آداب قیام
خضوع و خشوع قلبی در اندام و جوارح نیز منعکس میشود، پس اگر قلب نمازگزار در برابر هیبت خداوند خاضع باشد، باید سر را به زیر افکند و چشم را تنها به سجدهگاه بدوزد و کف دستها را به نشانه احترام بالای زانوان قرار دهد و این آیه را به یادآورد که میفرماید: «خداوند هنگامی که ایستادهای، تو را میبیند».(دستغیب، صلاهالخاشعین، ص۸۲)
شهید ثانی درباره قیام میگوید: وظیفه قلبی نمازگزار به هنگام قیام اینست که به یاد آورد در برابر خداوندی ایستاده، که بر اعماق دل و همه رفتار و کردار او آگاه است و چه مکنونات قلب خویش را آشکار کند یا پنهان سازد، خداوند او را میبیند. پس بر نمازگزار است که وقتی در برابر خداوند به تمام قامت و با سر فروافکنده به نشانه احترام و تسلیم ایستاده، دلش را نیز با خدا یکرنگ کند و با پرهیز از غرور، خشوع و خضوع را پیشه خود کند. شایسته است که نمازگزار در برابر خدا آنگونه بایستد که در برابر قدرتمندان روزگار میایستد. در چنین شرایطی حالت بیم و اضطراب بر انسان مستولی میشود که علت آن ترس و وحشت از تصور بزرگی قدرتمندان و همجواری با آنان است. پس چگونه است که انسان، هنگامی که در برابر خداوند میایستد، چنین حالی به او دست نمیدهد!؟ اگر به هنگام نماز، انسان عظمت و قدرت خداوند را به یاد آورد؛ حالت خوف و خشیت بر او چیره خواهد شد. هنگامی که انسان عظمت بیانتهای الهی و قدرت بیکران خداوند و اشراف او بر تمام کائنات را به قلب خود تلقین کند، با دلی مالامال از بیم و امید در برابر خدا میایستد و از تصور عظمت خالق، شرم و حیا سراسر وجودش را فرا میگیرد؛ اینها حالاتی است که برای نمازگزار پسندیده است. (شهیدثانی، اسرار نماز، ص۱۲۳)
شهیدثانی(ره) در ادامه اضافه میکند: شایسته است که انسان به هنگام قیام با توجه و حضور قلبی در پیشگاه احدیت بایستد و مراتب ادب و بندگی خود را آشکار کند. آیا ادعای انسان بر خداشناسی، ادعای صادقی است در حالی که از نگاه بندهای ناتوان حیا دارد ولی از نگاه خدای قادر شرم نمیکند؟ بنده ناتوانی که هیچ قدرتی بر جلب منفعت یا دفع ضرر از انسان ندارد، در صورتی که خدا بر هر کاری توانا و بر اعماق دل آدمی آگاه است.
در اقامه نماز مهم آنست که نمازگزار برای خدا برپای ایستد و ناتوان نشود و هیچ امری، او را بر زمین ننشاند، از این رو، درباره قیام در نماز آمده است: «کسی که در حال ایستاده، پشتش راست نباشد، نمازش کامل نیست»
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در پاسخ به این سئوال که «از خدا چگونه باید حیا کرد؟»(کنزالعمال، ج۳، ص ۱۱۸) فرمود: از خدا آنچنان حیا کن که از فرد شایسته قوم خویش شرم داری. (شهیدثانی، اسرار نماز، ص۱۲۵)
فواید نگاه به سجدهگاه هنگام قیام
شایسته است نمازگزار به هنگام قیام به سجدهگاه نگاه کند این عمل چندین فایده دارد. اول اینکه به یاد آورد از خاک آفریده شده است، دوم آنکه فرو افکندن سر، نشانی از نشانههای ادای احترام است و آخر اینکه فروتنی و خضوع در برابر خداوند را برای او به ارمغان میآورد. همچنین نظر به سجدهگاه، موید فقر انسان نسبت به خداوند است: «یا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَی اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمیدُ»؛ (فاطر، ۱۵) ای مردم شما نیازمند به خداوند هستید و خداست که بینیاز و ستوده است. (امام خمینی، آداب الصلوه، ص۱۴۶)
اسرار قیام نماز
- قیام برای خدا: امام خمینی(ره) در تفسیر قیام نماز به آیة «قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ ...»(سبا، ۴۶) استناد میفرماید و به انسان نهیب میزند که فقط برای خدا قیام کند، چرا که همه چیز از «قیام لله» آغاز میشود. امام خمینی در توضیح میفرماید: خدای متعال یک موعظه برای انسان دارد که برخاستن و حرکت کردن، ایستادن و به پا خاستن انسان تنها برای خدا باشد، ایشان در ادامه میافزاید: مخاطب این خطاب نه فقط انبیاء الهی که همه انسانها هستند ولی متاسفانه قیام انسان و به ویژه مسلمانان بیش و پیش از آنکه برای خدا باشد برای جلب منفعت شخصی است. (امام خمینی، تفسیر سوره حمد، ص۷۲) پس میتوان قیام در نماز را همان «تَقُومُوا لِلَّه» دانست که انسان را به حرکت برای خدا و به سوی خدا فرا میخواند. قیام در نماز سیر انسان به سوی روشناییها و زیباییهاست و میتواند الگویی برای دیگر حرکتهای او در زندگی باشد.
- فرصت کم برای قیام: مرحوم میرزا جوادآقا ملکی تبریزی(ره) درباره اسرار قیام میفرماید: خدای تعالی مالک جهان و جهانیان است و راستی و یکرنگی حکم میکند که انسان در برابرش گردن به اطاعت خم کند و فرمانبردار باشد. به تعبیری میتوان قیام در نماز را وقوف انسان در جهان مادی تلقی کرد و باید توجه داشت که وقوف انسان در مِلک خداوند یا جهان ظاهر بسیار کوتاه و مقطعی است و نمازگزار باید از این فرصت اندک استفاده برد و کوتاهیهای خویش را جبران کند و از گناهانش آمرزش بخواهد.
اگر در آیات از بردباری، تلاش، جهاد و اجتهاد به قیام تعبیر شده، برای آنست که حالت ایستادن را میتوان نیرومندترین وضعیت انسان تعبیر کرد که او را برای دفاع، حمله یا هجوم آماده میکند
در حقیقت قیام، به پا خاستن در پیشگاه خداوند برای انجام وظایف بندگی و جلب رحمتهای الهی و راز گفتن با خدای رحمان و رحیم و لذت بردن از مناجات با اوست. همچنین قیام شایسته، درمان توقف طولانی در روز قیامت و زایل کننده هراس دیدار با خداوند است. برای دستیابی به این فواید، انسان باید با حالت هراس و امید و با سری فرو افکنده و دلی خاکسار و فروتن و قلبی بیزار از گردنکشی و تکبر، در پیشگاه حق بایستد. در روز رستاخیز و در بارگاه خداوند، جایگاهی ویژه برای کسانی آماده شده که قیام آنان کامل و بینقص است. (ملکی تبریزی، اسرارالصلوه، ص۲۴۸)
استقامت و حفظ میانهروی، از مهمترین امور است که نمازگزار باید در حال قیام و در پیشگاه خداوند چنانکه امر شده، بدان عمل کند، و همواره شرمگین و خجل باشد و سر را به زیر افکند و چشم را به سجدهگاه بدوزد و با یادآوری جایگاه کوچک و حقیر خویش، خود را در محضر خداوند که همه کائنات تحت قدرت او هستند، ببیند. (امام خمینی، سرالصلوه، صص۷۳-۷۲)
- اعلام آمادگی برای جهاد: آیت الله جوادی آملی، اسرار دیگری را برای قیام، برشمردهاند: اعلام آمادگی برای پیکار با دشمنان با نیرویی که آنها را بترساند، و همچنین ایستادگی در برابر هر بلای آشکاری را میتوان از رازهای نهفته در قیام دانست؛ زیرا با توجه به فرمایش خداوند در قرآن، میتوان گفت که نماز از اسبابی است که انسان را در سختیها، مصائب و غمها یاری میدهد: «وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکَبیرَةٌ إِلاَّ عَلَی الْخاشِعینَ» (بقره، ۴۵)؛ از شکیبایی و نماز یاری جویید و نماز جز برای فروتنان گران میآید.
همچنین خداوند در قرآن کریم فرمود: «... قُومُوا لِلَّهِ قانِتینَ» (بقره، ۲۳۸)؛ و فروتنانه در برابر خدا به نماز بایستید.
همچنین خداوند درباره اعلام بندگی و اطاعت میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامینَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ...»(نساء، ۱۳۵)؛ ای مومنان به عدل و داد برخیزید و در راه رضای خدا شاهد باشید.
چنانکه آشکار است در تمام این آیات، از واژههایی با ریشه «قیام» یاد شده است. اگر در این آیات از بردباری، تلاش، جهاد و اجتهاد به قیام تعبیر شده، برای آنست که حالت ایستادن را میتوان نیرومندترین وضعیت انسان تعبیر کرد که او را برای دفاع، حمله یا هجوم آماده میکند.
خضوع و خشوع قلبی در اندام و جوارح نیز منعکس میشود، پس اگر قلب نمازگزار در برابر هیبت خداوند خاضع باشد، باید سر را به زیر افکند و چشم را تنها به سجدهگاه بدوزد و کف دستها را به نشانه احترام بالای زانوان قرار دهد
- احیای کلمه الله: در اقامه نماز مهم آنست که نمازگزار برای خدا برپای ایستد و ناتوان نشود و هیچ امری، او را بر زمین ننشاند، از این رو، درباره قیام در نماز آمده است: «کسی که در حال ایستاده، پشتش راست نباشد، نمازش کامل نیست». این حدیث در ظاهر به بیان حکمی فقهی میپردازد که لازم است انسان در حال تکبیره الاحرام، قرائت و قبل از رکوع با تمام قامت ایستاده باشد. ولی در تفسیر حدیث میتوان گفت که انسان باید به هنگام مناجات با خداوند، در برابر تمام دلمشغولیهای نفسانی ایستادگی کند، و خاطر و قلب خود را از غیر حق محافظت کند. هدف اصلی قیام، احیای کلمه الله و اعتلای آن است؛ پس هر کس در راه این هدف گام بردارد و نام خداوند را بلندآوازه کند، قائم و قیامکننده است، اگرچه در ظاهر نشسته باشد و اگر فرد برای اعتلای کلمه «الله» تلاش نکند حتی اگر در ظاهر قائم به دین خدا باشد، در اصل در شمار قائمین نخواهد آمد. این تأویل را نیز میتوان در قیام برای جهاد به کار برد، که اعتلای دین به اجتهاد و احیای کلمة «الله» به جهاد است، به عبارت دیگر جهاد و اجتهاد دو روی یک سکه و مکمل یکدیگرند.
- قیام ضامن استقامت: قیام، ضامن پایداری و استواری و سرآغاز حرکت و کوشش است. پس فرد قائم که در راه خدا پایداری کند، فرشتگان بر او فرود میآیند و به ولایت نویدش میدهند، ولایتی که ترس و اندوه را از دل میبرد؛ «إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ» (فصلت، ۳۰)؛ بیگمان کسانی که گویند پروردگار ما خداست، سپس پایداری کردند، فرشتگان بر آنان فرود آیند و گویند: که مترسید و اندوهگین مباشید و مژده باد شما را به بهشتی که به شما وعده داده بودند.
بنابراین، همانگونه که قیام در راه خداوند برای برپایی قسط و عدل، با حالت و وضعیت ظاهری بدن پیوستگی ندارد، راز قیام نیز که جزء اسرار نماز است به اعتبار قیام ظاهری، حاصل نمیشود. از این رو نمازگزار به هنگام حضور در محضر خدا، باید در ظاهر و باطن قائم باشد و علاوه بر اینکه به تمام قامت ایستاده است حالت قیام را در قلب خود نیز وارد کند تا اثر آن در اعضا و جوارحش نیز نمودار شود. همچنان که خشوع و فروتنی قلب در خشوع اندام جوارح نیز تجلی مییابد. از امیرالمومنین علیهالسلام روایت شده رسول خدا مردی را دید که در حال نماز با ریش خود بازی میکرد، فرمود: «اگر دل این مرد خشوع میداشت، اعضای وی نیز خاشع بود.»(جوادی آملی، رازهای نماز، ص۱۱۱)
پیام شما به ما