حتماً دیدهاید یا شاید برای فرزند خودتان پیش آمده باشد؛ روزهای اول مدرسه با کیف و کفش نو پر از ذوق و شوق وارد کلاس میشود، با هیجان از معلم و نیمکت حرف میزند. اما چند روز بعد همان کودک صبحها بهانه میآورد، از دلدرد و سردرد میگوید یا پشت در مدرسه اشک میریزد. این تغییر ناگهانی از شوق به دلشوره، تجربهای مشترک در میان بسیاری از کلاساولیهاست؛ تجربهای که اگر خوب فهمیده نشود، میتواند هم برای کودک و هم برای والدین سخت و خستهکننده باشد.
شروع مدرسه یک گذار مهم رشدی است که بهدلیل تغییر در محیط، روتین و توقعات، میتواند تجربهٔ پیچیدهای برای کودک و خانواده باشد. بسیاری از والدین پیشبینی میکنند که ذوق روزهای آغازین دوام خواهد داشت؛ اما مشاهدهٔ روزمره نشان میدهد که برای تعداد قابلتوجهی از دانشآموزان، ذوق جای خود را به استرس و دلشوره میدهد.
چرا ذوق اولیه به اضطراب تبدیل میشود؟
تضاد انتظارات و واقعیت: کودک نخست فقط جنبههای جذاب را میبیند؛ ذوق فضای جدید و لوازم نو را دارد، اما پس از ورود به کلاس با قوانین، زمانبندی، ایستایی طولانی و ساختار جدید روبهرو میشود.
رفتار والدین: پیامهای نگرانکننده یا فشار برای موفقیت فوری میتواند اضطراب را تقویت کند. بهعکس، حمایت همدلانه و پیشبینیپذیری کمککننده است.
سبک معلمی و فضای کلاس: معلمی با لحن خشک یا بازخورد منفی احتمال ترس را افزایش میدهد؛ کلاسهای بازیمحور و تدریج در معرفی قوانین سازگارکنندهاند.
اضطراب جدایی: دوری طولانی از والدین برای کودکانی که پیش از مدرسه بیشتر در خانه بودهاند، چالشساز است.
ترس از ناکارآمدی اجتماعی: سؤالهای «نکنه بلد نباشم؟» یا «اگر دیگران بخندن چهجور میشه؟» موجب پیشبینی تهدید میشود.
فرسودگی فیزیکی-روتینی: تغییر ساعت خواب، صبحانه ناقص یا خستگی میتواند تحمل کودک را کاهش دهد و نشانهای اضطرابی را تشدید کند.
پیشینهٔ فردی کودک: کودکان حساس، کمخواب یا دارای پیشینهٔ اضطرابی، در معرض خطر بیشتر هستند.
زنگ خطرهایی که نباید نادیده گرفت
رفتاری: مقاومت برای رفتن به مدرسه، گریه هنگام خداحافظی، بهانهجویی، فرار یا لجباز شدن ناگهانی.
جسمانی: سردرد، دلدرد، تهوع موقتی، خوابآشفته یا افت اشتها.
عاطفی و شناختی: تمرکز کم، بیحوصلگی در بازی، احساس ناتوانی یا ترس مداوم.
اجتماعی: کنارهگیری، ناتوانی در برقراری دوستی یا واکنشهای پرخاشگرانه که ریشه در اضطراب دارد.
اگر بیتوجه بماند چه میشود؟ نگرانکنندهترین ریسکها شامل افت انگیزهٔ یادگیری، تثبیت دیدگاه منفی نسبت به مدرسه، تقویت راهبردهای اجتنابی و در مواردی بروز اختلالات اضطرابی مزمن یا مشکلات خواب است. بنابراین مداخلهٔ زودهنگام مهم است.
چه زمانی باید به متخصص مراجعه کرد؟ اگر بعد از دو تا چهار هفته علائم شدید (ناتوانی در شرکت در کلاس، افت قابلتوجه تحصیلی، یا نشانههای جسمانی مزمن) ادامه داشت، یا اگر اضطراب روزافزون بود، مشاورهٔ کودک یا ارجاع تخصصی پیشنهاد میشود.
والدین چه کار کنند تا مدرسه برای کودک امن شود؟
پذیرش احساس کودک: با جملاتی مثل «میفهمم که این برات سخته» یا «میدونم روزهای اول سختن؛ با هم یک نقشهٔ کوچک برای روزت میسازیم.» با کودک همدلی کنید، نه انکار یا تسکین سطحی.
روتین روشن و پایدار: ساعت خواب و بیداری، صبحانهٔ ثابت و آمادهسازی کیف از شب قبل. روتین کاهش اضطراب را پیشبینیپذیر میکند. همجنین چنین پیشنهادهایی مثل «هر شب یه چیز خوب که تو مدرسه دیدی بنویس تا ببینیم چقدر چیزای خوب هست.» برای کودک جذاب است.
تدریجی کردن جدایی: همراهی کوتاه تا درِ کلاس در روزهای اول، سپس فاصلهگرفتن تدریجی تا افزایش استقلال.
بازیمحوری در خانه: ۱۰–۱۵ دقیقه بازی مدرسهنمایی روزانه برای تمرین نشست، پرسش و پاسخ و خداحافظی.
تقویت مهارتهای اجتماعی: بازیهای گروهی و دیدار کنترلشده با همکلاسیها قبل از مدرسه (در صورت امکان).
تمرکز بر تلاش، نه نتیجه: تشویق به ریسکهای کوچک و تحسین فرایندِ یادگیری نه صرفاً نمره.
آموزش مهارتهای سادهٔ تنظیم هیجان: تمرین تنفسآرام، شمارش تا پنج و داشتن یک شیء آرامشبخش کوچک در کیف.
مراقبت جسمی: اطمینان از خواب کافی، وعدهٔ صبحانهٔ مقوی و زمانهای استراحت کوتاه.
اگر معلم هستید این موارد را لحاظ کنید
ایجاد فضای امن و پیشبینیپذیر: قوانین ساده و قابل فهم، استفاده از نقشهٔ روزانهٔ تصویری برای کودکان.
شروع با فعالیتهای بازیمحور: کاهش درصد نشست طولانی در هفتهٔ اول و افزایش تدریجی فعالیتهای رسمی.
بازخورد مثبت و ترمیم اشتباه: جلوههای اصلاحی هنگام خطا (مثلاً «آفرین که تلاش کردی»)، نه تحقیر.
گروههای همیارانۀ کوچک: کارهای گروهی با نقشهای روشن برای افزایش تعلق و مهارتهای اجتماعی.
ارتباط مستمر با والدین: گزارشهای کوتاه روزانه یا تماسهای تلفنی کوتاه برای اطلاعرسانی و همفکری.
ذوق اولیهٔ مدرسه طبیعی و ارزشمند است؛ اما گذار به شرایط جدید میتواند اضطرابآور شود. با آگاهی والدین، رویکرد تدریجی و بازیمحور معلمان و سیاستهای مدرسه محور، میتوان این گذار را نرم و سازنده کرد. مداخلهٔ زودهنگام مانع تبدیل اضطراب گذرا به مشکل پایدار میشود.




پیام شما به ما