تا همین بیست سال پیش، در بسیاری از خانههای ایرانی، بوی قرمهسبزی تازه، صدای قاشقهایی که در ظرف میچرخید و گفتوگوهای صمیمی سر سفره، بخشی جدانشدنی از زندگی روزمره بود.
سفره انداختن و دورهم نشستن فقط برای صرف غذا نبود؛ محفل همدلی بودند، صحنهای برای شنیدن و شنیدهشدن. اما حالا، خیلیها دور این سفرهها یا جمع نمیشوند یا اگر هم هستند، ساکت و بیروحاند و چشمشان به صفحه گوشی است و لقمهها را بیحوصله میبلعند.
مادرِ زهرا، زنی ۵۳ ساله، با حسرت میگوید: «تا چند سال پیش، همه دور سفره مینشستیم. بچههام حتی دعوا هم میکردن، ولی صدا بود، زندگی بود. الان هرکدوم یه گوشه موبایل دستشونه. سفره پهن میشه، ولی دل کسی پیش سفره نیست.»
این تغییر، فقط مسئلهای ظاهری در سبک زندگی نیست. حذف تدریجی وعدههای غذایی مشترک، نشانهای از زوال پیوندهای عاطفی و ارتباطی در بسیاری از خانوادههای ایرانی است. چرا چنین اتفاقی افتاده و چه پیامدهایی دارد؟
زمانهایی که دیگر هماهنگ نیستند
پدر در شیفت شب کار میکند، مادر درگیر کار خانه است، بچهها کلاسهای آموزشی دارند و سالمندان خانه یا فراموش شدهاند یا با تلویزیون و تنهاییشان روزگار میگذرانند. در چنین خانههایی، وعده غذایی مشترک به یک رویداد تصادفی تبدیل شده است.
مریم، مادر دو فرزند، میگوید: «پسر بزرگم تا ۹ شب کلاس کنکوره. شوهرم ساعت ۴ عصر ناهار میخوره. منم که همیشه یا در حال کار خونهام یا مشغول رسیدگی به بچه کوچیکه. وقت غذا خوردن باهم، شده آرزو.»
طبق گزارش مرکز آمار ایران، ۴۳ درصد از خانوادههای شهری به دلیل مشغله کاری، در بیش از نیمی از روزهای هفته امکان صرف غذای مشترک ندارند. این عدد برای خانوادههایی با والدین شاغل بهطور همزمان، به بیش از ۵۸ درصد میرسد.
وقتی گوشی مهمتر از قاشق غذا میشود
پژوهشی در دانشگاه شهید بهشتی نشان میدهد که در ۶۵٪ وعدههای غذایی خانوادههای شهری، حداقل یک عضو خانواده مشغول استفاده از تلفن همراه یا تماشای تلویزیون است.
سکوتی مصنوعی فضای سفره را پر کرده؛ نه از سر آرامش، بلکه از بیارتباطی.
تصور کنید خانوادهای چهارنفره، هرکدام با گوشی در دست، لقمهای میزنند و گاهبهگاه لبخندی نصفهنیمه به پیام یا کلیپی میزنند. کسی نمیپرسد «امروز چطور بود؟»، و کسی هم پاسخ نمیدهد.
نتایج نظرسنجی ایسپا (پاییز ۱۴۰۲) نیز نشان میدهد که بیش از ۵۰٪ نوجوانان ایرانی در حین صرف غذا، بهطور معمول از گوشی هوشمند استفاده میکنند؛ این رقم در شهرهای بزرگ به ۷۰٪ هم میرسد.
صرفهجویی در وقت یا از بین رفتن صمیمیت
برخی والدین تصور میکنند حذف وعدهغذایی مشترک باعث صرفهجویی در زمان یا در برخی خانوادهها کاهش تنش میشود. اما برعکس، همان وعدههای بهظاهر ساده، گنجینههایی برای گفتوگو، حل تعارضها و شنیدن بیقضاوتاند.
حتی طبق پژوهشهای اجتماعی انجامشده در ایران، کودکانی که به طور منظم با والدین غذا میخورند، احتمال ابتلا به افسردگی در آنها تا ۴۰ درصد کاهش مییابد.
سفره؛ یک فرصت تربیتی فراموششده
شاید باورش سخت باشد، اما یافتههای علمی ثابت کردهاند که غذا خوردن با خانواده، میتواند بر عملکرد درسی، اعتماد به نفس و حتی سلامت روان فرزندان تأثیرگذار باشد.
آکادمی کودکان آمریکا گزارش میدهد کودکانی که حداقل پنج بار در هفته با خانواده غذا میخورند، در مدرسه عملکرد بهتری دارند و کمتر به رفتارهای پرخطر گرایش پیدا میکنند.
طبق مطالعهای در کانادا، نوجوانانی که دستکم سه وعده در هفته با خانواده غذا میخورند، ۴۲٪ کمتر از دیگران احساس تنهایی میکنند. این یافتهها نشان میدهد که سفره فقط یک سطح برای غذا نیست؛ بستری است برای رشد.
صداهایی که دیگر شنیده نمیشوند
برای زن و شوهرها نیز، سفره مشترک یکی از معدود موقعیتهای روزانه برای گفتوگوی رو در روست. اما این فرصت، زیر آوار گوشیها و تلویزیون گم شده. خیلی از زوجها، دیگر حتی نمیدانند شریک زندگیشان چه حسی دارد یا چه چیزی او را ناراحت کرده است.
سارا، زن جوانی که بهتازگی مادر شده، میگوید: «همسرم حتی نمیفهمه من کل روز با بچه تنها بودم. سر سفره که میشینیم، گوشیش تو دستشه. منم ساکت میمونم. دیگه عادت کردم.»
پیامدهای خطرناک این روند
اگر این وضعیت ادامه یابد، چه اتفاقی در انتظار خانوادههاست؟ شاید در ظاهر چیزی تغییر نکند، اما در باطن، ارتباطها سستتر و فاصلهها عمیقتر میشوند. کودکان، بدون شنیده شدن بزرگ میشوند. نوجوانان، در خلأ ارتباطی به دنیای مجازی پناه میبرند. پدربزرگها و مادربزرگها، در خانهای پر از آدم، احساس تنهایی میکنند و زن و شوهرها، فقط ساکنان مشترک یک سقف میشوند.
آمار نگرانکنندهای که در پژوهش مرکز امور اجتماعی وزارت کشور منتشر شده، نشان میدهد که از میان خانوادههایی که حداقل چهار روز در هفته کنار هم غذا نمیخورند، ۳۲٪ سطح رضایت از زندگی را "پایین" گزارش کردهاند.
چه میتوان کرد؟
احیای وعدههای غذایی خانوادگی، نیاز به انقلاب ندارد؛ فقط به تصمیم نیاز دارد. تصمیمی ساده اما پیوسته برای کنار هم بودن.
این راهکارها را امتحان کنید:
تعیین یک وعده ثابت در روز برای غذای مشترک؛ مثلاً شام.
جمع کردن تلفنهای همراه در یک سبد قبل از نشستن سر سفره.
مشارکت دادن بچهها در آمادهسازی غذا و چیدن سفره.
مطرح کردن سؤالهای ساده و صمیمی هنگام غذا، مثل «امروز چی خوشحالت کرد؟» یا «کاش امروز این اتفاق نمیافتاد، چی بود؟»
احیای سفرههای خانوادگی؛ ضرورتی برای نجات رابطهها
در دورانی که روابط انسانی تحت فشار سرعت، تکنولوژی و فردگرایی کمرنگ شدهاند، احیای وعدههای غذایی خانوادگی، بیش از یک سنت قدیمی، یک نیاز ضروری است. سفرهای که دور آن آدمها باهم غذا میخورند و سفره دلشان را برای هم باز میکنند، شاید بهترین نسخه برای درمان بحرانهای تربیتی، روانی و عاطفی خانواده امروز ایرانی باشد.
پیام شما به ما