میکروعادت‌هایی که به چشم نمی‌آید، صرفا دخل حساب بانکی را نمی‌آورد بلکه بی سر و صدا در بچه‌ها هم ریشه‌دار می‌شود. در واقع از آنجایی که بچه‌ها ناظر جزئیات رفتار والدینشان هستند، همان‌جایی که پول و منابع هدر می‌رود، رفتار مالی را نیز یاد می‌گیرند.

عطیه ذاکری
شنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۱۷
میکروعادت‌ها، بذر هویت مالی بچه‌ها

خیلی از والدین با نگاه به صورت‌حساب بانکی یا کیف پول‌شان در پایان ماه به یک سوال تکراری می‌رسند: «پولمون کجا رفت؟». این سوال معمولا در شرایطی ایجاد می‌شود که خانواده طی ماه خرید خاص و سنگینی نداشته و عادت‌های مالی خرد و ریز باعث نشتی حساب بانکیشان شده است.

اما این میکروعادت‌هایی که به چشم نمی‌آید، صرفا دخل حساب بانکی را نمی‌آورد بلکه بی سر و صدا در بچه‌ها هم ریشه‌دار می‌شود. در واقع از آنجایی که بچه‌ها ناظر جزئیات رفتار والدینشان هستند، همان‌جایی که پول و منابع هدر می‌رود، رفتار مالی را نیز یاد می‌گیرند.

ما اغلب فکر می‌کنیم که آموزش سواد مالی به بچه‌ها یعنی یاد دادن مفاهیم انتزاعی مثل سرمایه‌گذاری، پس‌انداز یا بودجه‌بندی؛ در حالیکه سبک مالی بچه‌ها، نه از تئوری‌ها، بلکه از تماشای رفتارهای روزمره شکل می‌گیرد. آن‌ها از خاموش نکردن چراغ اضافه، از خریدهای بی‌دلیل، از پُر شدن سطل زباله با ته‌مانده غذا، رفتار اقتصادی را می‌آموزند.

رفتارهای مالی کودکان، در اصل، ترکیبی است از آن‌چه در خانه دیده‌اند و آچه اجازه‌ی تکرارش را یافته‌اند. همین‌جاست که عادت‌های خرد و ریز ریشه‌دار شده در زیست روزمره ما، آینده مالی آن‌ها را رقم می‌زند.

میکروعادت‌ها فقط ابزار صرفه‌جویی نیستند؛ آن‌ها ابزار تربیتی‌اند، ابزار شکل‌دهنده‌ شخصیت مالی. این عادت‌های کوچک، در لایه‌های مختلف زندگی کودک اثر می‌گذارند:

  • بعد رفتاری

وقتی کودکی هر روز می‌بیند که مادرش فهرست خرید را قبل از رفتن به فروشگاه می‌نویسد، به این رفتارها عادت می‌کند. همین عادی‌سازی، پایه‌ای‌ترین شکل یادگیری رفتاری در کودکان است.

مثلاً کودک ممکن است نداند برق هزینه دارد اما اگر ببیند هر شب پیش از خواب چراغ‌ها خاموش می‌شود، ذهنش این را به عنوان یک قاعده‌ درست ذخیره می‌کند و متوجه محدودیت منابع می‌شود.

  • بعد حسی و احساسی

رفتار مالی، فقط یادگیری نیست، تجربه‌ احساسی هم هست. اگر کودک در جمع خانواده تجربه‌ خرید منطقی و تصمیم‌گیری جمعی درباره هزینه‌ها را داشته باشد، احساس «باارزش بودن» و «مشارکت» را تجربه می‌کند. در مقابل، کودکانی که بی قید و شرط همه چیز برایشان فراهم است، به‌مرور از دنیای منابع و محدودیت‌ها فاصله می‌گیرند و اغلب دچار بی‌صبری مالی می‌شوند.

  • بعد محیطی

محیط خانه، می‌تواند اولین زمین بازی برای تمرین عادت‌های مالی سالم باشد. داشتن قلک، کشوی مخصوص پول توجیبی، چسباندن فهرست خرید یخچالی، مشارکت در خریدهای ساده (مثل انتخاب میوه با مقایسه قیمت) یا استفاده مسئولانه از لوازم‌التحریر، همه می‌توانند تمرین‌هایی کوچک اما موثر باشد.

  • بعد رسانه‌ای و تبلیغات

بچه‌ها روزانه ده‌ها پیام تبلیغاتی مستقیم یا غیرمستقیم دریافت می‌کنند که آن‌ها را به سمت داشتنِ بیشتر سوق می‌دهد. در این شرایط، عادت‌های مالی والدین، مهم‌ترین پیام‌ ضدفرهنگ مصرف‌گرایی است. وقتی کودک ببیند والدینش تن به خرید بی‌دلیل نمی‌دهد، یا با وجود وسوسه‌ها، تصمیم به صرفه‌جویی دارند، ذهن کودک در برابر موج تبلیغات، ایمن‌تر می‌شود.

کودکانی که از همان دوران ابتدایی با مفاهیم ساده صرفه‌جویی، نگهداری، مقایسه قیمت و مسئولیت نسبت به منابع مالی آشنا می‌شوند، در نوجوانی و بزرگسالی احساس کنترل بیشتری بر زندگی‌شان دارند. برعکس، کودکانی که شاهد عادت‌های پنهانی چون مصرف‌گرایی، ولخرجی یا بی‌نظمی مالی والدین بوده‌اند، اغلب با اضطراب مالی، وابستگی یا ولخرجی مواجه می‌شوند.

در روزگاری که بچه‌ها از هر سو با تبلیغات مصرف‌گرایی احاطه شده‌اند، خانه تنها پناهگاه آن‌ها برای ساختن نگاه سالم به پول است. بنابراین اگر از همین حالا، میکروعادت‌هایی ساده، واقعی و قابل لمس را وارد زندگی روزمره‌شان کنیم، آن‌ها نه فقط بهتر خرج می‌کنند، بلکه سالم‌تر زندگی می‌کنند. میکروعادت‌ها کوچک‌اند، اما تأثیرشان روی تربیت مالی یک کودک، بزرگ و ماندگار است.

برچسب‌ها

پیام شما به ما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدیدها

پربحث‌ها