کلاهبرداری آشکاری که از قبل صدای بسیاری از افراد متخصص را درآورد، خیلیها به هر زبانی که شده این کمپانی را نقد کردند و با دلیل میگفتند که فروش آیفون آن هم به قیمت ۲۰ میلیون و ارزانتر از سایت اصلی امکان ندارد و منطقی نیست؛ اما انگار گوش آدمهای معروف و نهادهای قضایی به این حرفها بدهکار نبود و مثل بیشتر وقتها و تجربه سالهای گذشته نقش نظارهگر را ایفا کرد تا اجازه بدهد کلاهبرداری به صورت کامل انجام شود و بعد از فرار و بدهی هزار میلیاردی تازه برای مالباختگان گوش شنوا باشد!
اعتباری که کور شد
نکتهای که بعد از هر خبر کلاهبرداری خاک آن گرفته و دوباره به فراموشی میرود این است؛ در این سالها کم نبوده شرکتهایی که با استفاده از اعتبار صداوسیما، رسانهها، استفاده از سلبریتیها و افراد معروف، شهرداری و بیلبوردهای خیابانها تبلیغات گستردهای انجام دادند و بعد از جلب اعتماد مردم و سواستفاده از آنها چراغ خاموش صحنه را ترک کردند طوریکه آب از آب تکان نخورد...
اینجا برخی از اسامی را با هم مرور میکنیم؛ بایا، اول مارکت، کرم و صابون حلزون، موسسات ملی و بانکی، پدیده شاندیز و باندهای کلاهبرداری به اسم فروش سرویس آشپزخانه و ظروف قابلمه با تخفیفات استثنایی و... خبرهایی از کلاهبرداری و صرفا دستگیری از افراد شنیده و بعد از مدتی خبر با کلاهبرداری جدید دفن و فراموش میشد.
هیس! ناظرها خواب هستند
حدود یک ماه گذشته بود که اعتراض و صدای مردم نسبت به عدم تعهد کوروش کمپانی و تحویل آیفون ۲۰ میلیونی بلند شد و برخی از رسانهها خبرهایی منتشر کردند! سوالی که از دستگاههای قضایی پیش آمد این بود که چطور در این همه هیاهو و شکایتهای مردم، بازرس یا کارشناس ناظر به این موضوع به محل مربوطه نفرستادید! داستان وقتی جالب میشود که این کمپانی دست به دامن افرادی مثل محسن افشانی میشود تا در این یک ماه مانده فرصت جمع کردن و فرار را داشته باشد!
فقط تبلیغ کردم، کلاهبرداری به من ربطی ندارد!
محسن افشانی یکی از دهها فرد معروفی بود که پول تبلیغات کمپانی کوروش به دهانش مزه کرد و با ویدیویی که از خودش منتشر کرد گفت که تمام افرادی که علیه این شرکت حرف میزنند حسود هستند و چشم دیدن موفقیتهای آن را ندارند و با سنگ اندازی جلوی پای جوانهای که در این شرکت کار میکنند میخواهند نانشان را آجر کنند! او در ادامه حرفهای احساسی و بیپایهاش افرادی که به این کمپانی نقد داشتند را از طرف رسانههای معاند و دشمن خواند و گفت:" یعنی من و تو انقدر عالم شدیم که میتونیم قضاوت کنیم که توی اون گوشی چیه؟ یعنی پیش از من و تو نیستن آدمهای که حرفهای هستند، نهادهای مرتبط؟ فقط ما هستیم که بگیم این گوشی خرابه یا نه! اشتباه نکنید واقعا! " به یک ماه نشده این تشت رسوایی به صدا درآمد و همان آدم با وقاحت کامل و بدون ذرهای پشیمانی و عذرخواهی مردم را نقد کرد که "در همهجا همین است، من مسئول این کلاهبرداری نیستم و صرفا تبلیغ کردم! "
بله، برخی از به ظاهر هنرمندهایی که دم از معرفت و مردمیبودنشان میزنند به این صورت پول را خرج آبروی ریخته شده خود میکنند.
جیب رسانهها هم از پول کمپانی کوروش پر شد؟
از طرفی برخی رسانهها زمانی که سروصداها برای این کلاهبرداری آشکار زیاد شده بود از تریبون خود سواستفاده کردن و با زدن تیترهای مثل" کوروش کمپانی به صورت کاملا قانونی هموطنان را صاحب گوشی آیفون کرده است و حتی یک شاکی خصوصی ندارد" روی این سروصداها سرپوش گذاشتند و ادعا کردند این اخبار که توسط شبکههای معاند منتشر شده هدفی جز تخریب این برند در اذهان عمومی و آسیب رسانی به روند رشد و موفقیت آن ندارد! اما بعد از رسوایی به بار آمده حالا این رسانهها دغدغهمند خبر فرار کوروش کمپانی را کار کرده و نوشتهاند: "با بررسی بازار مشخص شده بود حتی گوشی رفرش هم به این قیمت در بازار نیست و این یک کلاهبرداری است. "
۲ هزار میلیارد تومان؛ فقط با دعاهای خیر شما مردم!
در جایی از مصاحبه ویدیویی امیرحسین شریفیان مدیرعامل کوروش کمپانی موفقیتش را لطف خدا و ۶ سال زحمتش میداند، او حاشیههایی که ایجاد شده بود را مخصوص انسانهای بزرگ و خاص میدانست و هدفش خدمت به خلق خدا و گوشیرسانی به جوانهایی بود که قدرت خرید گوشیهای گران را ندارند! مالک این کمپانی در این مصاحبه با منت گذاشتن روی این موضوع به مخاطب میفهماند که من به هر روشی بود توانستم این مشکل را حل کنم، از رضایت مردم گفت که در این ۱۰ ماه بیش از ۱۰ هزار دستگاه گوشی فروخته شده و هچ ناراضی نداشتهاند و هدف بعدیاش واردات محصولات دیگر و فروش آن به قیمت خیلی پایین بازار است و در پایان حرفایش گفت: «رقبا بدوننن که با دعای خیر مردم که پشت سرمونه محکمتر از قبل جلو میریم!» درست گفت! حالا او دور از مردم ایران با پولهایی که از دعای خیرشان و با زحمت به دست آورده در جایی مشغول است و پرقدرت جلو میرود!
کلاهبرداری پانزی؛ از کوروش تا غفاری!
امسال خبر دیگری از تجمع مالباختگان به گوش رسید، افرادی که برای پیش فروش خودرو ثبت نام کرده بودند بعد از مدتی متوجه شدند که نه خبری از سود بود و نه خبری از خودرو! بعد از تجمع و سروصدای زیاد مالباختگان، غفاری مسئول این کلاهبرداری با ۳۰ هزار میلیارد تومان بدهی مالی دستگیر و راهی زندان شد.
بیاید با ذکر مثال این کلاهبرداری را توضیح بدهم:
فرض کنید قیمت پراید دویست میلیون تومان است. من با تبلیغات به ۱۰ نفر پراید را حضوری صد میلیون تومان میفروشم و یک میلیارد ضرر میکنم. بعد به پنجاه نفری که متقاضی پراید هستند اعلام میکنم چون نفرات زیاد است پول را میگیریم و پراید را یک ماهه تحویل میدهم. همین کار را میکنم و پنجاه تا صد میلیون تومان یعنی پنج میلیارد تومان ضرر میکنم. حالا که به تعهدم عمل کردم و خبرش پیچید، هزار نفر متقاضی پیدا میشود و نفری یک پراید صد میلیون تومانی سفارش میدهند یعنی صد میلیارد تومان پول واریز میشود. دوباره سناریو تکرار میشود و اعلام میکنم چون تعداد نفرات بالاست، تحویل ماشین شش ماهه است. چه اتفاقی میافتد؟ قبل از شش ماه با صدمیلیارد تومان پول فرار میکنم و با این کار شش میلیارد ضرر اولیه هم جبران میشود.
طمع، قربانی میگیرد
در مرحله سوم از کلاهبرداری پانزی بیشتر افرادی شرکت میکنند که طمع کار هستند، بر حسب شانس جزو اولین نفراتی بودند که خودرو یا گوشی موبایل گرفتند و حالا دوباره شرکت میکنند این بار با تعداد شانس بیشتر! مثلا یکی از کاربرها در توییتر نوشته بود که دوستش از کمپانی کوروش چندین موبایل سفارش داده بود به این امید که تحویل بگیرد و با فروش آن در عید سود خوبی به جیب بزند! برخی هم عقل و منطقشان حکم میکند که این کار کلاهبرداری است اما به این امید وارد میدان بازی میشوند که فروپاشی شبکه بعد از تحویل خودرو یا گوشی آنها باشد.
موبایل موسوی؛ کوروش کمپانی بعدی؟
موبایل موسوی، اسپانسر و حامی مالی یکی از تیمهای فوتبال دقیقا پا جای کوروش کمپانی گذاشته و همان کار را انجام میدهد، به صورت کاملا قانونی و به شکل یک اسپانسر تیم فوتبال! بعد از مشکلات و شکایات مردم از کوروش کمپانی شاهد برخی از پیامهای بدقولی و عدم تحویل مردم از گوشیهایشان در پیج اینستاگرامی موبایل موسوی بودیم! اما اسکناس و حمایت مالی نمیگذارد بوی کلاهبرداری آشکار و واضح به مشام مسئولین و نهادهای مربوطه برسد! متاسفانه سیستم نظارتی و پیشگیرانه خوبی هم وجود ندارد. انتظار میرود که دستگاههای امنیتی و نظارتی پیشگام باشند و مشکلات را زودتر از سایر مردم درک و این مسائل را پیشبینی کنند به نوعی دستگاههای امنیتی و نظارتی باید دو تا سه سال جلوتر خود را ببینند. علاوه بر آن این نکته را از یاد نبریم که «پنیر مفت فقط تو تلهموش پیدا میشه» پس گول این کلاهبرداریها را نخوریم.



