• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد هـشتم - صفحه 381 -  مسئولان در حكومت اسلامي
صفحه : 381
يك خياباني ، اين خيابان قرق مي شد، اجزاي سازمان امنيت تحت نظر مي گرفتند همه خانه هاي مشرف به خيابان را؛ همه را قرق مي كردند و تحت نظر مي گرفتند. و آنها هم كه هياهو مي كردند، از خودشان بودند، نه مردم ! مردم براي اينها هياهو نمي كردند. تا همچونمي شد و همه چيز كنترل نمي شد و تحت نظر و مراقبت قرار نمي گرفت ، اين جرات نمي كرد از خيابان عبور كند! چرا؟ براي اينكه مردم با او خوب نبودند. اين از هر فردي مي ترسيد، مبادا يكوقت يك - مثلا - تفنگي به او بزنند، يك سنگي به او بزنند.مي ترسيدند از مردم . ژاندارمري ما و - عرض مي كنم كه - ارتش ما و پاسبان و شهرباني ما،همه آنها، وضعشان اينطوري بود كه با مردم از باب اينكه نبودند، مردم را ارعاب مي كردند براي اينكه كلاه خودشان را حفظ كنند.
مسئولان در حكومت اسلامي
اسلام اينطور نيست . اسلام سردارهايش هم توي مردمند. پيغمبر اسلام - صلي الله عليه و آله و سلم - خوب ، سردار همه بود، بزرگ همه بود، توي مردم بود. با مردم مي آمدمي نشست ، توي مسجد مي نشست مثل ساير مردم . حضرت امير - سلام الله عليه - آن وقت كه حكومت يك مملكتي بود كه چندين مقابل ايران بود، مصر بود، حجاز بود،عراق بود، ايران بود، سوريه بود - عرض كنم - يمن بود، همه اينها تحت سيطره او بود،مثل ساير مردم مي آمد با مردم مي نشست و معاشرت مي كرد. براي اينكه از مردم نمي ترسيد. ظلم نكرده بود به مردم تا بترسد، از آنها. خلافي نكرده بود كه از مردم [بترسد. ] براي مردم بود؛ مردم او را حامي خودشان مي دانستند.
مردم شما را بايد حامي خودشان بدانند. شما جوري رفتار كنيد كه مردم شما راتشخيص بدهند كه يك برادرهاي دلسوزي هستيد براي آنها، و براي حمايت آنها شماشبها بيداريد و شبها كشته مي دهيد. اگر خداي نخواسته يك جواني در بين شما پيدا شد- از باب اينكه جوان است گاهي بي توجه به مسائل است - يكوقت خواست يك كاري بكند كه كج رفتاري باشد، با مردم يك خشونتي بخواهد [بكند] حالا كه يك تفنگي