در روزگاری که مشاوره هنوز رفتاری عادی نشده و روان‌درمانی، حتی در میان تحصیل‌کردگان، گاهی با بدبینی و تردید همراه است، واژه‌ها می‌توانند بی‌صدا و بی‌ادعا نقش مراقب را ایفا کنند.  

نگین روزبهانی
شنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۴
کتاب‌ تراپی

مسیرهایی که به واژه ختم می‌شوند
کتاب‌درمانی، ایده تازه‌ای نیست؛ ریشه‌اش به اوایل قرن بیستم در آمریکا برمی‌گردد، زمانی‌که در کتابخانه‌ بیمارستان‌های روانی، کتاب را به‌عنوان راهی برای آرام‌کردن ذهن بیماران به کار گرفتند. حالا در کشورهایی مثل بریتانیا، این روش جدی‌تر شده؛ مجموعه‌ای از کتاب‌های خاص را برای درمان افسردگی، اضطراب یا سوگ تجویز می‌کنند و نتایج هم امیدوارکننده بوده.

کتاب‌ تراپی

چرا کتاب و نه رسانه‌های دیگر؟
برخلاف ویدیو یا صوت، کتاب مجال تجربه‌ عمیق‌تری را فراهم می‌کند؛ تجربه‌ای که در آن خواننده، با تخیل خود جهانی را می‌سازد، صحنه‌ها را مجسم می‌کند و درون شخصیت‌ها زندگی می‌کند. این مشارکت فعال، همان چیزی‌ست که کتاب‌درمانی را از مصرف صرف محتوای روان‌شناختی جدا می‌کند.

کتاب‌ تراپی

همدلی درمانگرانه
وقتی در دل یک رمان، بخشی از اضطراب خود را در شخصیت اصلی می‌بینیم، یا وقتی در یک داستان کوتاه، تنهایی‌مان شکل می‌گیرد و معنا پیدا می‌کند، اتفاقی می‌افتد که در روان‌درمانی آن را «همدلی درمانگرانه» می‌نامند. همین فرایند همذات‌پنداری‌ست که به تخلیه هیجانی، شناخت بهتر هیجانات، و در برخی موارد اصلاح نگرش‌ها منجر می‌شود.  

کتاب‌ تراپی

چه بخوانیم که درمان شویم؟
هیچ فهرست جهانی و ثابتی برای کتاب‌درمانی وجود ندارد. آنچه مؤثر است، به تجربه زیسته‌ فرد، علاقه‌مندی‌ها، و وضعیت روانی‌اش بستگی دارد. مشاورانی که به این حوزه تخصص دارند، گاه با پرسش‌هایی درباره پیشینه زندگی، وضعیت هیجانی و حتی ترجیحات ادبی فرد، کتاب‌هایی را پیشنهاد می‌کنند که به زبان همان فرد نزدیک‌تر باشد.

کتاب‌ تراپی

برچسب‌ها

پیام شما به ما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدیدها

پربحث‌ها