یکی از مسائل همیشگی بشر در طول تاریخ، موضوع جنگ و صلح بوده است؛ مسئله‌ای که در آینده نیز همچنان گریبان‌گیر انسان‌ها خواهد بود. امیرالمومنین علی علیه‌السلام در بخش‌های مختلف نهج‌البلاغه، سخنانی ژرف و آموزنده درباره‌ جنگ و صلح بیان فرموده و مسیری روشن و هماهنگ با فطرت انسانی و نگرش الهی، پیش روی ما گذاشته است.

مهری هدهدی
چهارشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۲
۵ اصل مهم درباره صلح در کلام امیرالمومنین علیه‌السلام

 جنگ و صلح دو موضوع مستقل اما مرتبط‌اند: یکی بررسی جنگ، با همه‌ ابعاد، دلایل، پیامدها و فواید یا آسیب‌های آن؛ و دیگری، مفهوم صلح و نقش آن در زندگی بشر. مصالحه به عملی گفته می‌شود که برای رفع اختلاف میان دو نفر یا دو گروه انجام می‌گیرد. در زبان عربی، اهل لغت توضیح می‌دهند که «صِلاح» (با کسره) مصدر فعل مصالحه است و اسم مصدر آن «صلح» است؛ هم به صورت مذکر و هم مؤنث به کار می‌رود، مانند «صلح حدیبیه». در فرهنگ‌های فارسی نیز، واژه‌ صلح به معنای سازش و آشتی به‌کار رفته است. (فرهنگ عمید)

صلح در قرآن

خداوند در قرآن کریم صریحا به صلح اشاره فرموده‌اند: وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ (انفال، ۶۱)؛ و اگر دشمنان به صلح و مسالمت تمایل داشتند تو نیز مایل به صلح باش و کار خود به خدا واگذار که خدا شنوا و داناست.

مسئله قابل توجه در آیه این نکته است که مسلمین باید آنقدر قوی باشند که دشمن درخواست صلح کند. در این صورت با توجه به شرایط و به اذن رهبر جامعه و با توکل به خداوند صلح را بپذیرند. البته این پذیرش نشانه صلح طلبی مسلمین است و هرگز به جنگ طلبی متهم نمی‌شوند.

خداوند در آیه ۶۲ انفال شرایط صلح را تبیین می‌فرماید: وَإِنْ یُرِیدُوا أَنْ یَخْدَعُوکَ فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ هُوَ الَّذِی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِینَ؛ و اگر بخواهند [در زمینه صلح و آشتی] تو را بفریبند، یقیناً خدا تو را بس است؛ اوست کسی که تو را با یاری خود و به وسیله مؤمنان نیرومند ساخت.

در معاهده صلح باید از الفاظ صریح استفاده شود و از به‌کاربردن واژه‌های دوپهلو و متشابه پرهیز گردد تا راه بهانه‌جویی برای نقض پیمان صلح و زمینه تفسیرهای مختلف و تأویل‌های نابجا را ببندد

این آیه را باید در کنار آیه‌ ۵۸ انفال در نظر گرفت که اگر رهبر مسلمانان با شواهد و قرائنی، یقین به خدعه‌ دشمن در سایه‌ صلح داشت، حساب دیگری دارد، ولی در صورت ‌احتمال حسن نیّت، باید با هوشیاری آن را بپذیرد. (تفسیر نور، ج۳، ص۳۴۹)

بنا بر آیات فوق رهبری جامعه‌ اسلامی باید پیشنهاد صلح دشمن را بپذیرد تا مسلمانان جنگ‌طلب معرّفی نشوند، امّا هوشیار باشد تا فریب نخورد. إِنْ جَنَحُوا ... فَاجْنَحْ‌ ... وَ إِنْ یُرِیدُوا أَنْ یَخْدَعُوکَ‌ (یعنی احتمال خدعه وجود دارد)

از طرفی اگر مردم آماده باشند و لطف خدا شامل شود، همه‌ توطئه‌های دشمن خنثی می‌شود. «فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ»

همچنین اگر ما به وظیفه‌ خود عمل کنیم، نباید از مشکلات بترسیم، چون خداوند، گشاینده‌ مشکلات است. «أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ»

زیرا امدادهای الهی و حمایت‌های مردمی، به اراده‌ خداوند در جهت یاری مسلمین است. «أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِینَ» و حمایت مردم، با اراده و خواست الهی کارساز است. فَإِنَّ حَسْبَکَ اللَّهُ هُوَ الَّذِی أَیَّدَکَ‌ ... بِالْمُؤْمِنِینَ. زیرا استمداد از مردم، بدون غفلت از خداوند، شرک نیست. «أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِینَ» و مردم، بازو و پشتیبان رهبر جامعه هستند. أَیَّدَکَ‌ ... بِالْمُؤْمِنِینَ. (برگرفته از تفسیر نور(۱۰جلدی)، ج‌۳، ص۳۵۰)

توصیه امیرالمومنین علیه‌السلام درباره صلح با دشمن

امام جنگ را آخرین راه حل دانسته و در حد امکان، سعی در پرهیز از خونریزی داشتند. ایشان هنگامی که مالک اشتر را والی مصر منصوب کردند، نامه‌ای برایش نوشتند که توصیه‌هایی ارزشمند در آن می‌باشد:  

  «وَ لَا تَدْفَعَنَّ صُلْحاً دَعَاکَ إِلَیْهِ عَدُوُّکَ وَ لِلَّهِ فِیهِ رِضًی، فَإِنَّ فِی الصُّلْحِ دَعَةً لِجُنُودِکَ، وَ رَاحَةً مِنْ هُمُومِکَ، وَ أَمْناً لِبِلَادِکَ؛ (نامه ۵۳، ترجمه صبحی صالح)؛ اگر دشمنت تو را به صلح دعوت کرد و در آن رضایت خداوند باشد، آن را رد مکن؛ زیرا در صلح، آرامش برای سپاهیانت، آسودگی از مشکلات، و امنیت برای سرزمینت وجود دارد.»

منظور از رضایت خداوند آن است که صلح بر محور حق و عدالت صورت بگیرد تا بتواند مصلحت مردم، امنیت و آزادی آنان را تأمین کرده و از حقوق آنان محافظت کند. به‌طور مثال می‌توان به صلح حدیبیه و صفین اشاره کرد. در صلح حدیبیه رضای خداوند و رسول او بود، اگرچه بعضی تندروان به مخالفت پرداختند و در صلح صفین رضای خدا و ولیّ او نبود، اگرچه بعضی به آن اصرار کردند. (مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین علیه‌السلام، ج۱۱، ص۱۰۹-۱۱۰‌)

در اسلام با این‌که اصل بر حسن ظن است؛ اما دشمن نمی‌تواند مورد اعتماد باشد، چون دشمن است نه دوست

۵ اصل برای صلح در کلام امیرالمومنین علیه‌السلام

امیرالمؤمنین علیه‌السلام، بر اساس آیات قرآن کریم، صلح با دشمن را جایز دانسته‌اند، اما این امر را مشروط به رعایت پنج اصل اساسی می‌دانند.

۱- اصل حسن ظن نداشتن به دشمن:

باید از خوش‌بینی و اعتماد نسبت به دشمن پرهیز کرد و همواره نسبت به نیرنگ‌ها و فریب‌کاری‌های آنان هوشیار بود. امام بر آینده‌نگری تأکید دارند و به‌شدت از اعتماد به دشمن هشدار می‌دهند. فَخُذْ بِالْحَزْمِ وَ اتَّهِمْ فِی ذَلِکَ حُسْنَ الظَّنِّ(نامه ۵۳)؛ دوراندیشی باید در پیش گرفت و از حسن ظن و اعتماد به دشمن پرهیز کرد.

در اسلام با این‌که اصل بر حسن ظن است؛ اما دشمن نمی‌تواند مورد اعتماد باشد، چون دشمن است نه دوست. (مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین علیه‌السلام، ج۱۱، ص۱۱۱) بنابراین، صلح زمانی به سود جامعه اسلامی خواهد بود که با دوراندیشی و پرهیز از خوش‌بینی نسبت به دشمن همراه باشد؛ در این صورت است که می‌توان تهدیدها و خطرات دشمن را دفع کرد و امنیت جامعه اسلامی را تضمین نمود.

۲-  اصل هوشیاری و احتیاط پس از صلح:

پذیرش صلح به‌هیچ‌وجه به معنای اعتماد کامل و ساده‌انگارانه به دشمن نیست. امام علی علیه‌السلام نیز بلافاصله پس از توصیه به مالک اشتر برای پذیرش صلح، نسبت به احتمال مکر و فریب دشمن هشدار می‌دهند: وَ لَکِنِ الْحَذَرَ کُلَّ الْحَذَرِ مِنْ عَدُوِّکَ بَعْدَ صُلْحِهِ، فَإِنَّ الْعَدُوَّ رُبَّمَا قَارَبَ لِیَتَغَفَّلَ(نامه ۵۳)؛  اما کاملاً از دشمن بعد از صلح بر حذر باش؛ زیرا دشمن گاهی نزدیکی می‌کند تا غفلت ایجاد کند. بنابراین، حتی در صورت انجام مذاکره و دستیابی به صلح، نباید به دشمن اعتماد کامل داشت؛ چراکه احتمال فریب و نیرنگ همواره وجود دارد. پس از توافق نیز باید با حفظ هوشیاری، رفتارهای دشمن را زیر نظر گرفت و در صورت هرگونه نقض توافق، با قاطعیت واکنش نشان داد.

اگر مذاکره و صلح انجام شود، نباید به دشمن اعتماد کامل داشت؛ زیرا ممکن است فریب و نیرنگی در کار باشد. بعد از توافق با دشمن باید هوشیار بود و در صورت انجام اقدامی خلاف توافق، برخورد قاطعانه با دشمن داشت. در اسلام با این‌که اصل بر حسن ظن است؛ اما دشمن نمی‌تواند مورد اعتماد باشد، چون دشمن است نه دوست. (مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین علیه‌السلام، ج۱۱، ص۱۱۱)

۳- اصل پای‌بندی به عهد و پیمان در مذاکره:

در مذاکره و صلح، صداقت و وفای به عهداز اهمیت بالایی برخوردار است. امیرالمومنین علیه السلام خطاب به ملک اشتر می‌فرماید: «إِنْ عَقَدْتَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ عَدُوِّکَ عُقْدَةً، أَوْ أَلْبَسْتَهُ مِنْکَ ذِمَّةً، فَحُطْ عَهْدَکَ بِالْوَفَاءِ، وَ ارْعَ ذِمَّتَکَ بِالْأَمَانَةِ وَ اجْعَلْ نَفْسَکَ جُنَّةً دُونَ مَا أَعْطَیْتَ؛ اگر بین خود و دشمنت پیمانی بستی، یا مسئولیتی برعهده گرفتی، به عهد خود وفادار باش و امانت را رعایت کن و جان خود را سپر پیمان خود قرار بده.»

در صورت انجام مذاکره و دستیابی به صلح، نباید به دشمن اعتماد کامل داشت؛ چراکه احتمال فریب و نیرنگ همواره وجود دارد. پس از توافق نیز باید با حفظ هوشیاری، رفتارهای دشمن را زیر نظر گرفت

 بنابراین، تا زمانی که دشمن به شرایط و تعهدات مندرج در معاهده صلح وفادار بماند، لازم است احترام کامل به این پیمان گذاشته شود و از هرگونه نقض، زیرپا گذاشتن یا رفتارهایی که منجر به خدشه‌دار شدن صلح شود، به شدت خودداری گردد. حفظ تعهد به معاهده نه تنها پایه‌ای برای ثبات و امنیت جامعه اسلامی است، بلکه زمینه‌ساز استمرار همکاری و جلوگیری از بروز مجدد تنش‌ها خواهد بود.

۴- اصل پرهیز از فریب‌کاری در معاهدات صلح: 

فریب‌کاری، خیانت و خدعه از صفات بسیار ناپسند و زشت به شمار می‌روند که هیچ فرد مؤمنی نباید آنها را در رفتار و گفتار خود راه دهد. این صفات نه تنها به روابط میان انسان‌ها آسیب می‌رسانند، بلکه اعتماد و احترام را نیز از بین می‌برند. بنابراین، چه در برخورد با دوستان صمیمی و چه در مواجهه با دشمنان، یک انسان مؤمن باید همواره از چنین رفتارهایی پرهیز کند و راه راست‌گویی، صداقت و ایمان را پیش گیرد تا هم خود را در مسیر درست نگه دارد و هم به دیگران آسیب نرساند.

حضرت علی علیه‌السلام درباره معاهده صلح هرگونه فریب و خیانت با دشمن را نادرست خوانده و از آن باز می‌دارد و آن را گستاخی بر خداوند می‌داند: «فَلَا تَغْدِرَنَّ بِذِمَّتِکَ وَ لَا تَخِیسَنَّ بِعَهْدِکَ وَ لَا تَخْتِلَنَّ عَدُوَّکَ فَإِنَّهُ لَا یَجْتَرِئُ عَلَی اللَّهِ إِلَّا جَاهِلٌ شَقِیٌّ وَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ عَهْدَهُ وَ ذِمَّتَهُ أَمْناً أَفْضَاهُ بَیْنَ الْعِبَادِ بِرَحْمَتِهِ وَ حَرِیماً یَسْکُنُونَ إِلَی مَنَعَتِهِ وَ یَسْتَفِیضُونَ إِلَی جِوَارِهِ فَلَا إِدْغَالَ وَ لَا مُدَالَسَهَ وَ لَا خِدَاعَ فِیهِ(نامه ۵۳)؛ هرگز پیمان‌شکن مباش و در عهد خود خیانت مکن و دشمن را فریب مده؛ زیرا جز نادان بدکار کسی بر خدا گستاخی روا نمی‌دارد. خداوند عهد و پیمانی را که با نام او شکل می‌گیرد، با رحمت خود مایه آسایش بندگان و پناگاه امنی برای پناه‌آورندگان قرار داده است تا همگان به حریم امن آن روی بیاورند. پس فساد، خیانت و فریب در عهد و پیمان راه ندارد.»

در این شرایط، عهد و پیمان به عنوان وسیله‌ای برای تأمین امنیت اجتماعی و حفظ آرامش مردم و همچنین پناهگاهی برای افراد بی‌پناه معرفی شده است. بنابراین، در هنگام برقراری پیمان صلح باید به طور کامل از هر گونه فساد، خیانت و فریب پرهیز کرد تا هم امنیت جامعه حفظ شود و اهداف واقعی صلح به تحقق برسد، و هم از جسارت و گستاخی نسبت به خداوند جلوگیری به عمل آید.

۵- اصل شفاف و روشن بودن معاهدات صلح

معاهده صلح باید به گونه‌ای باشد که هیچ ابهام یا برداشت متفاوتی در آن راه نداشته باشد و کاملاً روشن و بی‌چون‌وچرا باشد. این اصل به وضوح در بیانات امام علی علیه‌السلام نیز آمده است:

آموزه‌های اسلامی در رابطه با برخورد با بیگانگان، تأکید قوی بر مقابله با استکبار و عدم قبول سازش با مستکبران دارند؛ اما در عین حال، تعامل با دشمنان غیرمستکبر را با رعایت مقررات و شرایط مشخصی مجاز می‌دانند «وَ لَا تَعْقِدْ عَقْداً تُجَوِّزُ فِیهِ الْعِلَلَ وَ لَا تُعَوِّلَنَّ عَلَی لَحْنِ قَوْلٍ بَعْدَ التأکید وَ التَّوْثِقَةِ(نامه ۵۳)؛ قراردادی را امضا نکن که در عبارات آن جای گفت‌وگو باشد و پس از محکم‌کاری و دقت در قرارداد، به عبارات دوپهلو و قابل‌توجیه تکیه مکن.»

در معاهده صلح باید از الفاظ صریح استفاده شود و از به‌کاربردن واژه‌های دوپهلو و متشابه پرهیز گردد تا راه بهانه‌جویی برای نقض پیمان صلح و زمینه تفسیرهای مختلف و تأویل‌های نابجا را ببندد؛ اگرنه، بعد از پیمان صلح ممکن است برخی طرف‌ها آن را به نفع خود و برخلاف آنچه توافق صورت گرفته است تفسیر کنند.

توجه به شرط شفافیت معاهدات، امروزه در قراردادهای بین‌المللی که طرف‌های آن به زبان‌های مختلف سخن می‌گویند، از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ زیرا ممکن است یک طرف با کاربردها و ظرافت‌های زبان طرف مقابل آشنایی کامل نداشته باشد. ازاین‌رو، زمینه به کاربردن الفاظ و تعبیرات دوپهلو که به صورت‌های مختلف تفسیرپذیر باشد، وجود دارد و اگر یک طرف اهل خدعه و فریب باشد، می‌تواند معاهدات را به‌گونه‌ای تنظیم نماید که بعد بتواند آن را به نفع خودش تفسیر کند. (محسنی، شرایط صلح از دیدگاه امام علی(ع)، پژوهش‌نامه علوی، دوره ۱۲، شماره ۲۳، شهریور ۱۴۰۰ش، ص۲۷۷-۲۹۰)

نتیجه‌گیری
آموزه‌های اسلامی در رابطه با برخورد با بیگانگان، تأکید قوی بر مقابله با استکبار و عدم قبول سازش با مستکبران دارند؛ اما در عین حال، تعامل با دشمنان غیرمستکبر را با رعایت مقررات و شرایط مشخصی مجاز می‌دانند. اسلام مذاکره را به عنوان ابزاری سیاسی و مشروع پذیرفته است که در آن رعایت اصولی ضروری است؛ از جمله حفظ کرامت و عزت دین اسلام و مسلمانان، تمایل به برقراری صلح و پرهیز از درگیری، هوشیاری و دقت نظر پس از صلح، دوراندیشی و اجتناب از اعتماد بی‌مورد به طرف مقابل، پایبندی کامل به تعهدات و پیمان‌ها، خودداری از هرگونه نیرنگ و فریب در معاهدات، شفاف و روشن بودن مفاد قراردادها، و در نهایت اینکه هیچ امتیازی نباید به قیمت زیر پا گذاشتن ارزش‌های دینی داده شود.

برچسب‌ها

پیام شما به ما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدیدها

پربحث‌ها