ما اغلب در مواجهه با هزینه‌های جمعی یا خریدهای پرزرق‌وبرق، ترجیح می‌دهیم با خرج کردن حفظ ظاهر کنیم تا قضاوت نشویم، اما آیا واقعاً خسیس هستیم، یا فقط سعی می‌کنیم با حسابگری مالی، از زندگی مالی خود مراقبت کنیم؟

عطیه ذاکری
پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۳:۱۰
مرز بین خساست و حسابگری مالی کجاست؟

در زندگی روزمره، بسیاری از انتخاب‌های مالی نه به‌خاطر توان اقتصادی، بلکه برای حفظ تصویر اجتماعی ما شکل می‌گیرد. افراد گاهی با وجود میل درونی برای پایبندی بر اصول مالی خود، تصمیماتی می‌گیرند که صرفاً برای تأیید شدن از سوی دیگران است حتی به بهای گزاف.  

مثلا پرداخت سهم در خرید یک کادو دسته جمعی یا حتی سفارش غذا در یک جمع دوستانه، موقعیت‌هایی هستند که در آن‌ها ممکن است با خود فکر کنیم: «اگر کمتر خرج کنم، نکنه فکر کنن خسیسم؟»

در حالیکه برای یک نفر، نخریدن نوشیدنی ۲۰۰ هزار تومانی در یک کافه، تصمیمی منطقی و برآمده از اصول مالی شخصی است برای دیگری ممکن است همین رفتار نشانه بی‌کلاسی یا حتی خساست تلقی شود. واقعیت این است که هر فرد، دایره‌ ارزیابی و معیارهای خود را دارد و قرار نیست ما مطابق سلیقه و انتظارات دیگران دست به انتخاب بزنیم.

اثر نورافکن؛ وقتی تصور میکنی زیر ذره‌بینی

بخش بزرگی از نگرانی ما در موقعیت‌های اجتماعی، نه از خود موقعیت، بلکه از تصور اغراق‌شده‌ای می‌آید که نسبت به نگاه دیگران داریم. تصور می‌کنیم اگر دسر پس از غذا را سفارش ندهیم، فوراً به چشم خواهیم آمد؛ گویا نوری روی ما افتاده که همه با جزئیات می‌توانند آنچه در فکر و ذکر ما می‌گذرد را ببینند.

این پدیده، در روانشناسی به نام «اثر نورافکن» (Spotlight Effect) شناخته می‌شود؛ خطای شناختی‌ که باعث می‌شود ما میزان توجه دیگران به رفتار و ظاهرمان را بیش از اندازه واقعی تصور کنیم.

بر اساس یک مطالعه در دانشگاه کرنل، وقتی افراد با لباسی غیرمعمول وارد جمع می‌شوند، گمان می‌کنند بخش بزرگی از اطرافیان متوجه آن‌ها شده‌اند. در واقع، شرکت‌کنندگان این تحقیق فکر می‌کردند حدود ۵۰٪ افراد در کلاس متوجه لباس عجیب آن‌ها شده‌اند، اما در واقع فقط ۲۳٪ چنین توجهی داشتند. بنابراین بخش بزرگی از آنچه ما به‌عنوان نگاه انتقادی دیگران احساس می‌کنیم، اغراق ذهن است.

برچسبی به نام خساست

ترس از خسیس تلقی شدن، فقط به رفتار لحظه‌ای ما در موقعیت‌های مالی مربوط نیست. آنچه ما را به سمت تصمیم‌هایی خلاف اصول مالی‌مان می‌کشاند، اغلب تصور درونی ما از این واژه است؛ تصویری که نه از تجربه‌ شخصی، بلکه از محیط، رسانه، فرهنگ و اطرافیان‌مان آموخته‌ایم.

در نتیجه، ذهن ما به‌طور ناخودآگاه یاد گرفته که حسابگری مالی مساوی برچسب خساست. اما واقعیت این است که «خساست» معنای مطلقی نداشته و هرکس تلقی متفاوتی از آن دارد. آنچه برای یک نفر نشانه خساست است، برای دیگری سبک زندگی محتاطانه و مسئولانه است و تا زمانی که این برچسب از بیرون به ما تحمیل شود، اصول و معیارهای مالی‌مان دستخوش تغییر می‌شود.

رفتار ما، نگرش دیگران را شکل می‌دهد

مطالعه‌ مشهور آلبرت محرابیان، روانشناس دانشگاه UCLA، نشان می‌دهد که تنها ۷ درصد از تأثیرگذاری ما بر دیگران به کلمات برمی‌گردد؛ درحالی‌که ۳۸ درصد به لحن صدا و ۵۵ درصد به زبان بدن وابسته است.

در واقع رفتار ما، ذهنیت دیگران را شکل می‌دهد. وقتی مثل یک فرد بی‌دفاع و منفعل رفتار کنیم، دیگران ما را لایق برچسبی چون خساست می‌بینند اما اگر با عزت نفس روی تصمیمان بایستیم و برای خریدن جلب رضایت و تایید دیگران خرج نکنیم، به مراتب در نظر دیگران نیز قاطع و محترم تلقی می‌شویم.

هیچکس هزینه‌هایمان را گردن نمی‌گیرد

ترس از قضاوت‌شدن، گاهی باعث می‌شود در موقعیت‌هایی قرار بگیریم که بیشتر از توان مالی خود خرج کنیم تا تصور خوبی از خودمان بسازیم، این در حالیست که هیچ‌کس جز خودمان مسئول وضعیت مالی‌مان نیست.

اگر روزی به بن‌بست مالی برسیم یا به بحران اقتصادی مواجه شویم، آن‌هایی که برای حفظ نظرشان هزینه کرده‌ایم، احتمالاً حتی در جریان نیستند، چه برسد به اینکه پا پیش بگذارند. پس چرا باید آینده مالی‌مان را قربانی ترسی کنیم که اغلب پشتوانه‌ای در واقعیت ندارد؟

بنابراین باید جلوی نشتی‌های مالی سفت و سخت ایستاد چون هیچکس برای پرداخت قسط و قبض عقب افتاده ما و رفع چالش‌های مالی‌مان پیش قدم نمی‌شود.  بنابراین محافظت از بودجه شخصی، نه فقط یک مهارت اقتصادی، بلکه نوعی احترام به خود است. احترام به اولویت‌های شخصی، اهداف مالی و تلاشمان برای ساخت یک الگوی مطلوب مالی.

پیام شما به ما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدیدها

پربحث‌ها