در فرازی از زیارت اربعین که به نقل از امام صادق علیهالسلام و به واسطه صفوان جمّال به ما رسیده، میخوانیم: «اللّهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِیُّکَ وَابْنُ وَلِیِّکَ، وَصَفِیُّکَ وَابْنُ صَفِیِّکَ، الْفَائِزُ بِکَرَامَتِکَ، أَکْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ، وَحَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ، وَاجْتَبَیْتَهُ بِطِیبِ الْوِلادَةِ، وَجَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السَّادَةِ، وَقَائِداً مِنَ الْقَادَةِ، وَذَائِداً مِنَ الذَّادَةِ، وَأَعْطَیْتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیَاءِ، وَجَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَی خَلْقِکَ مِنَ الْأَوْصِیَاءِ»
در این فراز، ما به عنوان زائر، شهادت میدهیم که امام حسین علیهالسلام دارای مجموعهای از ویژگیهاست که هویت، مأموریت و جایگاه ابدی او را ترسیم میکند. در ادامه، به اختصار به شرح هر یکی از این ویژگیها میپردازیم:
۱. ولیّ خدا (وَلِیُّکَ)
اولین ویژگی امام حسین علیهالسلام این است که او ولیّ خدا یعنی نمایندۀ تام الهی و حامل اراده او در زمین است بنابراین، سخن و عملش امتداد فرمان خداست. در فرهنگ شیعه، رهبران دینی، «ولی» هستند نه ارباب، حاکم، سلطان، شاه و امثال اینها. چون وَلایت یعنی دو چیز به هم پیوسته و از جنس هم. «ولیّ» یعنی با گرسنگان، گرسنه و با بیماران، بیمار، اما شاه یعنی نگاه از بالا به پایین.
۲. میراثدار نسل ولایت (ابنُ ولیِّک)
حسین علیهالسلام فرزند ولیّ خداست. این انتساب، صرفاً شجرهنامه نیست، بلکه نشان میدهد ریشههای فکری و معنوی او در خاک ولایت استوار شده است. این دو ویژگی رویهمرفته نشان میدهد قیام سیدالشهدا علیهالسلام یک تصمیم شخصی و هیجانی نبود، بلکه تداوم یک مأموریت الهی برای سرپرستی و هدایت جامعه بود.
۳. برگزیده ناب خدا (صفیُّک)
«صفی» به معنای برگزیده است. امام حسین علیهالسلام برگزیده و محبوب خدا بود. این برگزیدگی نه بر اساس نسب، بلکه بر اساس لیاقت و آمادگی روحی است. «ولایت» به جنبه مدیریتی و رهبری اشاره دارد و «صفاوت» به بعد پیوند عمیق با خدا. این ویژگی به ما یادآوری میکند که مبارزه او صرفاً ایدئولوژیک نبود، بلکه ریشه در عشقی عمیق به مبدأ هستی داشت.
۴. تداوم برگزیدگی در نسل (ابنُ صفیِّک)
همانطور که سیدالشهدا در ولایت، میراثدار امیرالمؤمنین علیهماالسلام است، در «صفوت» نیز فرزند برگزیده خدا یعنی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله است. این ویژگی، پیوند او را با رسالت و پیامبری تثبیت میکند.
۵. پیروز میدان کرامت (الفائز بکرامتک)
کرامت الهی، یعنی آن مقامی که خداوند به اولیای خود میبخشد. در منطق زمینی، کسی که کشته میشود، شکست خورده است اما در منطق زیارت اربعین، امام حسین علیهالسلام «پیروز» است. پیروز چه چیزی؟ «کرامت». او شاید در میدان نبرد نظامی جان باخت، اما در میدان حفظ عزت و شرافت انسانی، فاتح مطلق شد. او به دنیا نشان داد که مرگ با عزت، بر زندگی با ذلت پیروز است. این بزرگترین دستاورد او بود.
۶. شهادت، تاج افتخار (أکرمته بالشهادة)
این عبارت، مکمل ویژگی قبلی است. در فرهنگ اسلامی، شهادت بالاترین پاداش مجاهدان راه خداست. شهادت برای امام حسین علیهالسلام یک مصیبت تحمیلی نبود، بلکه یک «اکرام» و هدیۀ الهی بود. خداوند بالاترین مدال افتخار خود یعنی مقام گواهی و شهادت را به او عطا کرد، شهادتی که مرگ نبود، بلکه تولد یک جریان بود. این نگاه، تراژدی کربلا را به یک حماسۀ پرافتخار تبدیل میکند. شهادت، اوج بندگی و نقطه وصال او بود؛ پاداشی که خداوند برای خالصترین بندگانش در نظر میگیرد.
۷. بخشیدن سعادت حقیقی (حبَوته بالسعادة)
حسین علیهالسلام با ایستادگیاش، به اوج سعادت رسید و این سعادت را به پیروان آگاه خود نیز هدیه داد. اما این سعادت چیست؟ قطعاً منظور، خوشیهای زودگذر دنیوی نیست. سعادت در این منظومه، یعنی رسیدن به کمال غایی و رضایت ابدی پروردگار. او به ما میآموزد که سعادت واقعی در همسویی با حقیقت و عدالت است، حتی اگر به قیمت از دست دادن همه چیز تمام شود.
۸. برگزیده با پاکی ولادت (اجتبیته بطیب الولادة)
طیب ولادت به معنای پاکی کامل در نسب و نَسَب است. او محصول پاکترین نسلها و وارث تباری است که از هرگونه پلیدی منزه بود. این «پاکی ولادت» تنها یک افتخار بیولوژیک نیست، بلکه بستر و زمینهساز پذیرش مأموریتهای بزرگ الهی است چرا که اصالت خانوادگی، زیربنای رهبری است.
در منطق زمینی، کسی که کشته میشود، شکست خورده است اما در منطق زیارت اربعین، امام حسین علیهالسلام «پیروز» است. پیروز چه چیزی؟ «کرامت». او شاید در میدان نبرد نظامی جان باخت، اما در میدان حفظ عزت و شرافت انسانی، فاتح مطلق شد.
۹. سرور سروران (جعلته سیداً من السادة)
سید یعنی بزرگ، اما اینجا «سید السادة» آمده؛ یعنی بزرگِ بزرگان. حسین علیهالسلام در قله فضیلت ایستاده، حتی در میان دیگر پیشوایان. این جایگاه، نتیجه عمل و شخصیت اوست، نه صرفاً انتصاب نسبی. او آقایی و بزرگواری را نه با زور، که با اخلاق و بخشندگی معنا کرد. او سروری بود که برای نجات بندگان خدا قیام کرد.
۱۰. فرماندهای از فرماندهان (قائداً من القادة)
رهبری او از جنس هدایت بود، نه سلطهگری. او راه را نشان میداد و خود پیشاپیش همه در آن قدم برمیداشت. او رهبری بود که یارانش عاشقانه از او پیروی میکردند، نه از سر ترس. فرماندهی امام حسین علیهالسلام، هم در میدان نبرد بود و هم در میدان ارزشها. او رهبری نهضتی را بر عهده گرفت که هنوز پس از قرنها، الهامبخش آزادگان جهان است.
۱۱. مدافع و مرزبان دین (ذائداً من الذادة)
«ذائد» کسی است که دشمن را از حریم مقدس (دین، حقیقت و انسانیت) بازمیدارد. امام حسین علیهالسلام نه برای فتح سرزمین، بلکه برای پاسداری از مرزهای عقیده و حقیقت قیام کرد. او نگهبان حریم اسلام در برابر تحریف و مرزبان غیرتمند مرزهای عقیده و شرف بود.
۱۲. وارث سرمایه پیامبران (أعطیته مواریث الأنبیاء)
سیدالشهدا علیهالسلام، میراثدار رسالتهای پیامبران پیشین بود. مواریث انبیا، فقط عصا و انگشتر نیست؛ بلکه مجموعهای از علوم، حکمتها، رسالتها و تجربههای هدایت بشری است. حسین علیهالسلام وارث این سرمایه عظیم بود.
۱۳. حجت الهی بر مردم (جعلته حجة علی خلقک من الأوصیاء)
در نهایت، امام حسین علیهالسلام «حجت» است؛ یعنی دلیل زنده و آشکار بر وجود و عدالت خدا. کسی که با شناخت او، راه حق شناخته میشود و با انکار او، راه باطل. عاشورای حسینی، اتمام حجت خداوند بر همه انسانها در طول تاریخ شد.
این سیزده ویژگی، تصویری کامل از امام حسین علیهالسلام میسازد: از تبار و طهارت ولادتش گرفته تا مسئولیت تاریخی و مأموریت الهیاش.
وقتی این فراز را میخوانیم، فقط به گذشته نگاه نمیکنیم. ما با امامی روبهرو میشویم که حضورش همچنان جاری است: ولیّ خدا، فرمانده آزادگان، مدافع حقیقت و حجت همیشگی بر بشریت. و شاید راز ماندگاری نام حسین علیهالسلام در این باشد که همه این ویژگیها در او جمع شد، و در روز عاشورا، یکجا به نمایش درآمد.




پیام شما به ما