شکوفه کوثر اي کوکب آسمان ايمان اي شيرزن نبرد و ميدان اي هم چو پدر فصيح و گويا رسواگر ظالمان دوران از آتش گرم خطبه هايت کاخ ستم است کوخ و ويران تو راز و شکوه سوختن را آموختي و شدي فروزان آن روز که غنچه هاي طاها پژمرده شدند در بيابان گرديد وظيفه تو سنگين در راه حمايت از يتيمان اي مظهر صبر و بردباري انديشهْ ز صبر توست حيران بخش عترت و سيره تبيان شاعر:سيده اشرف پور