویت میگردد.
والدین سهلگیر
در سبک سهلگیر، والدین پاسخگویی بالایی نسبت به نیازهای لحظهای کودک دارند اما حد و ضابطهٔ مشخصی برای رفتار او تعیین نمیکنند؛ به عبارت دیگر، آنها درخواستگری کمی دارند و اغلب نقش دوستانه به خود میگیرند تا مرجع قانونی. این والدین ممکن است بدون حفظ روتین منظم به گریهٔ نوزاد پاسخ بدهند. برای مثال با آوردن اسباببازی یا تنوع در محیط اما کمتر تلاشی برای آموزش نظم یا تنظیم الگوهای رفتار بلندمدت کودک میکنند. در نتیجه، کودکی که در این شرایط رشد مییابد، هرچند ممکن است از محبت و توجه والدین بهرهمند باشد، با چالشهایی در ثبات دلبستگی و یادگیری مهارتهای خودتنظیمی هیجانی مواجه میشود و ممکن است احساس سردرگمی یا ناپایداری عاطفی را تجربه کند.
والدین مستبد
والدین مستبد از درخواستگری بالا اما پاسخگویی پایین برخوردارند؛ به این معنا که قواعد سخت و جامدی وضع میکنند اما توضیح و فضایی برای بیان احساسات و نیازهای کودک نمیدهند و بیشتر از مجازات یا تنبیه برای کنترل رفتار استفاده میکنند. در نحوهٔ تعامل با نوزاد، این والدین ممکن است روتین تغذیه و خواب را بهصورتی خشک و بدون توجه به علائم گرسنگی یا خستگی کودک به اجرا بگذارند و هنگام گریه یا نیاز عاطفی، واکنشهای سرد یا بیتفاوت نشان دهند؛ واکنشی که از دید کودک شبیه به رد شدن احساسات اوست. تحقیقات نشان میدهد که این سبک فرزندپروری غالباً منجر به دلبستگی ناایمن اجتنابی و مشکلات در یادگیری مهارتهای مقابله با استرس میشود.
تأثیرات کلی بر نوزاد
بررسیهای گوناگون حاکی از آن است که والدین مقتدر بیشترین تأثیر مثبت را بر سلامت روانی و عاطفی نوزاد دارند؛ کودکان در این شرایط دارای دلبستگی ایمن، مهارتهای خودتنظیمی هیجانی قوی و انگیزهٔ مستقل برای کشف محیط میشوند. در مقابل، والدین سهلگیر با فقدان ساختار و ثبات رفتاری، هرچند عزتنفس لحظهای کودک را تأمین میکنند، اما نتیجهاش دلبستگی ناایمن متزلزل و مشکلات در تنظیم احساسات است. نهایتاً والدین مستبد با سردی هیجانی و تاکید بر پایبندی به قوانین خشک، زمینهساز دلبستگی ناایمن اجتنابی و ناتوانی کودک در مدیریت استرسها و احساسات میشوند.
در نهایت مطالعات کلیدی در حوزهٔ فرزندپروری به ما میآموزند که ایجاد تعادل میان قاطعیت و همدلی—یعنی سبک مقتدر—مناسبترین بستر را برای رشد نوزاد فراهم میآورد. برای نیل به این هدف، پیشنهاد میشود والدین:
- روتینهای مشخص مانند زمانهای منظم خواب و تغذیه را با درنظر گرفتن نیازهای فردی کودک تنظیم کنند.
- پاسخدهی همدلانه را سرلوحهٔ رفتار خود قرار دهند و به گریه یا علائم نوزاد با آرامش و توجه پاسخ دهند.
- توضیح دلایل ساده برای قوانین و محدودیتها ارائه دهند تا کودک ضمن درک چارچوبها، احساس امنیت کند.
- فضای کنترلشدهای برای استقلال کودک مهیا کنند تا او بتواند در چهارچوبی امن مهارت تصمیمگیری و کنجکاوی را تمرین کند.
پیام شما به ما