همه ما میدانیم که زندگی همیشه روی خوش خود را نشان نمیدهد اما کمتر کسی برای روی دیگر ماجرا آماده است چرا که تصور میکنیم بحران و بیماری و مرگ برای همسایه است و سراغ ما نمیآید. وقتی هم بیماری و شهریه مدرسه بچهها و از کار افتادن کولر، ناگهان سر و کلهشان پیدا میشود غافلگیر میشویم.
این پدیده فقط در شرایط رکود یا تورم شدید رخ نمیدهد. حتی در دوران ثبات اقتصادی هم اغلب ترجیح میدهیم با اطمینان از وضعیت فعلی، آینده را سادهسازی کنیم. اینجاست که فکر میکنیم دیگر نیازی به ضربهگیر مالی نیست.
واقعیت این است که بسیاری از ما، نه بهدلیل بیبرنامگی، بلکه به واسطه یک خطای ذهنی ریشهدار، از ایجاد یک سوپاپ اطمینان برای زندگیمان غفلت میکنیم چرا که دچار نوعی خوشبینی سیستماتیک نسبت به آینده هستیم. تصور میکنیم بحرانها برای دیگران رخ میدهد، نه برای ما؛ اگر هم رخ دهد، بهنحوی از پس آن برمیآییم.
این الگوی ذهنی، در ادبیات روانشناسی و اقتصاد رفتاری با عنوان «سوگیری خوشبینی» شناخته میشود. سوگیری که باعث میشود افراد احتمال رخدادهای منفی دور از ذهن ببینند و در نتیجه، برای آینده واقعی برنامهریزی نکنند.
مثلا همینکه پیامک واریز حقوق روی گوشیمان مینشیند و ناگهان سراغ خریدهایی میرویم که نه نیاز فوریاند و نه آن لحظه در فهرست اولویتهایمان بوده، نشاندهنده همین ذهنیت است. انگار فقط حال خوب لحظه و توان مالی امروز را میبینیم، نه قسط و قبضی که فردا باید پرداخت شود، نه هزینهای که ممکن است هفته بعد سر برسد.
سوگیری خوشبینی، یکی از شناختهشدهترین خطاهای ذهنی در علم روانشناسی و اقتصاد رفتاری است. این سوگیری باعث میشود افراد بهطور ناآگاهانه، احتمال وقوع رویدادهای مثبت را برای خود بیشتر و احتمال بروز اتفاقات منفی را کمتر از حد واقعی برآورد کنند. به زبان ساده، ما تمایل داریم آینده را بهتر از آنچه ممکن است باشد، تصور کنیم.
این خطای ذهنی در تصمیمگیریهای مالی، نقش پررنگتری پیدا میکند. افراد خوشبین به آینده، کمتر نگران بیکاری، بیماری، کاهش درآمد یا حتی بحرانهای اقتصادی میشوند و به همین دلیل، تصمیماتی میگیرند که در کوتاهمدت جذاب اما در بلندمدت آسیبزا است: مثل خرج کردن برای خواستهها آن هم از حساب اضطراری!
مطالعات متعدد نشان دادهاند که حتی افراد باسواد مالی نیز از این سوگیری در امان نیستند. چرا که خوشبینی، برخلاف تحلیل منطقی، بر پایه احساس امنیت روانی عمل میکند. در واقع، فردی ممکن است بداند که روزی ممکن است بحران اقتصادی رخ دهد، اما چون احساس میکند «فعلاً همهچیز روبهراه است»، دچار سوگیری و فریب میشود.
یک سپر دفاعی حیاتی
شما ممکن است اهل حسابوکتاب، پسانداز و دوراندیشی باشید اما وقتی پای احساس امنیت کاذب وسط باشد، مغز شما همانقدر آسیبپذیر است که هر فرد بیبرنامهای. اینجاست که مفهوم «ضربهگیر اقتصادی» بهمیان میآید. چیزی شبیه کمربند ایمنی در خودرو؛ تا وقتی تصادفی رخ نداده، شاید احساس کنید به آن نیازی نیست. اما وقتی اتفاق افتاد، اهمیتش بیش از قبل حس میشود.
یکی از حیاتیتری ضربهگیرهای اقتصادی، صندوق اضطراری است. صندوق اضطراری، همان مبلغ نقد و آمادهایست که برای روز مبادا کنار گذاشته میشود؛ نه برای خرید، نه برای سرمایهگذاری، نه برای ولخرجیهای ماه آخر، بلکه فقط و فقط برای روزهایی که بحران، بیخبر از راه میرسد.
این صندوق باید بین ۳ تا ۶ ماه از هزینههای ضروری زندگیتان را پوشش دهد تا اگر یک روز شغلتان را از دست دادید، اگر بیماری سر رسید یا هزینه غیرمنتظرهای مثل شهریه سنگین یا تعمیرات خانه پیش آمد، بتوانید بدون فشار روانی و قرض و وام، از پس آن برآیید.
داشتن صندوق اضطراری، نه یک توصیه غیر واقعبینانه، بلکه ضرورتی حیاتی است که اقتصاددانان بزرگ، به هرکسی است که در هر جای دنیا زندگی میکند، حتی قلب کشورهای توسعه یافته، تاکید میکنند.
اما چرا حیاتی؟
چون وقتی اوضاع خوب است، فکر میکنیم این حال خوب ماندگار است؛ بنابراین دستمان برای ولخرجی بار است اما زمانیکه اوضاع بد میشود، دیگر زمان ساختن این صندوق نیست. صندوق اضطراری، همان آرامش در لحظه بحران است؛ نقطهای که شما را از تصمیمگیریهای هیجانی، وام گرفتن و بدهکار شدن، فروش دارایی یا دستدرازی به سرمایههایی که ایجاد کردهاید، نجات میدهد.
اما تنگنای اقتصادی ذهن انسان را هم فلج میکند. وقتی از ترس عقبافتادن اجاره، هزینه درمان یا قسط وام نمیتوانید بخوابید، تصمیمگیری منطقی هم فلج میشود. با این اوصاف صندوق اضطراری فقط یک سپر مالی نیست، بلکه یک اطمینان خاطر روانی ایجاد میکند که به شما اجازه میدهد درست فکر کنید، انتخاب کنید و حرکت کنید.
صندوق اضطراری باید به گونهای تشکیل شود که در هر بحرانی بتوان به آن تکیه کرد بنابراین یک حساب بانکی تنها کافی نیست. بهترین حالت، ترکیبی از چند دارایی نقدشونده و قابل اتکا است مثل طلای فیزیکی و شکلهای مختلف امن برای سرمایهگذاری.
هنر حفظ و استمرار مهمتر از ساختن
و در نهایت، مسئله مهمتر از داشتن صندوق اضطراری، یاد گرفتن هنر ساختن، نگهداشتن و تقویت آن است. بسیاری از ما شاید بتوانیم در یک مقطع، مبلغی کنار بگذاریم، اما چالش اصلی آنجاست که چگونه این صندوق را در برابر وسوسههای خرجکردن حفظ کنیم، چطور با رشد تورم ارزش آن را حفظ یا افزایش دهیم و چگونه بهمرور آن را با شرایط زندگی و درآمد خود هماهنگتر و کارآمدتر کنیم.
صندوق اضطراری یک فرآیند دائمی است. مسیری که با یادگیری، انضباط مالی و بازنگریهای منظم زنده میماند و بهتدریج تبدیل به مهمترین سپر روانی-اقتصادی شما در برابر نااطمینانیهای زندگی میشود.
پیام شما به ما