در پی حملات دقیق و همهجانبهٔ ایران به تأسیسات نظامی و حیاتی رژیم صهیونیستی، دیوار استحکامیِ «قلعه آهنین» فرو ریخت و بار دیگر نقش محوری جمهوری اسلامی ایران در توازن استراتژیک منطقه به اثبات رسید. این رخداد میتواند نقطه عطفی در محاسبات راهبردی دولتهای منطقه و جهان به شمار آید و روند رقابت قدرت را در خاورمیانه بهطور اساسی دگرگون کند.
تا پیش از این، سامانههای دفاع موشکی اسرائیل از جمله «گنبد آهنین» بهعنوان نمادهای پیشرفتهترین فناوری دفاعی در جهان معرفی میشدند؛ دیواری که گویا هیچ تهدیدی توان نفوذ در آن را نداشت. اما حملات اخیر ایران توانست خللهایی را آشکار سازد که ماهها زیر پوشش ابهت موشکی پنهان شده بود. در این گزارش تلاش شده ضمن بازخوانی چرایی و چگونگی این عملیات، به ابعاد سیاسی، نظامی و رسانهای آن پرداخته و پیامدهای کوتاهمدت و بلندمدت آن برای منطقه را تحلیل کنیم.
سیر تحول در دایره تقابل ایران و اسرائیل
از سالها قبل، اختلافات ایران و رژیم صهیونیستی حول محور پرونده هستهای، حمایت ایران از گروههای مقاومت و حضور مستشاری در کشورهای منطقه تشدید شد. اسرائیل بارها زیر سایهٔ «توان بازدارندگی هوایی» و «دفاع موشکی لایهای» به حملات نقطهای علیه مواضع ایران در سوریه دست زد و تهران نیز پاسخهای محدود اما نشاندهندهٔ برد و دقت بالای سامانههای بومی موشکی ارائه کرد.
در موج تازه، اولین ضربهها از عمق خاک ایران و با اتکا به پهپادهای دورپرواز و موشکهای جدید بالستیک شلیک شد. اهداف شامل انبارهای تسلیحاتی، پایگاههای زمینی و مراکز فرماندهی-کنترلی اسرائیل بود. آنچه اما فراتر از انتظارات رفت، نفوذ دقیق این حملات به لایههای دفاعی نامنظم و فراتر از برد پیشبینیشده بود.
حملات دقیق و هماهنگ ایران توانست دیواری را که واشنگتن سالها آن را تضمین امنیت اسرائیل میدانست، بشکند
راهبرد جدید تهران؛ چگونه دفاع لایهای اسرائیل مغلوب شد
در نبرد اخیر، تهران با بهرهگیری از ترکیب هماهنگ پهپادهای انتحاری و موشکهای بالستیک نقطهزن، دیوار دفاع لایهای اسرائیل را هدف قرار داد و نقاط کور سامانههای رهگیری را آشکار ساخت. این عملیات نشان داد که تغییر تاکتیکی و ادغام فناوریهای بومی میتواند شکافهای استراتژیک را برجسته کند و توازن قدرت را به سود ایران دگرگون سازد.
پویایی پهپادی و موشکی ترکیبی
بهرهگیری همزمان از پهپادهای انتحاری با قابلیتهای فریبدهی راداری و موشکهای بالستیک نقطهزن، دفاع لایهای را به چالش کشید.
دقت و عمقعملیاتی
شلیک از بردهای طولانی و هدفگیری مراکز پشتیبانی لجستیکی حاکی از ارتقای چشمگیر سامانه بومی «ظفر» و «سجیل» است.
شکاف دفاعی
گزارشهای صهیونیستی از عبور موشکها از سقف استقرار «آیروندام» حکایت دارد؛ امری که برای نخستینبار بر مبنای تحلیل رسانههای غربی، پدافند لایهای اسرائیل را زیر سؤال برد.
شوک سیاسی و روانی؛ کابوس تازه در ارکان رژیم اسرائیل
حملات اخیر ایران نه تنها ساختار دفاعی اسرائیل را به چالش کشید، بلکه در عرصهٔ سیاسی و افکار عمومی نیز زلزلهای به پا کرد. افزایش انتقادات داخلی به عملکرد دولت و ارتش، تضعیف سرمایهٔ اعتماد ملی و بازتابهای گسترده در رسانههای بینالمللی، همگی حکایت از تأثیر عمیق این عملیات بر روحیه و محاسبات سیاسی صهیونیستها دارد.
تحریک نارضایتی داخلی
اعتراضات رسانهای و اجتماعی در میان شهروندان اسرائیلی نسبت به «هزینهٔ سنگین» و «عدم کارآمدی سامانههای دفاعی»، تحت تأثیر رسانههای مخالف و معترضان به سیاستهای دولت، شدت گرفت.
تضعیف بهرهبرداری تبلیغاتی دشمن
اسرائیل که پیشتر با نشان دادن «نفوذناپذیری خلوص هوایی» به دنبال مشروعیتسازی داخلی و بینالمللی بود، اکنون با سؤالاتی درباره مدیریت بحران و اولویتبندی منابع مواجه شده است. این نقطهعطف، اسطورهٔ «آسیبناپذیری» را از میان برداشت و برای همیشه از معادلات تبلیغاتی و رسانهای دشمن خط زد.
تقویت وحدت ملی ایران
انعکاس موفقیتهای عملیات در شبکههای اجتماعی و رسانههای رسمی، موجب افزایش روحیهٔ ملی و تقویت انسجام اجتماعی در داخل کشور شد.
تعادل نوین قدرت؛ بازتاب حملات تهران در معادلات بینالمللی
حملات دقیق و هماهنگ ایران توانست دیواری را که واشنگتن سالها آن را تضمین امنیت اسرائیل میدانست، بشکند و اکنون آمریکا و متحدانش ناگزیرند در برابر واقعیتهای میدانی جدید بازنگری کنند؛ از ارائه سامانههای پدافندی پیشرفتهتر گرفته تا جابجایی و تقویت مواضع نظامی در منطقه. در همین حال، دولتهای عرب خلیجفارس و ترکیه نیز محاسبات استراتژیک خود را دوباره تنظیم کردهاند؛ گروهی به دنبال کاهش تنش و مذاکره مستقیم با تهران هستند و برخی دیگر تمایل خود به همکاریهای امنیتی تقویتشده با جمهوری اسلامی را ابراز میکنند. این تحولات، صفحهای تازه در شطرنج سیاست جهانی باز کرده که در آن ایران حالا مهرهای کلیدی و تأثیرگذارتر از همیشه است.
ماحصل این تحول، ستایش خرد جمعی و تأکید بر اصل «بازدارندگی فعال» است؛ رویکردی که نه با دیوارههای دفاعی یکجانبه بلکه با تلفیق توان عملیاتی متحرک و خرد فناورانه بهدست آمد. ایران با این عملیات، پیام روشنی به جبهه استکباری و صهیونیستی فرستاد: هیچ سامانهٔ دفاعی، هرچقدر پیشرفته، در برابر عزم ملی و خلاقیت میدانی مقاومت نخواهد کرد. این واقعیت، معادلات امنیتی منطقه را برای سالهای آینده تعیین خواهد نمود و همچنین موفقیت میدانی ایران، انگیزه و اعتماد به نفس کشورهای همپیمان و گروههای مقاومت را تقویت خواهد کرد؛ امری که زمینهساز بازتعریف مرزهای امنیتی و ژئوپولتیک خاورمیانه است.




پیام شما به ما