هر خلافی رقم خودش را دارد
در میان پیامهای گروه، آگهیهایی دیده میشود که هرکدام یک نوع خشونت را قیمتگذاری کردهاند. برخی مربوط به «درآوردن آمار» افراد است؛ اطلاعاتی از محل کار، رفتوآمد یا نشانی خانه. رقم این نوع کارها معمولا دو تا پنج میلیون تومان است. دستهای دیگر درخواستهایی درباره تهدید یا ایجاد درگیریهای محدود دارند و برای آن ارقام ۱۰ تا ۳۰ میلیون تومان پیشنهاد شده؛ بخش گستردهتری از کانال به وصول چکهای برگشتی اختصاص دارد؛ جایی که ارقام به ۳۰۰ میلیون تومان هم میرسد.
در میان تمام این سفارشها، یک مورد بیشتر از بقیه جلب توجه میکند. فردی نوشته که ۱۰ میلیون تومان میدهد تا کسی او را یوتانازی کند یا در واقع «بهصورت طبیعی» بکشد! این درخواست عجیب اگرچه بهظاهر فقط یک پیام است، اما نشان میدهد این کانال برای برخی افراد نه تنها محل سفارش خشونت علیه دیگران، بلکه بنگاهی برای بحرانهای عمیق روانی هم شده است.

سلام، من یک شرخر هستم!
در بخش دیگری از کانال، خفتگیرها یا همان کسانی که کارها را انجام میدهند، خود را معرفی کردهاند. معرفیها کوتاه و بدون جزئیات است. اغلب فقط گفتهاند در کدام شهر هستند، توان انجام چه نوع کارهایی را دارند و آیا بهتنهایی کار میکنند یا گروهی. عباراتی مثل «اکیپ دارم»، «تنها میرم»، «پروژه سنگین انجام میدم» و «سابقهدارم» در معرفیها تکرار میشود. لحن آنها دقیقا مشابه معرفی کارگران آزاد است، اما حوزه فعالیتشان خشونت است، نه کار فنی یا خدماتی.
از شیوه معرفی این افراد برمیآید که بیشترشان بهصورت پراکنده و مستقل کار میکنند. باند یا گروه مشخصی در کار نیست. کانال در واقع نقش یک بازار مشترک را برای آنها ایفا میکند؛ بازار کاری که در آن قدرت بدنی و توان قلدری و شرارت جایگزین مهارتهای معمول شده است.
از تهران تا امارات!
مهمترین بخش ساختار کانال، شیوه پرداخت پول است. هیچ کارفرمایی پول را مستقیم به شرخر یا خفتگیر نمیدهد. همه مبلغ ابتدا به حساب مدیر کانال واریز میشود و تا پایان کار در «صندوق گروه» میماند. به گفته مدیر گروه خفتگیر پس از انجام پروژه باید عکس یا فیلم ارائه کند و بعد از تایید، مدیر پنج درصد کمیسیون برمیدارد و باقی مبلغ را منتقل میکند.
همچنین مرور آگهیها نشان میدهد این کانال محدود به یک شهر خاص نیست. سفارشها از تهران، کرج، مشهد، رشت، اهواز، اصفهان، بندرعباس و دیگر شهرها ثبت شدهاند. یک مورد نیز مربوط به فجیره در امارات است. این نشانه الزاما فعالیت بینالمللی نیست، اما نشان میدهد حداقل اگر آگهیها حقیقت داشته باشند استفاده از این کانال برای کسانی که خارج از کشورند هم ممکن شده و بازار خشونت میتواند بهسادگی از مرزها عبور کند.

خشونت فریلنسی؛ شکل تازه یک جرم قدیمی
نکته کلیدی در این پدیده، تغییر شکل جرم است. برخلاف الگوهای کلاسیک درگیریها و شرخری، اینجا با باندهای ثابت مواجه نیستیم. هیچ سلسلهمراتبی وجود ندارد. هرکس میتواند کارفرما باشد و هرکس میتواند مجری خشونت باشد. کانال تنها نقش یک واسطه آنلاین را دارد. خشونت در این محیط بیشتر به شکل کار فریلنسری دیده میشود؛ پروژهای، کوتاهمدت، پراکنده و بدون ارتباط میان افراد.
در به در چکهای برگشتی!
بخش قابل توجهی از کارفرماها، بر اساس لحن پیامهایشان، نه بزهکار حرفهایاند و نه الزاما دنبال انتقام. بسیاری از آنها از ناکارآمدی روشهای قانونی یا طولانی بودن روند شکایت خسته شدهاند. برخی بهدنبال وصول طلبشان هستند، برخی درگیر اختلافهای خانوادگی یا محلی شدهاند و برخی هم درگیر بحرانهای شخصیاند. این کانال برای آنها میانبری است که تصور میکنند سریعتر و ارزانتر از مسیر رسمی عمل میکند.
این کانال کوچک، تصویری بزرگتر از جامعهای را نشان میدهد که در آن بخشی از مردم برای حل مسائلشان به جای نهادهای رسمی، مستقیم به خشونت روی میآورند. خشونتی که حالا قیمت مشخص دارد، واسطه دارد و در کمتر از یک روز تحویل داده میشود.




پیام شما به ما