در سنت شیعی، نوعی روایت‌نگاری شکل گرفته که مرز میان تاریخ، ادبیات و عاطفه را درهم می‌نوردد: مقتل‌نگاری. آنچه در ظاهر، توصیف شهادت یک شخصیت مذهبی است، در واقع تبدیل به آیینه‌ای از مفاهیم عدالت‌خواهی، مقاومت، سوگواری و هویت دینی شده است. اما پرسش بنیادی آن است که مقتل چیست؟ مقتل‌نگاری از کجا آغاز شد؟ و چرا تا امروز همچنان زنده و اثرگذار باقی مانده است؟

ابوالقاسم شکوری
دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴ - ۱۶:۱۶
روایتی فشرده دربارۀ مقتل‌نگاری، از آغاز تا امروز

 مقتل چیست؟ کتاب روضه یا یک بیانیۀ سیاسی؟

«مقتل» در لغت یعنی جای کشته‌شدن. اما در فرهنگ اسلامی، به متونی گفته می‌شود که چگونگی شهادت شخصیت‌های بزرگ مذهبی را روایت می‌کنند؛ متونی که هم تاریخ هستند، هم سند، هم فریاد. در حقیقت، مقتل‌نگاری، تاریخ‌نگاری تراژیک است؛ بیانیه‌ای بر ضد ظلم و در ستایش مظلومیت.

روایتی فشرده دربارۀ مقتل‌نگاری، از آغاز تا امروز

 آغاز مقتل‌نگاری از کوفه

نخستین مقاتل درباره شهادت امام اول شیعیان نوشته شد، نه عاشورا! آثاری چون «مقتل امیرالمؤمنین علیه‌السلام» از نویسندگانی مثل ابوالحسن بکری، نقطه شروع این سنت بودند. با فاجعه کربلا در سال ۶۱ هجری، مقتل‌نگاری رونق گرفت و به ثبت مظلومیت شیعه پرداخت.

 

روایتی فشرده دربارۀ مقتل‌نگاری، از آغاز تا امروز

ابومخنف؛ پدر مقتل‌نگاری علمی

بی‌تردید، نقطه اوج مقتل‌نگاری با شهادت امام حسین علیه‌السلام رقم خورد. ابومخنف (م. ۱۵۷ ق) با تألیف «مقتل الحسین»، اولین اثر مستقل و روشمند را پدید آورد. او با تکیه بر راویان معتبر و مستندسازی جزئیات، الگویی برای مورخان پس از خود ساخت. اگرچه اصل کتاب او از میان رفته، اما بخش‌های مهمی از آن در تاریخ طبری باقی مانده است.

روایتی فشرده دربارۀ مقتل‌نگاری، از آغاز تا امروز

 دورۀ شکوفایی مقتل‌نگاری

قرن سوم و چهارم هجری، اوج شکوفایی مقتل‌نگاری بود. مورخانی چون نصر بن مزاحم و هشام کلبی، با نگاهی مستند و تحلیلی، واقعه کربلا را به دقیق‌ترین شکل ممکن ثبت کردند. بسیاری از این متون متأسفانه از بین رفته‌اند.

   

روایتی فشرده دربارۀ مقتل‌نگاری، از آغاز تا امروز

 افول مقتل‌نگاری و آغاز افسانه‌سازی

قرون هشتم تا دهم هجری، دوران افول مقتل‌نویسی بود. در این دوره، تمرکز از سندیت تاریخی به تهییج عواطف مخاطب منتقل شد. کتاب «روضة الشهداء» اثر کاشفی، شاخص‌ترین نمونه این جریان است که با وجود تأثیر ادبی، زمینه‌ساز ورود برخی نقل‌های ضعیف، غیرمستند و افسانه‌ای به سنت عزاداری شد.

روایتی فشرده دربارۀ مقتل‌نگاری، از آغاز تا امروز

صفویان و تولد مقتل‌های روضه‌ای

با رسمی شدن عزاداری در دوره صفویه، مقاتل احساسی‌تری نگاشته شدند. مقتل‌نگاری به ابزاری برای تهییج عاطفی در مجالس رسمی بدل شد و اغلب آثار این دوره، فاقد استناد تاریخی قوی بودند. مقتل‌هایی چون ابتلاء الاولیاء، اکسیر العبادة و محرق القلوب، بیشتر به کار گریه و مصیبت‌خوانی می‌آمدند تا روایت‌گری واقعه.

روایتی فشرده دربارۀ مقتل‌نگاری، از آغاز تا امروز

  قاجاریه؛ نثر فاخر و حزن پرشور

در دوره قاجار، اما تلاشی برای احیای اقتدار ادبی مقتل صورت گرفت و آثاری چون قمقام زخّار از فرهاد میرزا و مهیّج الاحزان از ملا محمدحسین یزدی، نوشته شد که تاریخ را با نثری فاخر و بیانی پرشور تلفیق می‌کردند.

روایتی فشرده دربارۀ مقتل‌نگاری، از آغاز تا امروز

مقتل؛ همچنان زنده و بیدار

مقتل فقط تاریخ نیست؛ روایت هویت شیعه است. این متون، زبان مقاومت در برابر ظلم و نماد فریاد عدالت‌خواهی هستند. به همین دلیل، مقتل‌خوانی همواره باری سیاسی-اجتماعی داشته و یادآوری کربلا، به معنای زنده نگه داشتن پیام مبارزه علیه ستم و سلطه در هر عصری است. این است راز تأثیرگذاری عمیق آن.

روایتی فشرده دربارۀ مقتل‌نگاری، از آغاز تا امروز

برچسب‌ها

پیام شما به ما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدیدها

پربحث‌ها