بهتازگی در شبکههای اجتماعی، بهویژه اینستاگرام، با موجی از واژهها و توصیههای جدید روبهرو میشویم؛ اصطلاحاتی مانند «میکرودوزینگ»، «پروتکل استمتس» و ادعاهایی نظیر «افزایش صدبرابری عملکرد مغز». این عبارات معمولاً در کنار تبلیغ محصولات گیاهی، قارچی یا مکملهای نامشخص مطرح میشوند و بهطور خاص از سوی صفحاتی با رویکرد شبهعلمی و تجاری رواج یافتهاند.
میکرودوزینگ چیست؟
«میکرودوزینگ» به مصرف دوزهای بسیار کم از مواد روانگردان، بهویژه سیلوسایبین (ماده فعال قارچهای توهمزا) یا الاسدی گفته میشود. ادعا میشود که این دوزها بدون ایجاد توهم، تمرکز، خلاقیت یا خلق را بهبود میدهند. مطالعات کنترلشده و معتبر نشان دادهاند که بخش زیادی از اثرات گزارششده ناشی از اثر دارونما (Placebo) است.
تاکنون هیچ مدرک معتبر و قطعی مبنی بر افزایش تمرکز، بهبود شناخت، بالا رفتن IQ یا افزایش پایدار خلق با میکرودوزینگ ارائه نشده است. از طرفی میکرودوزینگ ممکن است مشکلاتی از جمله اضطراب، بیخوابی، افزایش فشار خون، تشدید مانیا یا روانپریشی در افراد مستعد ایجاد کند.
پروتکل استمتس؛ ابداع یک علاقهمند، نه یک دانشمند
«پروتکل استمتس» ترکیبی است از:
میکرودوز سیلوسایبین
قارچ «یال شیر» (Lion’s Mane)
نیاسین (ویتامین B۳)
این ترکیب توسط پاول استمتس چهره مشهور در حوزه قارچشناسی اما فاقد تخصص آکادمیک در علوم اعصاب مطرح شده است.
چرا این پروتکل علمی نیست؟
استمتس صاحب شرکت فروش محصولات قارچی است و برای این ترکیب پتنت ثبت کرده؛ یعنی تعارض منافع جدی وجود دارد. تنها مطالعاتی که اثر مثبت ادعا میکنند، خوداظهاری، مشاهدهای و بدون کنترل علمی هستند و اغلب خودِ استمتس از نویسندگان آنها بوده است. در واقع هیچ کارآزمایی بالینی معتبر و مستقل وجود ندارد که اثر این پروتکل را بر حافظه، تمرکز یا «افزایش عملکرد مغز» تأیید کند. بنابراین نسبت دادن هرگونه «افزایش چشمگیر قدرت مغز» به این پروتکل، شبهعلم و گمراهکننده است.
ادعای «افزایش صدبرابری عملکرد مغز»؛ تبلیغی بیپایه و خطرناک
اخیراً یک صفحه اینستاگرامی ادعا میکند که ترکیب میکرودوز سیلوسایبین، یال شیر و نیاسین میتواند:
عملکرد مغز را صد برابر افزایش دهد
تمرکز و حافظه را بهطور چشمگیر تقویت کند
برای دانشآموزان و داوطلبان کنکور مناسب باشد
بررسیهای علمی این ادعا نشان میدهد هیچ مکانیسم زیستی شناختهشدهای وجود ندارد که بتواند عملکرد مغز انسان را صد برابر افزایش دهد.
چنین ادعاهایی در ادبیات علمی، حتی در سطح نظری، بیمعنا و غیرممکن محسوب میشود.
قارچ یال شیر تنها در یک مطالعه کوچک روی سالمندان با اختلال شناختی خفیف اثر موقت نشان داده و در افراد سالم هیچ اثر معنیداری نداشته است. این مطلب را سایت Cognitive Vitality Reports متعلق به Alzheimer’s Drug Discovery Foundation (بروزرسانی: سپتامبر ۲۰۲۵) تأکید میکند.
در مقالهای منتشر شده در WebMD با عنوان «فواید قارچ یال شیر برای سلامتی چیست؟» نیز در مییابیم که اثرات در صورت وجود، موقتی یا بسیار جزئی بودهاند، نه «افزایش چشمگیر» یا «صدبرابری» عملکرد مغز.
در نتیجه، چنین ادعاهایی تبلیغاتی، بزرگنماییشده و فاقد پایه علمی هستند.
وقتی عنوان پزشکی به ابزار ترویج شبهعلم تبدیل میشود
با این حال، آنچه این ادعاها را نگرانکنندهتر میکند، این است که این توصیهها از سوی افرادی با عنوان پزشکی مطرح میشوند و دروغ هم نیست و در واقعیت پزشک هستند. عنوانی که بهطور طبیعی در ذهن مخاطب با دانش علمی، مسئولیتپذیری و رعایت اصول اخلاق حرفهای گره خورده است. یک پزشک، بهعنوان فردی که رسالت او حفاظت از سلامت جامعه است، باید بیش از دیگران نسبت به پیامدهای بالقوه مواد روانگردان و خطرات علمیتأییدنشده آگاه باشد. توصیه ترکیباتی که میتوانند حتی در دوزهای پایین برای افراد مستعد اثرات روانپریشی، مانیا یا آسیبهای پایدار برجای بگذارند، نهتنها با استانداردهای علمی سازگار نیست، بلکه میتواند اعتماد عمومی به نظام سلامت را نیز خدشهدار کند. در چنین شرایطی انتظار میرود هر فردی که از عنوان پزشکی برای ارائه توصیه استفاده میکند، پیش از هر چیز به نتایج احتمالی و مسئولیتهای اخلاقی این توصیهها واقف باشد و از ترویج ادعاهای فاقد پشتوانه علمی پرهیز کند.
اگرچه این توصیهها از سوی فردی با عنوان «پزشک» مطرح میشود و انتظار میرود بر پایه شواهد علمی باشد، اما آنچه ارائه میشود بیش از آنکه ریشه در علم داشته باشد، در راستای ترویج یک ترند پرخطر و فاقد پشتوانه علمی است؛ ترندی که عملاً اصول اخلاق حرفهای و سوگند پزشکی را زیر سؤال میبرد.
بررسیها نشان میدهد بستهی ۶۰ عددی این کپسولهای ترکیبی با قیمت سه میلیون و ۲۴۰ هزار تومان عرضه میشود و مصرفکننده باید آن را چهار روز در هفته استفاده کند. علاوه بر این، برای سه روز دیگر هفته نیز مصرف جداگانهی ترکیب قارچ یالشیر و نیاسین توصیه شده است؛ محصولاتی که بهطور جداگانه فروخته میشوند و تنها ۱۰۰ گرم یالشیر حدود ۷۲۰ هزار تومان قیمت دارد.
این ساختار فروش، عملاً مخاطب را به یک چرخه مصرف مداوم و پرهزینه وارد میکند؛ چرخهای که هیچ پشتوانه علمی معتبری برای کارایی آن وجود ندارد.
چرا مصرف کم مواد روانگردان هم میتواند خطرناک باشد؟
مصرف مواد روانگردان مانند سیلوسایبین حتی در دوزهای بسیار کم یا بهاصطلاح «میکرودوزینگ» برای افرادی که زمینهی ژنتیکی یا خانوادگی اختلالات روانپزشکی دارند، میتواند بسیار خطرناک باشد. نشریات علمی معتبر مانند Nature Reviews Neuroscience گزارش کردهاند که این مواد قادرند اپیزودهای مانیا، افسردگی شدید، یا حتی روانپریشی (سایکوز) را در افرادی که پیشزمینهی پنهان یا استعداد ژنتیکی دارند، فعال یا تشدید کنند.
این مقالات توضیح میدهند که روانگردانها با تحریک بیشازحد گیرندههای سروتونین ممکن است «آسیبپذیری پنهان» افراد مستعد را فعال کنند. مجلات دیگری مثل JAMA Psychiatry و American Journal of Psychiatry نیز هشدار دادهاند که حتی مصرف کم این مواد میتواند در افراد مستعد، شروعکننده اپیزودهای خطرناک باشد و بنابراین استفاده خودسرانه از آنها بههیچوجه ایمن نیست.
الگوی رایج صفحات شبهعلمی
صفحات تبلیغکننده این نوع محتوا، معمولاً چند ویژگی مشترک دارند:
- استفاده از عنوان پزشکی برای افزایش اعتماد عمومی
- نشر محتواهای مبهم همراه با جذابیتهای کلامی
- ارائه ادعاهای اغراقآمیز و بدون منبع
- فروش دوره، مکمل، بسته درمانی یا محصولات انحصاری
- هدفگیری مخاطبان آسیبپذیر مانند نوجوانان، کنکوریها یا افراد دارای مشکلات تمرکز
این الگو باعث میشود افراد ناآگاه تصور کنند که با «راهکارهای نوین» مواجه هستند، درحالی که پشت پرده اغلب منافع مالی و تبلیغاتی است.
و رشد اخیر واژههایی مانند «میکرودوزینگ»، «پروتکل استمتس» یا وعدههای عجیب مثل «افزایش صدبرابری عملکرد مغز»، بیشتر یک موج تجاری-تبلیغاتی است تا یک پیشرفت علمی واقعی.





پیام شما به ما