خلستان مشك بر دوش به دریا آمد همه گفتند كه موسی آمد نفس آخر ماهیها بود ناگهان بوی مسیحا آمد از سر و روی فرات، آهسته موج میریخت كه سقا آمد او قسم خورده كه سقا باشد آن زمانی كه ...

گذر از نخلستان مشك بر دوش به دریا آمد همه گفتند كه موسی آمد نفس آخر ماهیها بود ناگهان بوی مسیحا آمد از سر و روی فرات، آهسته موج میریخت كه سقا آمد او قسم خورده كه سقا باشد آن زمانی كه به دنیا آمد دست بر زیر سر آب نبرد علقمه بود كه بالا آمد از كمین گذر نخلستان با خبر بود كه تنها آمد كاش آن تیر نمیآمد، حیف از ید حادثه امّا آمد انكسار از همه جا میبارید از حرم شاه حرم تا آمد داشت آمادهی هجرت میشد كه در این فاصله زهرا آمد از دل علقمه زیبا میرفت مثل آن لحظه كه زیبا آمد شعر از «ع.ل»