جلد هـشتم - صفحه 288 - اجتناب از كم كاري
صفحه : 288
به اسم اينكه صنعت مي خواهيم باشد، مملكت صنعتي باشد، زراعت را به هم زدند وصنعتي هم در كار نبود. الان هم كه بعض از كارخانه هاي صنعتي را به اصطلاح خودشان آوردند، باز به نفع خارجيها هست ، باز براي ما نفعي ندارد بلكه ضرر دارد؛ مثل ذوب آهن كه الان براي ايران ضررهاي زياد دارد و نمي توانند تركش بكنند؛ ادامه اش هم بدهند، ضررهاي زياد دارد. كارها همه از روي خيانت بود و جنايت . و مملكت ما رابه تباهي كشيدند.
اجتناب از كم كاري
و حالا بايد با همت شماها، با همت همه ، من كه طلبه اي هستم آنقدري كه مي توانم ،شماها كه بحمدالله قدرتمند هستيد، آنقدري كه در قدرتتان هست ، كم كاري نكنيد.بي كار نباشيد، كار بكنيد كه مملكتتان كه الان براي خودتان است و از دست غير نجات پيدا كرده است ، مبادا يكوقتي كم كاري بشود و ما نتوانيم ، شما نتوانيد مملكتتان را اداره بكنيد. بعد بگويند اينها احتياج به قيم دارند؛ احتياج به اين دارند كه يك كسي ديگر بيايداداره كند مملكتشان را. بايد همه دست به هم بدهيد اين مملكت را اداره بكنيد، و همه دست به هم بدهيد و اين اقتصاد را سالم كنيد و اين چرخها را به راه بيندازيد. كارخانه ها به همت شما بايد به راه بيفتند. وقتي كه به راه بيفتند، منفعتش هم مال مملكت خودتان وخودتان است . و اميد است ظلمهايي كه سابق مي شد تكرار نشود؛ ديگر به شماها ظلم نشود. من مي دانم كه ظلمها شده است . نه به شما تنها، به همه . به همه قشرهاي ملت ظلم شده است لكن شايد كارگرها بيشتر مورد ظلم واقع شده اند.
اميدوارم كه خداوند قدرت به شما عنايت كند و سعادت عنايت كند. و شما ان شاءالله ستونهاي اين مملكت باشيد و اقتصاد اين مملكت را به راه بيندازيد؛ و همه شماسعادتمند باشيد. و برادرانتان هم به قدرت شما و خودشان سعادتمند باشند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
