در نامه ۳۱ نهج‌البلاغه، امام علی علیه‌السلام خطاب به فرزندشان امام حسن علیه‌السلام، به آسیب‌های مهمی که جوانان را تهدید می‌کند اشاره فرموده‌اند. از میان این رهنمودهای گران‌بها، می‌توان ۶ آسیب اساسی را که در دوران جوانی بیشتر نمود پیدا می‌کنند، استخراج کرد.

مهری هدهدی
چهارشنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۵
آسیب‌های دوران نوجوانی و جوانی از نگاه نهج‌البلاغه

امیرالمومنین علیه‌السلام در این نامه با بیانی حکیمانه هشدار می‌دهند که شور و هیجان دوران جوانی، اگر به درستی هدایت نشود، می‌تواند انسان را به بیراهه بکشاند. ایشان توصیه می‌کنند که جوانان باید عقل را بر احساسات حاکم سازند، از تجربیات افراد خردمند بهره بگیرند و از دام‌های فریبنده دنیا برحذر باشند. این آموزه‌های ارزشمند همچنان چراغ راهی برای جوانان در هر عصر و زمانی محسوب می‌شود.

این آسیب‌ها شامل غلبه احساسات بر عقل، فریب دنیا، تأثیرپذیری از دوستان ناباب، غفلت از تجربه بزرگان، تکبر و خودبینی، و غرق شدن در لذت‌های زودگذر است.

فقر ایمان و اعتقاد

یکی از ریشه‌های آسیب‌پذیری و ظهور انحرافات در میان جوانان، فقدان اعتماد ژرف به خداوند در عرصه‌های زندگی فردی و اجتماعی است. چه بسا افرادی که با اصل خداشناسی، ایمان به ذات متعالی حق، آفرینش‌گری بی‌همتای پروردگار و جریان همیشگی تدبیر الهی در عالم مشکلی ندارند، اما این سطح از باور، برای تحقق توحید کامل بسنده نیست. انسان موحد، افزون بر توحید در عرصه اندیشه و نظر، باید توحید را در ساحت عمل نیز به ظهور رساند؛ بدین معنا که اعتقادش چون آینه‌ای شفاف در کردار و رفتارش بازتاب یابد. توحید عملی، خود را در جلوه‌های گوناگونی آشکار می‌سازد که از برجسته‌ترین آن‌ها، توکل به آستان بی‌نیاز الهی است. از این روست که امیرالمومنین علی علیه‌السلام در نامه‌ای حکیمانه به فرزند جوان خویش، امام حسن علیه‌السلام، بر اهمیت توحید و نقش بی‌بدیل خداباوری در زندگی تأکید ورزیده و فرموده است: «أَلْجِئْ نَفْسَکَ فِی الأُمُورِ کُلِّهَا إِلَی إِلهِکَ فَإِنَّکَ تُلْجِئُهَا إِلَی کَهْفٍ حَرِیزٍ وَ مَانِعٍ عَزِیزٍ»؛ یعنی در همه امور، جان خویش را به خدایت بسپار، که با این سپردن، آن را به پناهگاهی استوار و دژ تسخیرناپذیری عزتمند واگذار کرده‌ای.

جوانی که به خداوند متعال ایمان دارد و با او پیوندی استوار برقرار کرده، در این جهان بی‌کران هرگز خود را تنها و گسسته نمی‌بیند و پیوسته می‌کوشد تا در مسیر انسانیت گام بردارد. چنین شخصی در برابر دشواری‌ها و رنج‌ها، صبورتر و استوارتر است، به ورطه پوچی و حیرانی فرو نمی‌غلتد و به پشتوانه عزت و جایگاهی که نزد خدا یافته، از لغزش به سوی بسیاری از آسیب‌های اجتماعی در امان می‌ماند. کودکانی که از آغاز با باور به خدا پرورش می‌یابند، اراده‌ای پولادین و روحی نیرومند دارند. از کودکی، بالنده و دلیرند و آثار درخشان ایمان در گفتار و کردارشان به زیبایی هویداست.

ناپختگی و بی‌تجربگی

یکی از چالش‌های تربیت و بالندگی جوانان، ناپختگی و خامی آنان است که گاه به تصمیم‌گیری‌های شتاب‌زده می‌انجامد. انسان در جوانی، جسم و عواطفش با شتابی چشمگیر رشد می‌کند، اما عقلش سفری تدریجی و آرام را می‌پیماید تا در چهل‌سالگی به قله کمال رسد. هرچند کم‌تجربگی جوان امری ذاتی است - چنان‌که امیرمؤمنان علیه‌السلام فرموده: «جَهْلُ الشَّابِ مَعْذُورٌ وَ عِلْمُهُ مَحْقُور؛ نادانی جوان بخشودنی و دانشش اندک است»- اما این موهبت در اوست که چون زمینی بکر و آماده، پذیرای بذر معرفت و شکوفایی استعدادهاست. امیرالمومنین علیه‌السلام فرموده: «إِنَّمَا قَلْبُ‏ الْحَدَثِ‏ کَالأَرْضِ‏ الْخَالِیَةِ مَا أُلْقِیَ فِیهَا مِنْ شَیْ‏ءٍ قَبِلَتْه؛ دل جوان مانند زمینی ناکشته است که هر چه در آن ریزند، برمی‌گیرد». جوان در بهار عمر، با توان جسم و جان، باید جهل را بزداید و آگاهی را بگستراند. از این‌رو، والدین باید در این مسیر پرفراز، همگام فرزندان باشند و چراغ دانش را پیش پایشان گیرند.

برخی جوانان به‌راحتی تحت تأثیر شایعات قرار می‌گیرند، بدون تحقیق آن‌ها را منتشر کرده و قضاوت می‌کنند. گاهی یک خبر نادرست در فضای مجازی، چنان تأثیر مخربی می‌گذارد که در جامعه واقعی به برخوردهای تلخ و ناگوار منجر می‌شود

انسان‌ها، به‌ویژه برخی جوانان، به دلیل آگاهی محدود از نظام هستی، گاه در مواجهه با پدیده‌هایی که تحلیل و درک آن‌ها برایشان دشوار است، شتاب‌زده و گستاخانه به اعتراض می‌پردازند و این موارد را نشانه‌ای از نقص در جهان تلقی می‌کنند. امیرالمومنین علیه‌السلام در نامه ۳۱ نهج‌البلاغه، خطاب به فرزندشان و تمامی افراد، به‌ویژه جوانان، این حقیقت را یادآور می‌شوند که نباید انتظار داشته باشند تمامی مجهولات برایشان به‌سرعت روشن گردد، زیرا درک بسیاری از مسائل، نیازمند گذر زمان و شکوفایی اندیشه و تجربه است.

ایشان در این زمینه می‌فرماید: "فَإنَّکَ أَوَّلُ مَا خُلِقتَ بِهِ جَاهِلاً ثُمَّ عُلِّمتَ وَ مَا أَکثَرَ مَا تَجهَلُ مِنَ الأَمرِ وَ تَحَیَّرَ فِیهِ رَأیُکَ وَ یَضِلُّ فِیهِ بَصَرُکَ ثُمَّ تُبصِرُهُ بَعدَ ذَلِکَ"؛ تو در آغاز آفرینش ناآگاه بودی، سپس آموزش دیدی. چه بسیار چیزهایی که از آن‌ها بی‌خبری و نظرت درباره آن‌ها سرگردان است و دیده‌ات در تشخیص آن دچار خطاست، اما پس از مدتی حقیقت آن‌ها را درمی‌یابی.

سپس می‌افزاید: "فَاِنْ اَشْکَلَ عَلَیْکَ شَیْ‏ءٌ مِنْ ذلِکَ فَاحْمِلْهُ عَلی جَهَالَتِکَ بِهِ"؛ پس اگر در فهم مسئله‌ای دچار مشکل شدی، آن را به نادانی خود نسبت بده (نه به نقص در نظام هستی)، تا آرام‌آرام بتوانی به اسرار آن پی ببری.

این سخنان حکیمانه، حقیقتی بنیادین را آشکار می‌سازد: جهان هستی تحت تدبیر خداوند علیم و حکیم اداره می‌شود و هیچ نقصی در آن راه ندارد. انسان، هرچند دانش خود را گسترش دهد، اما همچنان قادر نخواهد بود بر تمامی اسرار آفرینش احاطه یابد. بنابراین، باید بپذیرد که تمامی رخدادهای جهان، در چارچوب حکمت و عدالت الهی جریان دارد و آنچه برای او مبهم و پیچیده به نظر می‌رسد، ناشی از محدودیت دانش و بینش انسانی است، نه نقص در نظام آفرینش.


عجول بودن

بی‌صبری، عجله، بی‌قراری، تسلیم شدن در برابر انواع وسوسه‌ها و واکنش‌های هیجانی به مسائل، از ویژگی‌های دوره جوانی است. نوجوانان و جوانان در دنیای «درخواست و پاسخ فوری» پرورش می‌یابند. در حالی که انسان در برابر مشکلات، سختی‌ها و مصائب دو مسیر بیشتر پیش رو ندارد: «صبر و استقامت و ثابت‌قدم بودن در سختی‌ها و عدم شکایت در برابر مردم» یا «تشویش ذهنی و بهم ریختن آرامش و شکایت». اگر کسی مسیر اول را برگزیند، به آرامش می‌رسد و پاداش صبر را دریافت خواهد کرد، اما اگر راه دوم را انتخاب کند، نه تنها عذاب روحی و اضطراب را تجربه خواهد کرد، بلکه از اجر و پاداش صبر نیز محروم خواهد شد. به همین دلیل امیرالمومنین علی علیه‌السلام می‌فرماید: مَنْ لَمْ یُنْجِهِ الصَّبْرُ أَهْلَکَهُ الْجَزَعُ؛ کسی که صبر او را نجات ندهد، بی‌صبری او را هلاک خواهد کرد.
والدین باید به این نکته توجه کنند که نباید تمامی امکانات رفاهی و آسایشی را در اختیار فرزندان قرار دهند، چرا که این می‌تواند باعث ایجاد تنبلی و سست‌عنصری در آنان شود. اگرچه تأمین آسایش خانواده از مسئولیت‌های پدران است، اما نباید با اجابت بی‌چون و چرای خواسته‌های فرزندان، باعث راحت‌طلبی آن‌ها شویم.

بنا بر فرمایش امیرالمؤمنین علیه‌السلام، باید از ورود به عرصه‌های مبهم و ناشناخته که سرانجام آن مشخص نیست، خودداری کند


خیالبافی و غلبه احساسات بر عقل

تخیل‌گرایی از نوجوانی شروع می‌شود و تأثیر زیادی بر رفتار جوانان دارد. آن‌ها با آگاهی از نبود واقعیت‌ها در دنیای بیرون، به دنیای خیال پناه می‌برند تا آرامش نسبی بیابند. تخیلات زمانی مفید هستند که جهت‌دار شوند و به خلاقیت‌های عملی، فکری و هنری منجر شوند.
اگرچه آرزو محرک زندگی است، ولی وقتی به آرزوهای دور و دراز تبدیل شود، به انحراف و بدبختی می‌انجامد. به همین دلیل، امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: «إنَّما أَخَافُ عَلَیکُم اثنَانَ: اِتِّباعَ الهَوَی وَ طُولَ الأَمَلِ. أَمَّا اتِّبَاعُ الهَوَی فَیَصُدُّ عَنِ الحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ الأَمَلِ فَیُنسِی الآخِرَة؛ من بر شما از دو چیز می‌ترسم: پیروی از هوس و آرزوی دراز؛ زیرا پیروی از هوس، انسان را از حق باز می‌دارد و آرزوی دراز، آخرت را از یاد می‌برد». حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام همچنین فرموده‌اند: «إیَّاکَ وَ الاتِّکَالَ عَلَی الْمُنَی فَإِنَّهَا بَضَائِعُ النَّوْکَی؛ از تکیه بر آرزوها بپرهیز، چرا که آرزوها سرمایه کم‌خردان است.

آیت‌الله جوادی آملی، یکی از مصادیق بارز و کامل آرزوپروری و خیال‌بافی را در آیه شریفه‌ای می‌داند که در آن آمده است: «وَ قَالوُاْ لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلاَّ اَیّاماً مَّعْدُودَة؛ گفتند: هرگز آتش به تن ما نخورد، جز روزهایی چند». نزول نعمت‌ها و الطاف بی‌کران الهی باعث شده بود که بنی‌اسرائیل دچار غرور شوند و گمان کنند نزد خداوند بسیار عزیز هستند؛ به ویژه وقتی می‌گفتند: «نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ وَ اَحِبّاءُهُ؛ ما فرزندان خدا و دوستان او هستیم». آن‌ها اعتقاد داشتند که خدا فرزندان و دوستان خود را به جهنم نمی‌برد. حتی اگر کسی از بنی‌اسرائیل گناه بزرگی انجام دهد، تنها چند روز عذاب خواهد کشید و سپس نجات خواهد یافت. از این رو، قرآن در پاسخ می‌فرماید: «تِلْکَ أَمانِیُّهُمْ؛ این آرزوی باطل‌شان است». این پرسش مطرح می‌شود که آنان به چه دلیل چنین سخنانی می‌گفتند و چقدر اطمینان داشتند که واقعاً به سعادت خواهند رسید و از عذاب نجات پیدا خواهند کرد؟(تفسیر تسنیم، ج ۴، ص ۲۱۸)

نگرانی از معیشت

رزق و روزی یکی از نیازهای اساسی انسان است و نگرانی درباره آینده و چگونگی تأمین روزی، دغدغه‌ای عمومی است. این نگرانی اگر در حد معقول باشد، می‌تواند محرک خوبی برای تلاش و کسب روزی باشد؛ اما اگر از حد معمول فراتر رود، باعث افزایش فشار روانی و تنش می‌شود و می‌تواند رضایت از زندگی را تهدید کند. اگرچه انسان باید به آینده فکر کند و تنها به امروز اکتفا نکند، اما باید توجه داشت که تدبیر و دوراندیشی با نگرانی از آینده تفاوت دارد. به همین دلیل، امام علی علیه‌السلام در نامه‌ای به فرزندش، یقین و اطمینان را کلید موفقیت و غلبه بر نگرانی‌ها می‌داند و می‌فرماید: وَ اعْلَمْ یَا بُنَیَّ الرِّزْقُ رِزْقَانِ: رِزْقٌ تَطْلُبُهُ وَ رِزْقٌ یَطْلُبُکَ؛ بدان ای فرزند که روزی بر دو قسم است: یکی آنکه تو آن را طلب می‌کنی و دیگری آنکه آن روزی تو را طلب می‌کند و اگر تو به سوی آن نروی، آن روزی خود به سوی تو خواهد آمد.

خداوند متعال بر اساس مصلحت، میزان روزی انسان را مشخص کرده و رسیدن آن را تضمین کرده است. باور به این حقیقت، باعث آرامش و راحتی انسان می‌شود و او را قادر می‌سازد تا از زندگی لذت بیشتری ببرد. امام صادق علیه‌السلام نیز فرموده‌اند: «وَ اِنْ کانَ الرِّزْقُ مَقْسُوماً فَالْحِرْصُ لِماذا؛ اگر خداوند روزی را تعیین کرده است، پس چرا باید نگران بود؟(الکافی، ج۵، ص۱۳۴)

نداشتن اعتدال  

صراحت و شجاعت در گفتار از ویژگی‌های ارزشمند نسل جوان است، اما این ویژگی نباید به بی‌احتیاطی و تهوّر منجر شود. گاهی برخی از اقدامات جوانان بیش از آنکه نشانه شجاعت باشد، نوعی بی‌پروایی است که ممکن است پیامدهای ناگواری به همراه داشته باشد. یکی از اصول مسلم عقلانی، احتیاط و دوراندیشی است. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ در تقسیم‌بندی امور زندگی، آن‌ها را به سه دسته تقسیم کرده و می‌فرماید:

جوانی که به خداوند متعال ایمان دارد و با او پیوندی استوار برقرار کرده، در این جهان بی‌کران هرگز خود را تنها و گسسته نمی‌بیند و پیوسته می‌کوشد تا در مسیر انسانیت گام بردارد

حَلاَلٌ بَیِّنٌ وَ حَرَامٌ بَیِّنٌ وَ شُبُهَاتٌ بَیْنَ ذَلِکَ، فَمَنْ تَرَکَ الشُّبُهَاتِ نَجَا مِنَ الْمُحَرَّمَاتِ، وَ مَنْ أَخَذَ بِالشُّبُهَاتِ ارْتَکَبَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ هَلَکَ مِنْ حَیْثُ لَا یَعْلَم(نهج‌الفصاحه، ح۲۲۹۰)؛ امور سه دسته‌اند: حلال آشکار، حرام روشن، و اموری که میان این دو قرار دارند. کسی که از شبهات دوری کند، از محرمات در امان می‌ماند، اما کسی که به شبهات نزدیک شود، مرتکب محرمات خواهد شد و ندانسته به هلاکت می‌افتد.

در همین راستا، امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیز به فرزندش سفارش می‌کند: أَمْسِکْ عَنْ طَرِیقٍ إِذا خِفْتَ ضَلالَتَهُ، فَإِنَّ الْکَفَّ عِنْدَ حَیْرَةِ الضَّلالَةِ خَیْرٌ مِنْ رُکُوبِ الأَهْوالِ؛ از راهی که احتمال گمراهی در آن می‌دهی، پرهیز کن؛ زیرا خودداری در لحظه تردید، بهتر از گرفتار شدن در سختی‌ها و خطرات است.

برخی جوانان به‌راحتی تحت تأثیر شایعات قرار می‌گیرند، بدون تحقیق آن‌ها را منتشر کرده و قضاوت می‌کنند. گاهی یک خبر نادرست در فضای مجازی، چنان تأثیر مخربی می‌گذارد که در جامعه واقعی به برخوردهای تلخ و ناگوار منجر می‌شود.

شهادت طلبه شهید مصطفی قاسمی نمونه‌ای از این ماجراست؛ خبری جعلی در فضای مجازی، قاتل را چنان تحریک کرد که بدون تحقیق، دست به اسلحه برد و فردی بی‌گناه را به شهادت رساند. همچنین، انتشار شایعه آلودگی فراورده‌های لبنی توسط برخی جوانان در فضای مجازی، جوّی ناآرام در جامعه ایجاد کرد. این نمونه‌ها نشان می‌دهد که قضاوت‌های عجولانه و بازنشر اخبار نادرست می‌تواند پیامدهای سنگینی به همراه داشته باشد.

از همین رو، امیرالمومنین علیه‌السلام به فرزند خود توصیه می‌کند که تا زمانی که نسبت به موضوعی اطمینان ندارد، اقدامی نکند. این نکته‌ای اساسی است که جوانان باید همواره به خاطر داشته باشند؛ تا وقتی که تمام ابعاد یک مسئله برایشان روشن نشده و احتمال گمراهی وجود دارد، نباید تصمیمی شتاب‌زده بگیرند، بلکه باید از خدا بخواهند که راه صحیح را برایشان نمایان سازد.

در دوران فتنه، که حقیقت در پس پرده می‌ماند و باطل با فریبکاری ذهن‌ها را آشفته می‌کند، مهم‌ترین وظیفه هر فرد، کسب بصیرت و آگاهی است. اگر انسان در شرایط فتنه، اهل درک و بینش باشد، در دام فریبکاران گرفتار نخواهد شد. اما اگر توانایی تشخیص حق از باطل را نداشته باشد، بنا بر فرمایش امیرالمؤمنین علیه‌السلام، باید از ورود به عرصه‌های مبهم و ناشناخته که سرانجام آن مشخص نیست، خودداری کند.

برچسب‌ها

پیام شما به ما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha
  • [placeholder]

پربازدیدها

پربحث‌ها