ومن گفت پیغمبر كه حق فرموده است من نگنجم در خم بالا و پست در زمین و آسمان و عرش نیز من نگنجم، این یقین دان، ای عزیز در دل مومن بگنجم، ای عجب گر مرا جویی، در آن دلها طلب گفت: ادخل فی عبادی، ت...
خداوند در قلب مومن گفت پیغمبر كه حق فرموده است من نگنجم در خم بالا و پست در زمین و آسمان و عرش نیز من نگنجم، این یقین دان، ای عزیز در دل مومن بگنجم، ای عجب گر مرا جویی، در آن دلها طلب گفت: ادخل فی عبادی، تلتقی جنه من رویتی یا متقی "دفتر اول" مولانا در این ابیات اشاره دارد به حدیثی از رسول اعظم صلی الله علیه و آله: لایسعنی ارضی ولا سمائی و یسعنی قلب عبدی المومن؛ زمین و آسمان من، گنجایش مرا ندارد ولی دل بندهی مومن گنجایش مرا دارد. این ابیات مولوی شاید اشارهای باشد به لطیفهی: قد عرف نفسه؛ فقد عرف ربه، بدین معنا كه به چپ و راست و بالا و پایین و شرق و غرب متوجه مشو؛ او را در دورها جستجو مكن؛ خدای را در خود بجو كه او در مكان نمیگنجد و زمان نمیتواند او را درنوردد؛ آن ذات مطلق و حی قادر و محبوبِ محبان و معشوق عاشقان را در بارگاه مقدسِ قلب و روح مومن بیاب. بیت آخر مولانا اشارهای است به آیه 27 از سوره فجر: «یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربك راضیة مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی»؛ هان ای نفس آرام یافته، سوی پروردگارت كه تو از او خشنودی و او از تو خشنود است باز گرد و در زمره بندگان من درآی؛ و به بهشت من وارد شو . منبع: http://www.monadi.comگردآوری و توضیح: سعید اعتماد مقدم



