احتکار، بهمعنای انباشت و پنهانسازی عمدی کالاهای ضروری بهمنظور ایجاد کمبود مصنوعی و کسب سود نامشروع است. این پدیده در ایران، بهویژه در دورههایی مانند جنگ تحمیلی، بارها موجب فشار اقتصادی بر اقشار کمدرآمد و افزایش بیاعتمادی اجتماعی شده است.
احتکار، چه در شرایط عادی و چه در بحرانهای اقتصادی و اجتماعی، به یکی از جدیترین چالشهای تأمین کالا و حفظ ثبات بازار تبدیل شده است. در ایران، تجربهٔ کمبود کالاهایی مانند سوخت، دارو، مواد خوراکی و حتی اقلام بهداشتی در مقاطع مختلف نشان داده که احتکار میتواند به سرعت اعتماد عمومی را سلب کرده و به بحرانهای اجتماعی دامن زند. در این میان، رسانهها—بهویژه در دوران گسترش رسانههای دیجیتال—نقش کلیدی در شناسایی، رسوا کردن و پیشگیری از احتکار ایفا میکنند.
احتکار زمانی رخ میدهد که فرد یا گروهی در موقعیت کمبود کالا، بهجای عرضه منظم و پاسخگویی به نیاز عمومی، بخش عمدهای از کالا را انبار کرده و دسترسی دیگران را محدود میکند. این رفتار در مواقع بحران—مانند جنگ، تحریم یا پاندمی—بیش از پیش دیده میشود و پیامدهای آن تنها افزایش قیمت نیست، بلکه کاهش رفاه عمومی، نابرابری اقتصادی و تشدید تنشهای اجتماعی را نیز در پی دارد.
در دل تفکیک میان انبارداری مشروع و احتکار، دو مقصود متفاوت قرار دارد: اولی مدیریت بهینه زنجیره تأمین و ذخیرهسازی برای مصرف آینده و دومی انحصار مصنوعی منابع برای سود شخصی. انگیزههای احتکار را میتوان اقتصادی (طمع)، روانشناختی (ترس از کمبود آینده) یا هیجانی (واکنش به اخبار ترسزا) دانست. این ترکیب از طمع و ترس در بحرانها، به تقویت رفتار احتکاری دامن میزند.
شبکههای معاند با تکرار فرافکنیها و انتشار مکرر اخبار کذب دربارهٔ کمبود کالا در تلاشاند تا با ایجاد اضطراب و ترس، بازار را بههم بریزند و اعتماد عمومی را تضعیف کنند. اینگونه عملیات روانی، بهویژه در فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای، گاه حتی قبل از وقوع هر نشانهٔ واقعی از کمبود، شایعهسازی میکنند تا رفتار هیجانی مردم (مانند خرید بیشازحد) را تحریک کنند.
آگاهیبخشی و اطلاعرسانی مستمر
اولین گام رسانهها، اطلاعرسانی بهموقع و دقیق دربارهٔ نشانهها و پیامدهای احتکار است. انتشار گزارشهای تحلیلی دربارهٔ افزایش قیمت ناگهانی یک کالا، تغییرات غیرمعمول در حجم عرضه و تقاضا و هشدار دربارهٔ رفتارهای احتکارگرایانه، میتواند پیشدستانه شهروندان و مسئولان را متوجه خطر کند. برای مثال، در جریان بحران ماسک «کرونا» در ایران و جهان، رسانههای دیجیتال با انتشار نمودارهای لحظهای قیمت و موجودی، مانع از رشد بیشتر احتکار شدند.
روزنامهنگاری تحقیقی و افشاگر
رسانههای تحقیقی با استفاده از منابع موثق، اسناد گمرکی و تماس با اصناف و تولیدکنندگان، میتوانند شبکههای احتکار را ردیابی کنند. افشای دستاندرکاران بزرگ احتکار—چه افراد حقیقی و چه شرکتهای واسط—با ارائهٔ مستنداتی همچون فاکتورها، عکسهای انبارها و مصاحبه با کارگران، اثر بازدارندهٔ زیادی داشته و باعث میشود دستگاه قضایی و سایر نهادهای نظارتی وارد عمل شوند.
دادهمحوری و روزآمدسازی آمار
یکی از وجوه تمایز رسانههای نوین، دسترسی به دادههای بزرگ (Big Data) و انتشار داشبوردهای تحلیلی برخط است. مثلا در کرهٔ جنوبی، رسانهها با همکاری دولت، سامانهٔ «شفافیت عرضه ماسک» را راهاندازی کردند که موجودی و قیمت هر داروخانه را بهصورت آنی نشان میداد؛ این اقدام رسانهای نهتنها جلوی احتکار را گرفت، بلکه اعتماد عمومی را هم تقویت کرد. در ایران نیز میتوان با طراحی سامانههای مشابه برای کالاهای اساسی—نظیر مرغ، تخممرغ و نهادههای کشاورزی—بهطور مستمر نوسانات بازار را به تصویر کشید و از احتکار جلوگیری نمود.
مبارزه با شایعهسازی و شفافسازی اطلاعات
در بحرانها، شایعات و اخبار کذب دربارهٔ کمبود کالا بهسرعت در شبکههای اجتماعی پخش میشود و لطمات سنگینی بر بازار وارد میکند. رسانهها—بهویژه رسانههای رسمی و خبرگزاریهای معتبر—باید مکانیسمهای «تکذیب سریع» را فعال کرده و با استفاده از تگهای هشدار (مثلاً «خبر کذب است») و انتشار مستندات تأمین و توزیع کالا، شفافسازی را در اولویت قرار دهند. تجربهٔ جهانی در دوران پاندمی نشان داد که رسانههای طرفدار «fact-checking» توانستند در عرض چند دقیقه دهها هزار بازدید را در شبکههای اجتماعی به خود اختصاص دهند و از احتکار بذر هراس جلوگیری کنند.
هوشیار باشید
علاوه بر چالشهای داخلی، مردم باید نسبت به جنگ روانی دشمن نیز هوشیار باشند. شبکههای معاند با تکرار فرافکنیها و انتشار مکرر اخبار کذب دربارهٔ کمبود کالا در تلاشاند تا با ایجاد اضطراب و ترس، بازار را بههم بریزند و اعتماد عمومی را تضعیف کنند. اینگونه عملیات روانی، بهویژه در فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای، گاه حتی قبل از وقوع هر نشانهٔ واقعی از کمبود، شایعهسازی میکنند تا رفتار هیجانی مردم (مانند خرید بیشازحد) را تحریک کنند. رسانههای مسئول و کاربران هوشیار باید با تکذیب سریع این شایعات، استناد به آمار رسمی نهادهای معتبر و تکیه بر اطلاعرسانی شفاف اجازه ندهند دشمن روان جامعه را هدف قرار دهد و منافع خود را از آشفتگی بازار تأمین کند.
همکاری با نهادهای اجرایی و نظارتی
رسانهها بهتنهایی نمیتوانند زنجیرهٔ احتکار را قطع کنند؛ اما با همکاری مستمر با وزارتخانهها، سازمان حمایت مصرفکنندگان و تولیدکنندگان، اتاق اصناف و نیروی انتظامی، میتوانند دادههای وضع موجود را با سامانههای دولتی یکپارچه ساخته و در صورت مشاهدهٔ تخلف، فوراً به مراجع ذیصلاح گزارش دهند. برگزاری میزگردهای مشترک مطبوعاتی با حضور مسئولان دولتی، اصناف و کارشناسان اقتصادی نیز به ایجاد هماهنگی و تسریع در برخورد قانونی کمک میکند.
برجستهسازی جنبهٔ انسانی و تأثیرات اجتماعی
رسانهها با روایت داستانهای واقعی از خانوادههایی که بهخاطر احتکار از کمبود دارو یا مواد غذایی رنج میبرند، میتوانند وجدان عمومی را جریحهدار کرده و فشار اجتماعی برای برخورد با محتکران را افزایش دهند. مثلا گزارشهایی که عکس و مصاحبه با بیمارانی منتشر کردند که بهخاطر کمبود داروی خاص دچار بحران شده بودند، منجر به ورود سریعتر سازمان غذا و دارو به موضوع شد. پوشش جنبههای انسانی، همدلی مخاطبان را برمیانگیزد و موجب میشود رسانهها در صف نخست مبارزه با احتکار قرار بگیرند.
استفاده از رسانههای اجتماعی و اینفلوئنسرها
رسانههای دیجیتال و شبکههای اجتماعی با سرعت انتشار بالا، فضای گستردهای برای مبارزه با احتکار فراهم آوردهاند. اینفلوئنسرها و فعالان حوزهٔ اقتصاد و سلامت میتوانند در لحظه نسبت به شایعات و خبرهای کمبود واکنش نشان داده و مخاطبان خود را به مراجع رسمی ارجاع دهند. ایجاد هشتگهای رسمی (#نه_به_احتکار، #شفافیت_بازار) و چالشهای مجازی برای استعلام موجودی کالا در مغازههای محلی، ابزارهای مؤثری در عاملیت کاربران برای نظارت بر بازار هستند.
کمپینهای رسانهای
ساخت و پخش آگهیهای تلویزیونی و رادیویی، تولید پادکستهای کاربردی دربارهٔ حقوق مصرفکنندگان و انتشار اینفوگرافیک در سایتها و کانالهای تلگرامی، به درک بهتر عموم پیرامون زیانهای احتکار کمک میکند. کمپینهای چندرسانهای باید با زبان ساده، نکات کلیدی مانند «هر تبانی برای احتکار جرم است»، «گزارش تخلف با سامانه ۱۲۴» و «خرید معقول = ثبات بازار» را تکرار کنند تا تأثیرگذاری پیام در ذهن مخاطب بیشینه شود.
نقش امنیت روانی و اعتمادسازی
رسانهها با پوشش مداوم روند توزیع کالا و مصاحبه با مسئولان ذیربط، به کاهش اضطراب عمومی و جلوگیری از خرید هیجانی کمک میکنند. اطلاعرسانی دربارهٔ ذخایر استراتژیک و انعقاد قراردادهای تامین بلندمدت—همچون برگزاری گفتوگو با وزیر جهاد کشاورزی دربارهٔ واردات نهادههای دامی—باعث میشود مخاطب احساس ثبات بیشتری کند و از پیوستن به صفهای طولانی در بازار بپرهیزد.
استراتژیها و راهکارهای مقابله
برای مقابله مؤثر با احتکار، ابتدا باید شفافیت در زنجیره تأمین را با سامانههای رصد کالا و ثبت الکترونیک انبارها افزایش داد. سپس ظرفیت نظارتی سازمانها تقویت و از تحلیل دادههای بزرگ برای شناسایی الگوهای مشکوک استفاده شود. از سوی دیگر، آموزش عمومی و اطلاعرسانی هدفمند به مردم درباره مضرات احتکار و تشویق به خرید معقول، همراه با توسعه سامانههای گزارشدهی مردمی، به کاهش انگیزههای احتکاری کمک میکند. در پایان، بازنگری قوانین و افزایش ضمانت اجرا، پیوند قانونی محکمی را ایجاد خواهد کرد.
توصیهها برای مخاطبان عمومی
– تنها بهاندازه نیاز واقعی خرید کنید و از ذخیرهسازی بیش از حد پرهیز نمایید.
– از اپلیکیشنها و سامانههای رسمی برای گزارش محتکران استفاده کنید.
– اخبار و اطلاعیههای سازمان حمایت و وزارت صمت را دنبال کنید تا تصمیمات خود را بر مبنای اطلاعات دقیق بگیرید.
– در بحثها و کمپینهای اجتماعی درباره مبارزه با احتکار مشارکت کنید و دوستان و خانواده را نیز به خرید مسئولانه تشویق نمایید.
پیام شما به ما