تنبلی فقط یه حالت نداره؛ از ترس و خستگی تا حواسپرتی و راحتطلبی. برای هرکدوم راهی هست تا دوباره حرکت کنی.
دارو، روی کاغذ از تحریم معاف است؛ اما در واقعیت، قربانی یک شبکه پنهان از ترس و انفعال میشود. سیاست تحریم ثانویه آمریکا، زنجیره تأمین دارو را مختل میکند و باعث شده بیماران، بیصدا از سادهترین حقوق درمانیشان محروم بمانند.
تا حالا شده صبح هیچ انگیزهای برای بلند شدن نداشته باشی؟ فقط دلت بخواد همونجا بمونی و گوشی دستت باشه؟ نسل Z بهش میگه Bed Rotting. ترندی تازه که بعضیا ساعتها روی تخت میمونن و فقط محتوا میبینن.
پسر ۱۵ سالهای که اجازه ندارد به خانه دوستش برود، اما دوستانش میتوانند به اتاق او بیایند؛ دوربین، اینترنت و گوشیاش زیر نظر والدین است. وقتی مراقبت بیش از حد به کنترل تبدیل شود، نوجوانان چگونه آزادی و هویت خود را تجربه میکنند؟
اضطراب اجتماعی، فراتر از خجالتی بودن است و میتواند بر کیفیت زندگی و روابط فردی تأثیر بگذارد. با شناخت نشانههای آن و تمرینهای ساده، امکان مدیریت و کاهش این اضطراب وجود دارد.
«شما که از خوشی نیومدین تو این کار؛ از فقر و بدبختی اومدین تو بیابون! دو قرون پولی هم که دارید این کلاهبردارها ازتون میدزدن و تموم میشه» این صحبتها که احتمالا از یک کلاهبرداری پرده برمیدارد ممکن است به کام مخاطب خوش بیاید تا وقتی که مکالمه ادامهدار میشود و متوجه اصل داستان میشویم.
تنها کافی است کلمه قرص برنج را در یک پیامرسان جستوجو کنید تا فروشندگان ناشناس، با وعده «صددرصد خالص» و «ارسال سریع»، مرگ را در بستهای کوچک جلوی در خانهتان تحویل دهند.
یک بطری آبی ساده با نماد «گل زندگی» و قیمتی میلیونی که وعده میدهد شفابخش خواهد بود! اما پشت این ادعای جذاب تنها چیزی که فروخته میشود امید واهی به بیماران است؛ امیدی که میتواند جانشان را تهدید کند.
قبلا قمار خیابانی یا بختآزمایی، جایی بود پر از تابلوهای نئون، دود سیگار و میزهای شرطبندی برای بزرگسالان. اما امروز همان اتفاق، بیسروصدا وارد اتاق نوجوانان شده است.



