جابر بن عبدالله انصاری، صحابی دلداده پیامبر صلیاللهعلیهوآله، مردی جانسپار راه حق و نگهبان بیادعای اسلام بود. او حدود ۱۵ سال پیش از آنکه پیامبر به مدینه هجرت کند، در این شهر چشم به جهان گشود؛ در دامان خاندانی ریشهدار از قبیله خزرج. پدرش، عبدالله بن عمرو، از پیشگامان ایمان بود؛ کسی که پیش از طلوع خورشید اسلام در مدینه، دل به پیام پیامبر سپرد و به حق پیوست.
حضور در بیعت رضوان
جابر بن عبدالله انصاری در سن ۱۶ سالگی مسلمان شد و در جریان عقبه دوم که کودکی بیش نبود، همراه پدر، با هفتاد نفری بود که با پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله بیعت کرد و در بیعت رضوان (شجره) شرکت داشت. (المعجم الکبیر، ج۲، ص۱۸۰)
چابر در اکثر غزوهها و سریهها حضور داشت. تعداد این غزوهها به اختلاف ذکر شده است. به روایت خودش، از ۲۷ غزوه پیامبر صلیاللهعلیهوآله در ۱۹ غزوه شرکت داشته است. (تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۱۴) جابر در برخی از سَریّهها نیز حضور داشته است.
نقش جابر در زمان حاکمیت امویان
جابر که دوران پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله را درک کرده و به خوبی با قرآن و سنت آشنا بود، از انحرافها و بدعتهایی که در دوران حکومت امویان رواج یافته بود، سخت دلآزرده بود. گاه آنچنان از شنیدن اخبار تحریف دین رنج میبرد که آرزو میکرد کاش ناشنوا میبود تا این اخبار تلخ را نشنود. (اعیانالشیعة، ج۴، ص۴۶)
جابر پس از شهادت پدرش بهعنوان فرزند شهید، سرپرستی۹ خواهر خود را به عهده گرفت و برای اینکه همسرش نقش مادر را ایفا کند با زن بیوهای به نام سُهَیْمه، ازدواج کرد تا از خواهرانش بهتر سرپرستی کند
زمانی که معاویه به قدرت رسید، تصمیم گرفت منبر پیامبر صلیاللهعلیهوآله را از مدینه به دمشق منتقل کند، اما جابر از جمله کسانی بود که با او دیدار کرد و با سخنانش او را از این کار منصرف کرد. (الغارات، ج۲، ص۶۰۲ـ۶۰۷)
در دورهای دیگر، وقتی حجاج بن یوسف برای مدتی کوتاه به مدینه آمد، با بیرحمی و خشونت به مردم شهر ستم کرد. او حتی بر گردن برخی از یاران پیامبر، از جمله جابر، مانند بردگان مُهر زد. (تاریخ طبری، ج۵، ص۲۳۹) با وجود این اهانتها، جابر تنها به دوری از حجاج و تغییر رفتار با او بسنده کرد و مقابلهای آشکار نکرد. اما در نهایت، در وصیت خود تأکید کرد که حجاج اجازه ندارد بر جنازهاش نماز بگزارد. (تاریخ طبری، ج۶، ص۱۹۵/ ابن عساکر، ج۱۱، ص۲۳۴)
شخصیت روایی
جابر بن عبدالله انصاری احادیث زیادی از پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله نقل کرده است؛ به همین دلیل او را حافظ سنت نبوی و یکی از راویان پرکار حدیث میدانند. (تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۱۳) روایات جابر در منابع روایی، سیره و تاریخ بسیار مورد استفاده قرار گرفته و مورد توجه مذاهب اسلامی بوده است. او در مسائل فقهی نیز صاحب نظر بود و فتوا میداد. (مسند امام احمد بن حنبل، ج۳، ص۴۹۵) همچنین، عالم بزرگ ذهبی، او را مجتهد و فقیه معرفی کرده است. (سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۹۱-۱۹۲)
جابر علاوه بر روایت مستقیم از پیامبر، از صحابه و برخی تابعین نیز حدیث نقل کرده است. از جمله کسانی که جابر از آنها روایت کرده میتوان به امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهالسلام، طلحه، عماریاسر و معاذ بن جبل اشاره کرد. (الطبقات الکبری، ج۲، قسم ۲، ص۱۲۷)
امام باقر، امام صادق و امام کاظم علیهمالسلام نیز برخی احادیث نبوی را که از جابر نقل شده، البته به نقل از امام باقر علیهالسلام بیان کردهاند.
جابر خصوصیات خاصی داشت که به برخی از آنها اشاره میکنیم.
نسخهبرداری از حدیث لوح
حضرت زهرا علیهاالسلام لوح سبزرنگی را که خداوند به رسول اکرمصلیاللهعلیهوآله داده بود را به جابر داد تا ببیند. در این لوح، نام همه ائمه اطهار تا امام زمان علیهمالسلام ثبت شده است. جابر از روی آن لوح نسخهبرداری کرد و در نزد خود نگاه داشت. (الکافی، ج۱، ص۵۲۷)
جابر بن عبدالله انصاری جزو ۱۲ نفر از نُقَبای انصار بود که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله از میان ۷۵ نفر از سران اوس و خزرج، دوازده نفر را بهعنوان قائم مقام انتخاب کرد تا مسئولیت هدایت و نظارت بر قوم خود را در مدینه بر عهده گیرند
ازدواج با یک زن بیوه
جابر پس از شهادت پدرش بهعنوان فرزند شهید، سرپرستی۹ خواهر خود را به عهده گرفت و برای اینکه همسرش نقش مادر را ایفا کند با زن بیوهای به نام سُهَیْمه، ازدواج کرد تا از خواهرانش بهتر سرپرستی کند. جابر مشکلات مالی بسیاری داشت و قرضهای پدرش را باید پرداخت میکرد. وقتی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله از غزوه ذاتالرقاع بازمیگشت آبرومندانه مشکل مالی او را برطرف و برایش استغفار کرد. (ابنکثیر، ج۴، ص۹۹)
مبارزه با معاویه
جابربن عبدالله در چهل سال حکومت معاویه که نقل و نشر فضائل امیرالمومنین علیهالسلام به قیمت جان تمام میشد؛ در حالی که عمامه سیاه بر سر گذاشته بود، با کمک عصا در کوچههای مدینه و مجالس میگشت و میگفت: علی علیهالسلام برترین بشر است، هر کس نپذیرد، کافر است. (منلایحضرهالفقیه، ج۳، ص۴۹۳)
وصیت خاص پیامبر صلیاللهعلیهوآله به جابر
از ویژگیهای جابر وصیت پر راز و رمز رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به اوست، که بیانگر مقام بالای جابر است. ایشان به جابر فرمود: تو عمر طولانی میکنی تا فرزندی از من را که از نسل حسین علیهالسلام است و نامش محمد است را ببینی. وی علم دین را میشکافد و تشریح میکند. وقتی او را ملاقات کردی، سلامم را به وی برسان. (کشفالغمّه، ج ۲، ص ۳۲۸)
عضو شرطه الخمیس
شُرْطَةُ الخَمیس گروهی از یاران همیشه مسلح امیرالمومنین علیهالسلام بودند و حدود ۴۰ هزار نفر بودند. آنها علاوه بر حضور در جنگ، وظایف مهمی در زمان صلح همچون اجرای حدود الهی، حفظ امنیت شهر کوفه، حفاظت از جان امام و جمعآوری نیرو برای دفاع را بر عهده داشتند. جابر یکی از اعضای این نیرو ویژه بود که حفاظت جان امام و امنیت شهر را بهعهده داشت. (معجم رجالالحدیث، ج۶، ص۳۴۴)
بازکننده راه زیارت امام حسین علیهالسلام
بیتردید، پیوند اربعین امام حسین علیهالسلام با زیارت جابر از قبر پاک آن امام مظلوم، جداییناپذیر است و هر سال در اربعین، یاد جابر دوباره زنده میشود. اگرچه جابر از خاندان وحی نبود، اما رابطه عمیق و محکم او با اهل بیت به حدی بود که حتی مرگ هم نتوانست این پیوند را از بین ببرد. در هنگام خروج امام حسین علیهالسلام از مدینه، جابر که نابینا و ناتوان شده بود، هیچگاه در حقانیت قیام ایشان شک نکرد.
پیامبر اکرم به جابر فرمود: تو عمر طولانی میکنی تا فرزندی از من را که از نسل حسین علیهالسلام است و نامش محمد است را ببینی. وی علم دین را میشکافد و تشریح میکند. وقتی او را ملاقات کردی، سلامم را به وی برسانهنگام واقعه کربلا جابر پیرمردی سالخورده و نابینا بود و در مدینه اقامت داشت. بعد از شهادت سیدالشهدا علیهالسلام، تا چهل روز هیچکس اجازه نداشت به زیارت قبر مطهر امام برود. جابر اولین کسی بود که با آب فرات غسل کرد و به زیارت امام رفت و راه زیارت را باز کرد و از آن پس مردم به زیارت امام حسین علیهالسلام میرفتند. (مصباح المتهجد، ص۷۸۷)
او با کمک عصایش، قدم به قدم بسوی امام حرکت میکرد. با وجود ناتوانی و نابینایی، با شجاعت و ارادهای قوی گام برمیداشت. بوی خوش قبر مطهر امام، به جانش آرامش میبخشید. اشکهای او، نگاهی پر از بغض به سوی فرات داشت؛ همان فراتی که حتی نتوانست حتی یک جرعه آب به لبهای پاکترین انسانهای تاریخ برساند.
عضویت جابر دوازده نقیب انصار
جابر بن عبدالله انصاری جزو ۱۲ نفر از نُقَبای انصار بود که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله از میان ۷۵ نفر از سران اوس و خزرج، دوازده نفر را بهعنوان قائم مقام انتخاب کرد تا مسئولیت هدایت و نظارت بر قوم خود را در مدینه بر عهده گیرند. (طبری، ج ۳، ص ۹۵۳)
جابر همواره به دو موضوع که در اسلام مهم و سرنوشت ساز است، بسیار اهمیت میداد:
- پاسداری و نگهبانی عمیق و جدّی از خط ولایت و رهبری امامان برحق،
- نقل و نشر احادیث پیامبر و امامان علیهمالسلام و گسترش فرهنگ اسلام.




پیام شما به ما